در این مقاله به بخشی از گفتهها و نوشتههای گروهی از دانشمندان اهل سنت در تأیید حجّیت حدیثهای مربوط به امام مهدی (علیه السلام) میپردازیم و برآنیم ترتیب تاریخی آنها رعایت شود:
1.ترمذی (م297 ه.ق)
وی که از مؤلفان صحاح ششگانه است، در مورد سه حدیث از حدیثهای مهدویت تصریح کرده که «هذا حدیث حَسَنٌ صحیح؛ (1) این، حدیثی حسن و صحیح است». و دربارهی حدیث چهارمی نیز اظهار داشته است که «هذا حدیث حَسَنٌ؛ این حدیثی حسن است.»
2. ابوجعفر عقیلی (م 322 هـ.ق)
وی در کتاب ضعفاءالکبیر در شرح حال علیبن نفیل الحرانی، که از وی حدیثی دربارهی امام مهدی (علیه السلام) نقل کرده و آن را تضعیف کرده، مینویسد: «در مورد مهدی (علیه السلام)، به جز این طریق حدیثهای خوبی وجود دارد...» (2).
3. حاکم نیشابوری (م 405 ه.ق)
صاحب المستدرک علی الصحیحین که از محدّثان بنام اهل سنت است، دستکم به صحت شش حدیث از حدیثهایی که ذکر کرده، تصریح کرده، گفته است:
هذا حدیث صحیح الاسناد و لم یخرجاه؛ (3)
سند این حدیث، صحیح است؛ ولی بخاری و مسلم آن را روایت نکردهاند.
4.بیهقی (م 458 ه.ق)
وی پس از این که حدیث «لا مهدیّ إلّا عیسی بن مریم» را تضعیف کرده، گفته است:
حدیثهای دلالت کننده بر خروج مهدی (علیه السلام) اسنادشان صحیحتر است. (4)
5.بغوی (م 510 ه.ق)
وی در کتاب معروف مصابیح السنّه در بخش روایتهای صحیح، حدیثی را دربارهی امام مهدی (علیه السلام) ذکر کرده (5) و در بخش حدیثهای حسن، شش حدیث دیگر را دربارهی آن حضرت ذکر کرده است. (6)
6.قرطبی مالکی (م 671 ه.ق)
وی پس از رد حدیث «لا مهدیَّ إلّا عیسی» مینویسد:
حدیثهای نقل شده از پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) در تصریح بر ظهور امام مهدی (علیه السلام) و این که از فرزندان فاطمه هست، ثابت شده است و از این حدیث صحیحتر هستند.
وی بعد از نقل حدیثی از ابنماجه دربارهی امام مهدی (علیه السلام) میگوید:
اسناد این حدیث، صحیح است. (7)
7.ابنمنظور (م711 ه.ق)
وی میگوید:
احادیثِ دلالتکننده بر خروج مهدی، از نظر سند، صحیحتر میباشند. (8)
8.ابنتیمیه (م 728 ه.ق)
وی در کتاب منهاج السنّة النّبویة میگوید:
حدیثهایی که برای خروج مهدی (علیه السلام) به آنها استناد میشود، حدیثهایی صحیحاند که ابوداوود، ترمذی، احمد و دیگران آنها را روایت کردهاند... (9)
9.کنجی شافعی (م قرن هفتم)
وی دربارهی حدیث «المهدیّ من ولد فاطمة» که ابنماجه در مورد امام مهدی (علیه السلام) آن را ذکر کرده، گفته است: «هذا حدیث حَسَنٌ صحیح، أخرجه ابنماجه الحافظ فی سننه؛ این حدیث، حسن و صحیح است که ابنماجه آن را در سنن روایت کرده است.» (10)
وی بعد از ذکر حدیث معروفِ «کیف بکم إذا نَزَل ابنُ مَریَم فیکم و إمامکم منکم»، گفته است: «هذا حدیث حَسَنٌ صحیح، متَّفق علی صحَّتِه... رواه البخاری، و مسلم فی صحیحهما (11)؛ این حدیث، حسن و صحیح است و اتّفاق نظر بر صحّت آن وجود دارد... و بخاری و مسلم آن را ذکر کردهاند.» و نیز بعد از ذکر حدیث «المهدیُّ منّی أجلّی الجبهةِ، أقنَی الأنفِ، یَملأُ الارضَ قِسطاً و عَدلاً کما مُلِئَت جوراً و ظلماً، یملک سَبعَ سنین»، گفته است: «هذا حدیث... حَسَنٌ صحیح؛ این حدیث، حسن و صحیح است.» (12)
وی در جاهای متعدّدی، پس از ذکر برخی حدیثها، به صحیح یا حسن بودن آنها تصریح میکند. (13)
10.ابنقیّم الجوزیه (م 751 ه.ق)
وی در آخر کتاب المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف یک قسمت را به بیان حدیثهای امام مهدی (علیه السلام) و خروج او اختصاص داده است. او در جمع میان حدیث «لا مهدیّ إلّا عیسی بن مریم» و حدیثهای امام مهدی (علیه السلام)، احتمالات و اقوالی را ذکر کرده، گفته است:
والأحادیث علی خروج المهدی أصحّ أسناداً (14)؛
حدیثهایی که بر ظهور امام مهدی (علیه السلام) دلالت دارند از لحاظ سند، صحیحترند.
وی در جای دیگر تصریح دارد که حدیثهای مهدویت چهار دستهاند:
صحیح، حسن، غریب و موضوعه. (15)
که با صراحت یک دسته از این حدیثها را صحیح دانسته است.
11.ابنکثیر الدمشقی (م774 ه.ق)
وی در کتاب النهایة فی الفتن و الملاحم پس از ذکر حدیثی از سنن ابنماجه دربارهی امام مهدی (علیه السلام)، گفته است:
تفرّد به ابنماجه و هذا اسناد قویّ صحیح (16)؛ تنها ابنماجه این حدیث را روایت کرده و از سند قوی و صحیحی برخوردار است.
وی دربارهی حدیث دیگری که از سنن ترمذی ذکر کرده، گفته است:
هذا حدیث حسن و قد روی من غیر وجه عن النبی (صل الله علیه و آله و سلم) (17)؛
این حدیث، حسن است و از طرق مختلفی از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) نقل شده است.
12.تفتازانی (م 793 ه.ق)
وی در شرح مقاصد هنگام بحث از ملحقات باب امامت، که از جملهی آنها خروج امام مهدی (علیه السلام) است، مینویسد:
در اینباره حدیثهای صحیحی وارد شده است. (18)
13.نورالدین هیثمی (م 807 ه.ق)
وی پس از ذکر شماری از روایتهای امام مهدی (علیه السلام) به وثاقت و صحت آنها اعتراف کرده و مثلاً دربارهی یک حدیث چنین میگوید:
ترمذی و دیگران این حدیث را با اندک اختصاری روایت کردهاند و احمد (حنبل) این را با سندهای مختلفی نقل کرده و ابویعلی نیز با مقداری تلخیص، آن را آورده و افرادی که در سند آن دو حدیث میباشند، ثقه میباشند. (19)
وی در جای دیگر دربارهی حدیثی دربارهی امام مهدی (علیه السلام) چنین میگوید:
طبرانی این را در اوسط (معجم) نقل کرده و افراد سند آن، صحیح میباشند. (20)
و نیز دربارهی حدیث دیگری گفته است:
افراد سند آن ثقه هستند. (21)
14.شیخ محمد جزری دمشقی (م833 ه.ق)
وی مینویسد:
حدیثهای امام مهدی (علیه السلام) و این که وی در آخر زمان خواهد آمد... نزد ما صحیح هستند. (22)
15.سیوطی (م 911 ه.ق)
وی در کتابش (جامع الصغیر) حدیثهای مختلفی دربارهی امام مهدی (علیه السلام) ذکر کرده که از میان آنها سه حدیث را صحیح (23) و دو حدیث را حسن دانسته است. (24)
16.عبدالوهاب شعرانی (م973 ه.ق)
وی مینویسد:
فی بیان أنّ جمیعَ أشراطِ الساعةِ التی أخبَرَنا بها الشارعُ حقّ لابدّ أن تَقَعَ کلُّها قبلَ قیام الساعةِ، و ذلک کخروج المهدیّ... (25)؛
در بیان نشانههای قیامت که از سوی شارع به ما رسیده و همگی آنها درست بوده، و پیش از برپایی قیامت واقع خواهند شد، همانند خروج امام مهدی...
از این گفتار به خوبی میتوان دیدگاه نویسنده را در حجّیت حدیثهای مهدویت به دست آورد.
17.ابن حجر هیتمی (م 974 ه.ق)
وی در رد حدیث «لا مهدیّ إلّا عیسی» مینویسد:
محدّثان، اذعان دارند که حدیثهایی که میگویند: مهدی (علیه السلام) از فرزندان فاطمه (علیها السلام) است، سندشان از این حدیث صحیحتر است. (26)
18.شوکانی (م 1250 ه.ق)
وی پس از نقل دو حدیث دربارهی امام مهدی (علیه السلام) میگوید: «و رجاله ثقات (27)؛ راویان آن ثقه هستند» و دربارهی یک حدیث دیگر مینویسد: «رجاله رجال الصحیح (28)؛ افراد سند این حدیث کسانیاند که در اسناد روایات صحیح قرار گرفتهاند.»
19.شیخ عبدالمحسن بن العباد (معاصر)
وی مینویسد:
إنّ احادیثَ المهدیّ الکثیرةَ التی ألَّفَ فیها مؤلّفون... تَدُلّ علی حقیقهٍ ثابتةٍ بلا شکٍّ هی حصولُ مقتضاها فی آخر الزمان... (29)؛
حدیثهای فراوانی که دربارهی امام مهدی آمده و مؤلفان در این زمینه تألیفاتی داشتهاند... بر یک واقعیت دلالت دارند که مفاد اینها (که ظهور آن حضرت باشد) حتماً تحقق خواهد یافت.
20.دکتر عبدالعظیم البستوی (معاصر)
وی پس از این که در جلد اول کتاب خود 46 حدیث را صحیح و حسن معرفی میکند، چنین مینویسد:
خلافت مهدی در آخرالزمان حق است و ممکن نیست آن را انکار کرد؛ برای این که حدیثهای صحیح و حسن بر این مطلب دلالت دارند. (30)
در پایان، شایان یادآوری است که برخی از نویسندگان معاصر اهل سنت، تعداد 67 نفر از دانشمندان و عالمان سنی مذهب را نام برده که به حدیثهای مهدویت، استدلال کرده و درواقع آنها را پذیرفتهاند. (31)
پینوشتها:
1.ترمذی، سنن، ح2230-2231 و 2233، «حسن» و «صحیح» دو اصطلاح حدیثی هستند که بیانگر میزان ارزشمندی یک روایت میباشند، که حدیث صحیح از اعتبار خوبی برخوردار است و حدیث حسن نیز در خیلی موارد قابل استناد است.
2.ج3، ص 253-254، ش 1257.
3.حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، ج5، ح8485، 8486، 8370، 8371، 8480 و 8578.
4.به نقل از: ابنقیّم جوزیه، المنار المنیف، ص 143، ح327.
5.بغوی، مصابیح السنّه، ج3، ص 488، ح4199.
6.همان، ج3، ح4210-4215.
7.قرطبی، التذکرة فی أحوال الموتی و أمورالآخره، ص 617.
8.ابنمنظور، مختصر تاریخ دمشق، جزء 20، ص 153.
9.ابنتیمیه، منهاج السنّة النّبویّة، ج4، ص 211 (به نقل از: بستوی، المهدی المنتظر فی ضوءالآثار و الأحادیث الصحیحه، ج1، ص 50).
10.کنجی، شافعی، البیان فی أخبار صاحب الزمان، ص30.
11.همان، ص 48، ح26.
12.همان، ص 54، ح31.
13.همان، مانند ص66، ص 70، ص 80 و 92.
14.ابنقیّم جوزیه، المنار المنیف، ص 143، شمارهی 327.
15.همان.
16.ابنکثیر، النهایة فی الفتن و الملاحم، ص 26.
17.همان، ص 27.
18.شرح المقاصد، ج5، ص 312.
19.هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج7، ص 413-414.
20.همان، ص 115.
21.همان، ص 116.
22.أسنی المناقب فی تهذیب أسنی المطالب، ص 160-163.
23.جامع الصغیر، ح9241، 9244-9245.
24.همان، ح 7489 و 9243.
25.شعرانی، الیواقیت والجواهر، ج2، ص 561.
26.الصواعق المحرقه، ج2، ص 476.
27. به نقل از: محمدصدیق حسن خان، الاذاعه لما کان و ما یکون، ص 125.
28.همان، ص 126.
29.به نقل از: مهدی فقیه ایمانی، المهدی عند أهل السنّه، ج2، ص 431.
30.بستوی، المهدی المنتظر فی ضوءالأحادیث الصحیحه، ج1، ص 355-356.
31.محمداحمد اسماعیل، المهدی و فقه إشراط الساعه، ص 66-69.
منبع مقاله :
اکبرنژاد، مهدی؛ (1386)، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت، قم: مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، سوم 1388