شمسه دوزی ، نقش و نگاری که با گلابتون بر جامه دوزند … شمسه به نقش و نگاری که با گلابتون روی لباس می دوزند و آنچه که از فلز به شکل خورشید درست کنندو بالایقبه یا جای دیگر نصب نمایند و به معنی بت و صنم نیز گفته شده است.
شمسه دوزی به دوختی گفته می شود که طرح و نمایی از خورشید را با قمرهای اطراف آن یا نمای ترنجی را بصورت تنها یا همراه با سر ترنج ها و نیم ترنج ها تجسم بخشیده باشند.شمسه بصورت قرص خورشیدی یا ترنجی بشیوه مذهب یا مرصع بصورت ساده یا کاسه و نیم خودنمایی نموده و در داخل آن بصورت رنگین نویسی، نام کتاب و صاحب کتاب و گاهی نام خطاط و مذهب در آن درج می گردید .
در صفحات بدرقه قرآنی نیز، داخل شمسه دعای قبل و بعد از تلاوت قرآنی بشیوه رنگین نویسی اجرا می گردید. علت نامگذاری این هنر، همانا شکل خاص شمسه و تلالو های اطراف ان می باشد که در اصطلاح بدان شرفه گویند . شمسه از نقوش بسیار دیرینه ایرانی است که ریشه عمیی در تاریخ نقش و طرح ایرانی دارد .
در هزاره های چهارم و سوم قبل از می لاد، این نقش را بنحوی در روی سفالها، فلزات و سایر فرآورده های هنری می بینیم که مظهر روشنایی، برکت و وفور نعمت محسوب می گردیده است . در آن دروان نقش شمسه درست بصورت قرص خورشیدی و شرفه های اطراف آن خلاصه تر بوده است.
در دوره هخامنشی و اشکانی این نقش از رواج ک امل برخوردار گردید . در دوره ساسانی اجرای شرفه به شکل خاصی در هنرهای ایرانی مطرح گردید بدین صورت که وسعت دایره مرکزی بیشتر شده و در اطراف آن خطوط موزای یا منحنی یا نقوش مختلف دیگر بکار می رفت.
قسمت مرکزی شمسه با توجه به محتوای داخل آن به دو قسمت تقسیم می گردید:
شمسه خطی
شمسه نقشی
در نوع اول معمولا در داخل شمسه با استفاده از نخ گلابتون یا نخ ابریشم الوان نام صاحب اثر یا دوزنده یا بافنده آن را دوخته و نقوش اطراف آن را نیز با استفاده از نخ گلابتون،ده یک دوزی با دور دوزی و گاهی کنگره دوزی یا شرفه دوزی می نمودند . و در تذهیب، درون شمسه با مرکب یا رنگهای الوان یا طلا و نقره نوشته می شد و وسط سطور بیشتر بصورت مذهب و گاهی مذهب مرصع و اطراف و کناره ها با تزئینات مختلفی آرایش داده می شد و دور شمسه، شرفه اجرا می گردید.
در نوع دوم، قسمت میانی شمسه ها معمولا با نقوش و طر حهای اصیل مثل انواع اسلیمی ها و ختایی ها و ستارگان و یا خطوط متقاطع، اشکال هندسی، گلهای اناری و شاه عباسی و ابرچینی و گل و بته وغیره تزئین می یافت. در دوره اسلامی بمثابه دوران قبلی، کلا شمسه دوزی برای تزئین البسه رسمی سران کشور و صاحب منصبان و نظامیان بکار گرفته می شد که در حد پیگیری نمود.
در اوایل دوره صفوی، شمسه ها بیشتر بصورت مزدوج و یا کاسه و نیم کاسه (متحد المرکز) گردیدندکه نمونه های بازمانده از این دوره گواه این مدعاست . شمسه کتاب دیوان حافظ که تمام ابیات آن ابریشم دوزی شده و الان در کتابخانه کابل نگهداری می شود دلیل دیگری بر این امر می باشد.