ماهان شبکه ایرانیان

آیات تفسیر یا تأویل شده به سفیانی

۱- سوره‌ی مریم (۱۹)، آیه‌ی ۳۷: فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ‌

آیات تفسیر یا تأویل شده به سفیانی

1- سوره‌ی مریم (19)، آیه‌ی 37:
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ‌.
اما دسته‌ها [ی گوناگون] از میان آنها به اختلاف پرداختند، پس وای بر کسانی که کافر شدند، از مشاهده‌ی روزی وحشتناک.
الف- تفسیر عیاشی (ج1، ص64) حدیث مرسل جابر:
بر جای خود بمان و کاری انجام مده... شامیان در آن روز زیر سه پرچم (متنازع) به جنگ و درگیری با هم، می‌پردازند؛ پرچم‌های اصهب، و ابقع و سفیانی. قبیله‌ی مضر همراه و پشتیبان قبیله‌ی بنی ذنب الحمار است و سفیانی را دایی‌هایش (فامیلهای مادری) از قبیله‌ی کلب همراهی می‌کنند. سفیانی و همراهانش بر بنی ذنب الحمار پیروز می‌شوند تا آنکه کشتار فجیعی انجام می‌دهند که تا آن زمان بی‌مانند است. مردی به دمشق می‌آید و او و همراهانش در آنجا به طرز فجیعی کشته می‌شوند [کشتاری که بی‌مانند بوده است] آن مرد از قبیله‌ی بنی ذنب الحمار است و این آیه‌ای است که خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید فاختلف الاحزاب...
ب- کتاب الغیبة نعمانی (251/8 نسخه‌ی غفاری) با سند معتبر و حَسَن به داود الدجاجی مجهول (الحال) از ابوجعفر (علیه السلام) که امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام) در مورد این آیه فرمود:
در سه چیز منتظر فرج و گشایش باشید. جنگ و درگیری میان شامیان، پرچم‌های سیاه از خراسان و بیم و هراس در ماه رمضان.
همان گونه که می‌دانیم این دو حدیث ضعیف‌اند. حدیث اول مرسل است و حدیث دوم به خاطر مجهول الحال بودن داود بن ابی داود دجاجی مجهول است.
2- سوره‌ی شعراء‌(26)، آیه‌ی 4:
إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ‌.
اگر بخواهیم، معجزه‌ای از آسمان بر آنان فرود می‌آوریم تا در برابر آن گردنهایشان خاضع گردد.
- محمد بن یعقوب (روضه‌ی کافی، ص310) از محمد بن یحیی از احمد بن محمد بن عیسی از علی بن الحکم از ابوایوب الخزار از عمربن حنظله گفت که از اباعبدالله (علیه السلام) شنیدم که فرمود:
پنج نشانه پیش از قیام قائم (علیه السلام) خواهد بود؛ صیحه، سفیانی، فرو رفتن زمین، کشته شدن نفس زکیه و یمنی.
پس گفتم: قربانت گردم، اگر یک نفر از خاندان شما پیش از این نشانه‌ها خروج کند آیا باید با او خارج شویم و او را همراهی کنیم؟ فرمود: نه. راوی می‌گوید. فردای آن روز آیه‌ی فوق را تلاوت کردم و به آن حضرت عرض کردم، آیا منظور از آیه، صیحه و فریاد است؟ فرمود:
اگر منظور صیحه باشد، دشمنان در برابر آن به خضوع سر فرود آورند.
و از علی بن ابراهیم (تفسیر قمی، ج2، ص 118) از پدرش از ابن ابی عمیر از هشام از اباعبدالله (علیه السلام) نقل شده که آن حضرت فرمود:
«در مقابل آن سر خضوع فرود آورند». منظور بنی امیه است که به خضوع سر فرود می‌آورند و این صیحه‌ای است از آسمان به نام صاحب امر (علیه السلام). او مانند این را در تأویل الآیات الظاهره (کشف المحجة، ص159) روایت کرده است.
3- سوره‌ی سبأ‌ (34)، آیه‌های 51 و 52:
وَ لَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلاَ فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَکَانٍ قَرِیبٍ‌ وَ قَالُوا آمَنَّا بِهِ وَ أَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِنْ مَکَانٍ بَعِیدٍ...
و‌ای کاش می‌دیدی، هنگامی را که [کافران] وحشت زده‌اند [آنجا که راه] گریزی نمانده است و از جایی نزدیک گرفتار آمده‌اند و می‌گویند: «به او ایمان آوردیم.» و چگونه از جایی [چنین] دور، دست یافتن [به ایمان] میسر است؟
نعمانی با اسنادش از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آورده است:
مهدی، به جعد آید که ما در آن حال، آن را خالی از سکنه می‌یابیم. و امام از جانب مشرق به آن سوی آمده است. در آن زمان سفیانی خروج می‌کند و به اندازه زمان بارداری یک زن یعنی 9 ماه سلطنت کند، او از شام خروج می‌کند و همه‌ی شامیان جز گروهی که بر حق ثابت قدمند، تحت فرمان او در آیند. خداوند آن گروه را از خروج با او حفظ می‌کند. سفیانی با لشکری عظیم به مدینه می‌آید تا آنکه کار به بیدا (از توابع) مدینه می‌کشد و خداوند او (همراهانش) را در آن سرزمین در زمین فرو می‌برد و این کلام خداوند است که می‌فرماید و لو تری اذ فزعوا...
و مانند این در تفسیر عیاشی (ج2، ص56) آمده است و محمد بن العباس در تأویل الآیات الظاهرة (المحجة، ص180) آن را روایت کرده است. و همان گونه که متوجه شدیم موضوع این (آیه) فرو رفتن (لشکریان سفیانی) در سرزمین بیدا است و خسف بیدا (فرو رفتن در سرزمین بیدا) از جمله نشانه‌های پیش از ظهور است که گفته شده حتمیت دارد. پس اثبات خسف بیدا (فرو رفتن در سرزمین بیدا) وجود سفیانی را اثبات می‌کند، چون این سپاه سفیانی است که در سرزمین بیدا (در زمین) فرو می‌روند. (1)
4- سوره‌ی شوری (42)، آیه‌ی اول:
حم عسق‌
- المحجة (ص190) به نقل از محمد بن العباس با حذف اسناد که آن را به محمد بن جمهور نسبت می‌دهند از السکونی از ابوجعفر (علیه السلام) که فرمود:
حم‌ [حاکی از] حتمیت است و عین عذاب و سین سالها همانند سالهای یوسف و قاف قذف (رسوایی و تهمت) و خسف (فرورفتن در زمین)‌و مسخ (تغییر شکل یافتن و به شکل حیوان درآمدن) است. همه‌ی این بلاها در آخرالزمان بر سفیانی و یارانش از قبیله کلب، نازل خواهد شد. سی هزار نفر با او خروج می‌کنند و این زمانی است که قائم (علیه السلام) از مکه خروج می‌کند و او مهدی این امت است.
5- سوره‌ی نحل (16)، آیه‌های 45 و 46:
أَ فَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُوا السَّیِّئَاتِ أَنْ یَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ‌ أَوْ یَأْخُذَهُمْ فِی تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُمْ بِمُعْجِزِینَ‌.
آیا کسانی که تدبیرهای بد می‌اندیشند، ایمن شدند از اینکه خدا آنان را در زمین فرو برد، یا از جایی که حدس نمی‌زنند، عذاب برایشان بیاید؟ یا در حال رفت و آمدشان [گریبان] آنان را بگیرد و کاری از دستشان برنیاید؟
- کشف المحجة (ص24):
آنگاه مهدی (علیه السلام) به مدینه آید... پس ایشان به کوفه آیند، سپس حرکت می‌کند تا به عذرا، (بغداد) درآید... و سفیانی که آن روز در وادی «الرملة» است تا آنکه حضرت مهدی و او به هم رسند. آن روز، روز دگرگونی و تغییر و عوض و بدل است. مردمانی از شیعه‌ی آل محمد (علیه السلام) که با سفیانی بوده‌اند، خروج می‌کنند و مردمانی به سوی سفیانی (برای پیوستن به او) خروج می‌کنند و تمام مردم با پرچم‌های مخصوص به خود خروج می‌کنند... و در آن روز سفیانی و همه‌ی همراهانش کشته می‌شوند و حتی یک نفر که وضعیت آنها را گزارش کند، باقی نمی ماند. در آن روز ناامید و شکست خورده کسی است که از غنیمت بنی کلب بی نصیب و ناکام مانده باشد.
المحجة (ص82) به نقل از تفسیر عیاشی (ج2، ص56) معنی و مفهوم این حدیث را با تفصیل بیشتری روایت کرده و ما به خاطر ترس از طولانی شدن سخن از آوردن آن صرف نظر کردیم.
6- سوره‌ی نساء(4)، آیه‌ی 47:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقاً لِمَا مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا
ای کسانی که به شما کتاب داده شده است، به آنچه فرو فرستادیم و تصدیق کننده همان چیزی است که با شماست ایمان بیاورید، پیش از انکه چهره‌هایی را محو کنیم و در نتیجه آنها را به قهقرا بازگردانیم.
- المحجة (ص16) به نقل از اختصاص شیخ مفید (ص256) حدیث جابر:
... و سفیانی لشکری به مدینه می‌فرستد و مهدی (علیه السلام) از آنجا به سوی مکه می‌رود... فرمانده لشکر سفیانی در سرزمین بیدا فرود می‌آید و یک منادی از آسمان ندا سر دهد که بیدا، این مردمان را نابود ساز. پس از آن بیدا آن مردمان را در خود فرو می‌برد (می بلعد) و کسی از آنان جز سه نفر نجات نمی‌یابد که خداوند چهره و روی آنان را به پشت گردنشان برمی گرداند. آنان از قبیله‌ی بنی کلب‌اند و این آیه در مورد آنها نازل شده است.
نعمانی در کتاب الغیبة که حدیث موثق و مشهور جابر (به نقل از المحجه، ص54) آورده، مانند این را روایت کرده است و این حدیث را در تفسیر و توضیح این آیه نیز آورده است:
فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ أَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً (2)
پس در کارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرید هر کجا باشید. و خداوند، همگی شما را [به سوی خود] بازمی آورد.
و علامه بحرانی در المحجة چند خبر دیگر در مورد سفیانی و بنی امیه نقل کرده است (برای مطالعه آن روایت‌ها)‌ به صفحات 119-118 این کتاب مراجعه کنید. و در مورد این بخش از آیه (3):
وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا :
اگر شما [به گناه] بازگردید ما هم [به کیفر شما] بازگردیم.
منظور این است که
و اگر شما با سفیانی بازگردید و با او باشید با قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله) باز می‌گردیم.
که در صفحات 139 و 138 و 127 و126 و... از این کتاب آمده است.
همان گونه که دیدیم هیچ کدام از این اخبار و روایت‌ها جز حدیث موثق جابر که در کتاب الغیبة نعمانی آمده و خبر علی بن ابراهیم در مورد صیحه، معتبر نیستند. اما در مورد خبر حنظله نظرات مختلفی وجود دارد و این امر به خاطر اختلاف در وثاقت و مورد اطمینان بودن ابن حنظله است.
اخباری که ذکر کردیم، به منظور استدلال به آنها جهت اثبات وجود سفیانی یا حتمیت داشتن او نبوده است، بلکه بدین منظور است که خاطرنشان سازیم تفسیرهای قرآن کریم نیز از سفیانی سخن رانده و نام او را ذکر کرده‌اند: و اساس کار، در این باب کتاب المحجة فیما نزل فی القائم الحجه (علیه السلام) تألیف علامه سید ‌هاشم بحرانی بوده است. و او این را در غایة المرام ذکر کرده و نسخه‌ای که ما براساس بر آن کار و تحقیق را انجام دادیم، نسخه‌ی چاپ شده در موسسة الوفا، بیروت سال 1983 میلادی بوده است.

پی‌نوشت‌ها:

1. همان روایاتی که سخن از حتمیت خسف در بیدا دارند، از حتمیت شورش سفیانی هم سخن گفته‌اند و نیازی به استدلال و نتیجه گیری نبود.
2. سوره‌ی بقره(2)، آیه‌ی 148.
3. سوره‌ی بنی اسرائیل (17)، آیه‌ی 8.

منبع مقاله :
فقیه، محمد، (1387)، سفیانی و نشانه‌های ظهور، ترجمه‌ی: سید شاهپور حسینی، تهران: موعود عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ سوم
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان