روستای منصورآقایی ازتوابع شهرستان روانسر15کیلومتری شهرستان پاوه و25کیلومتری شهرستان روانسر واقع می باشد.
دارای آب وهوای معتدل وکوهستانی می باشد، زمستانها به علت بارندگی برف زیاد عبور ومرور برای مردم این بخش مخصوصا دانش آموزان بسیار سحت می باشد به طوری که درسال 1375حداقل 1.5متر برف باریدکه بامشکلاتی ازجمله قطعی برق تلفن وعبورماشین ها مواجه شد هرسله به علت سرما مدارس این بخش به طور متوسط 1ماه تعطیل می شود دراواخر سال هوای بهاری ورفتن برای کوههای این بخش بسیار جذاب میباشد وجود سرسبزی ههای وگل وگیاهان داروی وغذایی دراین کوهها گردشگران زیادی رابه جذب کرده است بهاررفتن به کوههای اطراف این بخش بسیار دیدنی می باشدوبیشترمردم شهرستانهای پاوه جوانرود وروانسرازین طبیعت استفاده می کنند.
شغل اکثر مردم روستا تاقبل از بخش شدن بیشتر به کار دامداری وکشاورزی مشغول بودنند ،اما بعداز به اصطلاح شهر شدن بیشتر مردم یا70%درصد شغل دامداری راکنار گذاشتند وبه کار آزاد روی آوردنند ودامداری به کمترین میزان خود رسیده است ازلحاظ آموزشی دارای یک دبستان ،راهنمایی ودودبیرستان دوخترانه وپسرانه می باشد همچنین دارای یک کتابخانه که دروسط دوروستا واقع می باشد .
************
موقعیت جغرافیایی وتاریخی منصورآقایی
منصورآقایی بنا به تقسیمات کشوری، از قبل جزو شهرستان پاوه بوده است. زمانی که جوانرود بخش بود و به شهرستان ارتقا یافت، بعد از مدتی منصورآقایی جزو جوانرود شد. در آخرین تقسیمات کشوری این روستا به دهستان منصورآقایی ارتقا یافت و جزء شهرستان روانسر گردید. اینک منصورآقایی با تلفیق روستای قشلاق که تقریبا کمتر از دو کیلومتر از هم فاصله دارند به شهر شاهو تبدیل شده که مرکزیت آن روستای منصورآقایی است.
این روستا از شمال به کامیاران و روستای پالنگان و از غرب به دهستان شمشیر و روستای تازآباد وسریاس و از جنوب غربی به روستای چیلانه¬ی سفلی و میگوره و از جنوب به لورابی و از شرق و جنوب شرقی هم به قشلاق و قلعه گاه و قوری قلعه می رسد. ویکی از بزرکترین روستاهای اورامانات و جوانرود از نظر وسعت جغرافیایی به شمار می رود. منصورآقایی طبق مصوبه زیر به بخش تبدیل شد:
شماره 124858 /ت34496 ک 23/7/1387
وزارت کشور
وزیران عضو کمیسیون سیاسی و دفاعی در جلسه مورخ 27/6/1387 بنا به پیشنهاد شماره 128367/42/4/1 مورخ 9/11/1384 وزارت کشور و به استناد ماده (13) قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری ـ مصوب 1362ـ و با رعایت جزء (د) بند (1) تصویبنامه شماره 158802/ت38854هـ مورخ 1/10/1386 تصویب نمودند:
روستای منصور آقایی مرکز بخش شاهو از توابع شهرستان روانسر در استان کرمانـشاه پس از تجمیع با روستـای قشلاق به شهر تبدیل و به عنوان شـهر شاهو شناخته میشود.
محدوده این شهر براساس قانون تعاریف محدوده و حریم شهر، روستا و شهرک و نحوه تعیین آنها ـ مصوب 1384ـ تعیین خواهدشد
[این تصویبنامه در تاریخ 21/7/1387 به تأیید مقام محترم ریاست جمهوری رسیدهاست. معاون اول رئیس جمهور پرویز داودی امضاء
اقلیم روستا
روستای منصورآقایی در دامنه¬ی کوه بلند و پر آوازه¬ی شاهو آرامیده، و از زیباترین روستاهای اورامانات به شمار می رود. نفس این روستا و مردمانش با نفس سرد و خنک و مغرور شاهو هم نفس شده و به بلندای شاهو حکایت و داستان و سرگذشت در خود نهفته دارد، که هر کدام آز آنها افسانه¬ای شده¬اند و شب¬های طویل و سرد زمستان، در گوش فرزندان و نوزادان این روستا زمزمه می¬شود تا درسینه¬اشان نهفته بماند از برای پایداری این روستای سرسبز و بلندآوازه تا سینه به سینه انتقال یابد و ازیاد نرود.
بزرگان روستا، که پدران وپدر بزرگان و اجداد این مردم¬ا¬ند، زمان زیادی نیست این خوش آب و هواترین مکان را ماوای خود قرار داده¬اند، اما چنان با تدبیر و درایت عمل کرده و اقلیم¬شناس بوده¬اند، که همه¬ی جوانب طبیعی طبیعت را در نظر داشته و با در نظر گرفتن تمام شرایط، کلنگ آبادانی آن را زده¬اند. با علم به اینکه تا حد امکان از معرض بلایای طبیعی چون سیل و توفان و بهمن دور بماند، تا فرزندانشان، به فکر جلای وطن نیفتند و بعدِ مدتی پشت به خاکشان نکنند.
روستا در جایی واقع شده است، که نه در معرض سیل قرار می گیرد و نه بهمن و نه باد شدید اقلیمی. به لحاظ قرار گرفتن در دامنه ی شاهو نیز، زودتر از بسیاری جاهای دیگر در زمستان سفید پوش می شود و به دلیل همان ارتفاعات، فصل بهارش نیز پر بارش است و بهاری بسیار سرسبز و دیرگذری دارد.
روستای منصورآقایی دارای مراتع زیاد و زمین¬های حاصل¬خیز و تا حدی چشمه ساران پر آب است، هر چند در طی این ده سال گذشته، به دلیل خشک سالی، بسیاری از چشمه¬های آن که آبشخورشان بارش برف رشته کوه شاهو بوده از رمق افتاده¬ و یا خشک شده¬اند، اما همیشه سبب خیر و برکت بوده¬اند و مردم به یمن همین مراتع و چشمه¬ها به زراعت و کشاورزی و دامداری روی آورده¬اند.
تاریخ و قدمت
بنا به اسنادی که به دست آمده، و اشاره¬های جسته گریخته تاریخی و همچنین روایت و حکایت و گفته¬های سالخوردگان مردم روستای منصورآقایی، ازنسل اولی که به اینجا آمده¬اند و دراین مکان که اکنون منصورآقایی¬اش می نامند، سکنا گزیده¬اند ، قدمت این روستا را حدودا به سال 1293 می¬دانند. یعنی صد سال پیش. البته این تاریخ دقیق نیست، ولی می توان حدس زد، صدو ده تا پانزده سال پیش مردم کوچنشین منصورآقا از زندگی عشایری و کوچروی دست برداشته و در این مکان، یکجا نشین شده¬اند. یعنی در زمان پدر بزرگ من. که حدودا چهار نسل از آن زمان گذشته است و من در واقع نسل سوم هستم.
مردم منصورآقایی بنا به همان روایت و اسناد که اشاره رفت، خود را از ایل بزرگ و دلیرجاف می دانند و نَسَب خود را به” پیرخضر شاهو” می رسانند.
سید احمد بیگ جاف، اولین حاکم جاف منطقه جوانرود است. بنا به روایات شفاهی و حکایاتی که سینه به سینه رفته است، او از نوادگان سید محمد زاهد شاهویی (مشهور به پیرخضر شاهو) است. و سلسله این پیر خضر،یا محمد زاهد نیز به ترتیب زیر است:
سیداحمدبیگ پسر سیدعلی پسر سیدایناق پسر سیدناهم پسرسیدسالارپسرسیدجمال پسر سیدیعقوب پسر سیدرستم پسر سیدعیسی پسر سیدپیره پسر سید حسین پسر سید شادمان پسر سیدالیاس پسر سید یوشبلی پسر سید گلشن پسر سید شمامه پسر سید محمد زاهد مشهور به پیر خضر شاهو.
این سلسله از هیچ منبع موثقی گرفته نشده است و فقط گفته های مردم منطقه است، به علاوه¬ی چند شجرنامه که همان شجره¬نامه¬ها نیز نمی توانند منبع موثقی به شمار بیایند.
سید احمد بیگ، حدود 350 سال پیش در اورامانات و جوانرود ( پاوه، جوانرود، ثلاث باباجانی و بخشی از روانسر و سرپل زهاب) مستقر شد. او در جنگ با حکام وقت توانست چندین بار پیروز شود و اقتدار خود بر منطقه¬ی جوانرود و همچنین مناطقی از شهرزور و حلبچه عراق نشان بدهد و حاکمیت خود را تثبیت کند و برادرش یاراحمدبیگ جاف را به عنوان حاکم مناطق جاف مرادی (حلبجه و شهرزور کردستان عراق) بگمارد و فرزندش رستم بیگ را هم رئیس ایل جاف جوانرود نماید. رستم بیگ چون پسر ارشد ایشان بود، ریاست ایلی منطقه را به عنوان اولین وکیل جوانرود به او عطا کرد. عشیره رستم بیگی جوانرود(بیگزادگان جوانرودی) اولاد رستم بیگ وکیل هستند. قانون ریاست ایلی سید احمد بیگ جاف که فرزند ارشدش را و کیل جوانرود کرده بود، حدود 300 سال ادامه داشت و تا زمان فوت محمد بیگ وکیل جوانرود در سال 1363 پایدار بود.
از دیگر فرزندان سید احمد بیگ جاف، سید قبادبیگ وسید منوچهر بیگ وسید ولدبیگ و سیدامیرآقا(خان)بیگ و سید خالد آقا بیگ هستند. سید امیرآقا(خان) بیگ سرسلسلهٔ بیگ زادگان باباجانی و منصورآقایی است و سید خالد آقابیگ سرسلسلهٔ بیگ زادگان هیروه ای و نوریابی و ورایی وهیرتایی که شامل اغلوبیگی¬ها وعثمان بیگی¬های ساکن سریاس هستند و سید منوچهر بیگ سر سلسلهٔ بیگ زادههای منوچهر بیگی تازه آباد سریاس و جوانرود میباشد و سید ولدآقابیگ سر سلسلهٔ خاندان ولد بیگی است و سید قباد بیگ سرسلسلهٔ خاندان قبادی است.
البته ریش¬سفیدان و بزرگان منصورآقایی اجداد خود را این گونه بر می شمارند:
منصورآقا پسر قبادبیگ پسر امیرخان بیگ پسر سید احمد بیگ پسر سید محمود بیگ پسرسید احمدخان کبیر….پسر سید شمامه پسر سید محمد زاهد( پیرخضر شاهو).
باید بگویم اینکه منصورآقا پسر امیرخان بیگ یا امیر آقا بیگ باشد باور پذیرتراست تا اینکه پسر قباد بیگ باشد. زیرا قبادبیگی خود عشیره¬ای مستقل هستند و به نظر درست می آید که با منصورآقایی برادر باشند. ولی قدیمیان منصورآقا در اینکه منصورآقا پسر قبادبیگ است شکی ندارند و الیاخی و ویسیاخی وایناخی و امامی و منوچهری و چند تای دیگر را برادر منصورآقایی می دانند.
مردوخ در تاریخ مردوخ می گوید: باباجانی و قبادی، قریب به هشتصد خانوار از عشیره¬ی جاف جوانرودند که امیرتیمور آنها را از خاک عثمانی( بین النهرین کنونی) به ایران انتقال داده و تخته قاپو کرده است.(تاریخ مردوخ ص 90).
هرچه باشد، طایفه و عشیره ی منصورآقایی از ایل بزرگ جاف¬اند و قرابتی با دیگر تیرهای اطراف دارند و کوچ رو بوده اند. و حدودا کمی بیشتر از صد سال است یکجا نشین شده¬اند.
خود منصورآقا هفت پسر داشته است که یکی از آنها اجاقش کور بوده و شش پسر دیگر هنوز نوه ونتیجه هایی از آنها باقی مانده است که اکنون هر کدام به نامی خوانده می شوند. پسران منصور آقایی به قرار زیر است:
حسین، بارام(بهرام- باله¬وه¬ر)، حسن، خاله، خانه، منوچهر، میرزاخان.
نویسنده: محمد رووف مرادی