سرویس فرهنگ و
هنر مشرق- در جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران، شاهد دلاوریها و شجاعت بزرگ
مردانی بودیم که از خانواده و همسرو زندگی خود دست کشیدند و خود را به خط مقدم
جبههها رساندند تا با جان خود از خاک و ناموس کشور دفاع کنند. در این بین علاوه
بر نقش فرماندهان و رزمندگان اسلام، نقش مادران و همسران شهدا در دوران دفاع مقدس
و از آن مهمتر حمایتها و صبوریها و رشادتهای آنان از جمله مواردی است که نباید
از آن غافل شویم و نیازمند روایتهای بسیار مادران و همسران شهدا در سینمای ایران
هستیم.
با گذشت سالهای
زیادی که از اتمام دفاع مقدس میگذرد اما هنوز سینمای ایران متاثر از این واقعه
حماسی و تاریخی بوده و امروز سینمای دفاع مقدس مهمترین گونه سینمای ملی محسوب میشود.
«ویلاییها» اولین ساخته کارگردان جوان کشور یعنی منیره قیدی در جشنواره سیوپنجم است
که برگرفته از یک داستان واقعی بوده که همه
اتفاقات آن در زمان جنگ در اندیمشک اتفاق افتاده و این فیلم برگرفته از
خاطرات رزمندهها و همسران آنها در آن برهه زمانی اندیمشک و شرایط حساس و استراتژیک
کشور بوده است.پس از نرگس
آبیار که توانست با فیلم «شیار 143» یکی از وقایع و واقعیتهای ناگفته جنگ را
بازگو کند و بعنوان پدیده جشنواره سی و سوم فیلم فجر عنوان شود حالا در این دوره از
جشنواره منیره قیدی دست روی موضوع مهمی ازناگفتههای دوران دفاع مقدس گذاشته که
جای خالی بیان و نوع روایت و نمایش آن به خوبی در سینمای ایران احساس میشده است. ما
در «ویلاییها» با یک فیلم زنانه مواجهایم که یک ملودرام زیبایی دارد که با ریتم
مناسب و سیال خود، از سطح متوسط عبور کرده و به اوج خود رسیده است.
منیره قیدی با
ساخت «ویلاییها» نشان داده که گام اول خود را بر خلاف جریان فیلم اولیهای جشنواره
برداشته و با یک فیلمنامه سنجیده و حساب شده وارد میدان فیلمسازی شده و راه خود را
نیز از همان ابتدا مشخص کرده است. به این دلیل که فیلم اولیها عموما به سمت سینمای
قصه گو اجتماعی میروند تا بتوانند مخاطبان جامعه را با خود همراه کنند اما منیره
قیدی سینمای دفاع مقدس را برای خود برگزید تا نشان دهد که ساخت این فیلمها در
سینمای ایران همچنان دغدغه جوانان بوده و وجود دارد.منیره قیدی در
«ویلاییها» سعی کرده تا داستان خانوادههای فرماندهان دوران جنگ، ساکن در منطقه
شهید کلانتری یا همان تراورس بتنی اندیمشک را به نمایش درآورد، که با فداکاری و
صبوریهای خود حماسههای زیادی را خلق کردند. همسران و مادرانی که زندگی خود را در
شهرها و روستاهای مختلف رها میکنند تا در نزدیکترین نقطه به همسران و فرزندان خود
باشند و از کار دررخشورخانه بیمارستان گرفته و یا تهیه غذا و پخت و پزهای مختلف
برای رزمندگان هر کدام تلاس میکنند تا قدمی برای پیروزی کشور بردارند.
نمایش چشمانتظاریهای
هر روزه خانوادههای فرماندهان جنگ که شاید در هیچ فیلمی به این صراحت نمایش داده
نشده بود و همچنین روایت تلاشهای بیوقفه این همسران در پشت جبههها و دل نگرانیهای
آنها را می توان نقطه جا مانده از دوران دفاع مقدس ما دانست که کمتر گفته شده است.یکی از نکات مثبت
کارگردان را میتوان در انتخاب درست بازیگران اصلی این فیلم دانست که قیدی در «ویلاییها»
با انتخاب پریناز ایزدیار در نقش خیری، فرمانده زن اندیمشکی و مسئول زنهای منطقه
و همسر رزمندهای که فرمانده خط مقدم است و همچنین طناز طبابایی در نقش «سیما» و
همسر شهید داوود حکیمی و نیز ثریا قاسمی در نقش مادر شهید حکیمی، نشان داد که با وسواس
زیاد به سراغ بازیگران این فیلم رفته است.
حالا و پس از درخشش
نرگس آبیار و ساخت «شیار 143» با محوریت زندگی مادران شهدا، منیره قیدی نیز وارد
جرگه فیلمسازی در حوزه دفاع مقدس شده است که میتوان ساخت فیلم «ویلاییها» وی را
به فال نیک گرفت و از آن به عنوان پدیده جشنواره سی و پنجم فیلم فجر یاد کرد. امید
داریم که با رویش و شکوفا شدن هنر این کارگردانان شاهد تحول و پوستاندازی دیگری
در جشنواره فیلم فجر و آینده سینمای ایران باشیم.