1- عدم احاطهی عقل به کنه ذات خداوند
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خداوند متعال میفرماید:
«لاتقف العقول علی کنه عظمته، و لاتدرک الأوهام حقیقة ماهیته، و لاتتصوّر الأنفس معانی کیفیّته» (1)؛
«عقلها را به کنه عظمتش راهی نیست، و وهمها حقیقت هستیش را نمییابند، و جانها در درک حقیقت او عاجزند».
هیچ کس نمیتواند ادعا کند که به کنه ذات خداوند متعال از راه عقل و وهم و نفس خود رسیده است؛ چرا که وجود او و صفات و اسمائش نامحدود میباشد، و در مقابل، ظرفیت ما انسانها محدود میباشد و طبیعی است که ظرف محدود نمیتواند بر نامحدود احاطه یابد.
2- حیرت صاحب نظران از درک ذات خداوند
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند متعال عرضه میدارد:
«یا من حارت فی کبریاء هیبته دقائق لطائف الأوهام و انحسرت دون ادراک عظمته خطائف ابصار الأنام» (2)؛
«ای آنکه در بزرگی و هیبتش اوهام متحیّر گردیده و در ادراک کمترین مرتبهی عظمتش دیدهی صاحبنظران عاجر شده است».
هیچ کس نمیتواند به کنه ذات خداوند متعال احاطه پیدا کند و هرچه در عظمت او بیشتر تدبّر و تأمّل شود حیرت انسان از او بیشتر میگردد.
3- شناخت خداوند متعال با آیاتش
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) میفرماید:
«فجعلتهم... ارکاناً لتوحیدک و آیاتک و مقاماتک، التی لاتعطیل لها فی کل مکان، یعرفک بها من عرفک» (3)؛
«پس آنان را... پایههای استوار توحید و نشانهها و مقامات خود قرار دادی، که هیچ مکانی از آنها خالی نیست، و هرکس که تو را شناخته به وسیلهی آنها شناخته است».
هرکس خداوند متعال را شناخته او را با آیات و مقاماتی شناخته است که در هر مکانی وجود دارد.
4- برهان هدایت و رهیابی بر وجود خداوند
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خداوند متعال عرضه میدارد:
«یا من... ألهم فأنطق» (4)؛
«ای کسی که... الهام کرده، سپس به نطق درآوردی».
یکی از براهین بر اثبات خداوند متعال برهان هدایت و رهیابی است به این بیان که ما در موجوداتی همچون انسان و سایر حیوانات هدایتها و الهاماتی مییابیم که با آنها هدف خود را یافته و پیگیری میکنند، هدایتهایی که قطعاً تعلیمی نبوده و آنها را فرانگرفته است، و از اینها کشف میکنیم کسی است که خالق و مدبّر این عالم و موجودات است که همه را راهنمایی کرده و راه رسیدن به هدفشان را به آنها الهام کرده است و بعضاً برخی چیزهایی میگویند که قطعاً به آنها از غیب الهام شده است.
5- برهان نظم و اتقان بر وجود خداوند
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در مورد خداوند متعال عرضه میدارد:
«یا من... صوّر فأتقن» (5)؛
«ای کسی که... به تصویر کشیده و متقن ساخته است».
یکی از براهین اثبات بر وجود خداوند متعال برهان نظم و اتقان است، به این معنا که ما در مجموعهی اجزای عالم نظم و تدبیر و اتقان مشاهده میکنیم، اتقانی بس عظیم، و این اتقان دلالت بر وجود شخصی عظیم دارد که آن را پدید آورده که همان خداوند متعال است.
و نیز از آن حضرت نقل شده که در پاسخ نامهی اسحاق بن یعقوب فرمود:
«انی لأمان لأهل الأرض کما انّ النجوم امان لأهل السماء» (6)؛
«همانا من مایهی ایمنی برای اهل زمینم همانگونه که ستارهها مایهی ایمنی اهل آسمانند».
6- برهان حدّ بر وجود خداوند
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند متعال عرضه میدارد:
«حادّ کلّ محدود» (7)؛
«ای محدود کنندهی هر موجود محدود».
یکی از براهین بر وجود خداوند متعال برهان «حدّ» یا «محدودیت» مخلوقات است؛ به این بیان که هر محدود و محدودیتی حادّی خارج از خود لازم دارد تا به حادّی برسد که خودش محدود نیست؛ زیرا دور و تسلسل باطل و محال است، نتیجه اینکه در عالم موجود مستقلی وجود دارد که محدودهی هر موجودی را به لحاظ قابلیت و زمان و مکان و... مقدر میکند ولی خودش از این گردونه خارج است؛ چرا که واجب الوجود میباشد.
پینوشتها:
1. مزارکبیر، ص 165.
2. مصباح الزائر، ص 56.
3. اقبال الاعمال، ص 646.
4. اقبال الاعمال، ص 644.
5. همان.
6. کمال الدین، ج 2، ص 485، ح 1.
7. اقبال الأعمال، ص 644.
منبع مقاله :
رضوانی، علی اصغر؛ (1388)، دینشناسی از دیدگاه حضرت مهدی (ع)، قم: انتشارات دلیل ما، چاپ اول