ماهان شبکه ایرانیان

روستای پینوند

علامه دهخدا در لغت نامه معروف خود در مقابل لغت پینوند اینچنین مینویسد: پینوند. [ ن َ وَ ] دهی جزء دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت . واقع در جنوب خاوری رودبار ودر۹هزارگزی باخترشوئیل،کوهستانی،سردسیر،دارای ۲۱۰ تن سکنه،آب آن ازچشمه،محصول آنجا غلات،شغل اهالی آنجا زراعت وکسب وشالی بافی،راه آن مالرو وصعب العبور است.

علامه دهخدا در لغت نامه معروف خود در مقابل لغت پینوند اینچنین مینویسد:
پینوند. [ ن َ وَ ] دهی جزء دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت . واقع در جنوب خاوری رودبار ودر9هزارگزی باخترشوئیل،کوهستانی،سردسیر،دارای 210 تن سکنه،آب آن ازچشمه،محصول آنجا غلات،شغل اهالی آنجا زراعت وکسب وشالی بافی،راه آن مالرو وصعب العبور است.

و اما میدانیم که علامه دهخدا این نوشته ها را حدودا60 سال پیش به رشته تحریر در آورده است،درآنزمان هنوزفندق محصول اصلی نه تنها پینوند بلکه دیگر روستاهای اطراف نیز نبود،راه مالرو بود وشالی بافی یکی از مشاغل اصلی،درحال حاضر راه خاکی وماشین رو است و آب لوله کشی و سکنه درتابستان تقریبا 4برابر آنزمان،شایدتعداد خانه های العان با تعداد سکنه آنزمان برابری کند،

اگر بخواهیم حیات وچگونگی توسعه پینوند رابررسی کنیم میتوانیم آن را به دو بخش تقسیم کنیم.

بخش اول:قبل از زلزله سال 1368 (زلزله معروف به زلزله رودبار)

بخش دوم:بعد از زلزله سال1368

ابتدا به بررسی بخش اول میپردازیم:بعد ازچندسال ازگذشت مهاجرت کردهای ساکن قوچان(که خود داستانی مفصل وپیچیده دارد) به منجیل و رودبار آنها با کمبود اراضی برای کشاورزی ودامپروری مواجه شدند وبناچار به کوهپایه های البرز پناه برده ودر آن سکنی گزیدند،این پیشروی ادامه داشت ودرغالب این پیشروی بود که روستاهای بزرگی مانند کلیشم و جیرنده،پیرکوه و غیره که بعض ازآنها درحال حاضر به دهستان وشهر تبدیل شده اندپدید آمدندآخرین نقطه این پیشرویها را میتوان پینوند دانست سرزمینی در دل اشکورات(اشکورعلیا)

درواقع پینوند را میتوان نقطه تلاقی عمارلو واشکور دانست،سرزمینی ناب که مطمئنا قبل از ورود اکرادکرمانج(کرمانج یا کرمانژ همان کردهای تبعیدی از قوچان) این سرزمین خالی از سکنه نبوده است،وبرای آن چندین وچند دلیل میتوان آورد،دشتی نسبتا وسیع با شیب ملایم وخاکی حاصلخیز وچندین چشمه پرآب نمیتوانسته تا آن موقع دست نخورده باشد در حالی که روستاههای اطراف چنین موقعیتی ندارند

مرحوم محمد امینی پینوندی که روزگار سختی راگذراند و در جوانی ازدنیا رفت دریکی از شعرهایش زادگاهش پینوند را اینگونه توصیف میکند.

پینوند روستای من

درنگاه من

تصویر ییلاقی خانه هاست

کاروآدم

زمین وضجه

وگاه بوسه ای

سرشار ازنمک وفندق!

چیزی می نویسم برای تو

برای دو چشم نیلی ات

چیزی،شعری

برای قلبم

که سرشارازطپش است ازکوه وجنگل وگندمزار

روستای پینوند

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان