سورپرایز ویژه این هفته مجریان تورها برای مسافرانی که دنبال هیجان و دورهمیهای شاد و ارزان میگردند، “قلیان” است؛ با طعم دو سیب و نعنا و پرتقال!
به گزارش ایسنا، تقریبا در تمام تبلیغات تورهای شاد که اخیرا مدیر میراث فرهنگی و گردشگری از نوع کریسمسیاش را ممنوع کرده، به سایر خدمات، قلیان هم اضافه شده است، سرویسی که در تورهای تابستانی کمتر دیده میشود که شاید در سایهسایر سرگرمیها قرار گرفته و زمستان به واسطهی محدودیتِ انجام سرگرمی در فضای آزاد، این فرصت را بهتر فراهم کرده است.
ظاهرا ممنوعیت تبلیغ و یا بیان و اجرای هر نوع سرگرمی و تفریحی در تورهای شاد باعث شده خیلیها برای وسوسه کردن مشتریانشان به قلیان که سرگرمی ارزانتری به حساب میآید و به نسبت دردسر کمتری دارد، متوسل شوند.
قیمت این تورهای شاد همانطور که تبلیغ شده و ظاهرا «آدرنالین را حسابی افزایش میدهد»، شاید حتی کمتر از مصرف یک سرویس قلیان در تفرجگاههای شمالی تهران باشد که با این حساب حتما خیلیها را وسوسه میکند در یک دورهمی شاد نیمروزه که آمیخته به طعم قلیان است، شرکت کنند.
نرخ بیشتر این تورها که به یک روز کامل هم نمیرسد، با خدماتی مثل میوه یا آب میوه، شیرینی، چای، قلیان، موسیقی زنده و یک وعدهی غذایی به همراه ترانسفری که قرار است شرکتکنندگان را به باغ و یا تالاری در حومه شهر و نه یک منطقه طبیعی و یا تاریخی، ببرد، از 50 هزار تومان شروع میشود که با یک محاسبهی سرانگشتی حتما به صرفه است، برای همین هم خیلی از این مُبلغان تاکید کردهاند که ظرفیت تورشان محدود است و باید عجله کرد.
تا همین یک سال پیش استفاده از واژه «شادِ شاد» در تبلیغ تورها، کُدی بود که نشان میداد در این گشت قرار نیست با یک جاذبه تاریخی و یا طبیعی آشنا شد، بلکه انگیزه اصلی، یک دورهمیِ شاد از داخل وسیله نقلیه تا مقصد و حتی در راه برگشت است. گسترش این تورها که بازار حرفهایها و منضبطها را کساد کرده بود، اعتراضهایی را برانگیخت مبنی بر اینکه تورهای شاد، ذائقهی مسافر را تغییر داده و مطالبات آنها را تا حد چند ساعت شادی و پایکوبی و شنیدن جُک از شخصی که اصطلاحا قرار است راهنمای گردشگران برای آشنایی با آثار تاریخی و طبیعی باشد، تنزل داده است.
رفتارهایی که گاه تا مرز ناهنجاری کشیده میشد و بسیاری از مناطق گردشگری بویژه روستایی را منزجر کرد و درهای این مناطق را برای همیشه به روی گردشگران بست.
در برههای استقبال از این تورهای شادیبخش به حدی بود که برخی مجریان و تصمیمسازان تورها را به جای برنامهریزی مسؤولانه و انتخاب مقصدی جذاب، بر آن داشت تا دنبال راهنماهایی باشند که بتوانند در سفر، شادی بهوجود آورند و با گفتن «جُک» اوقات گردشگران را پُر کنند؛ این بخشی از اعتراض راهنماهای حرفهای بود که در دورانی بیکار، نشسته بودند تا آنهایی که توان انجام رفتارهای به اصطلاح سرگرمکننده و مطلوب گردشگرنماها را دارند به میدان آیند، همانهایی که حالا خودشان یکپا مجری گشتهای شاد شدهاند، گشتهایی که دیگر یک واژه سادهی «شاد» مشتریانشان را اقناع نمیکند و ابزارهای دیگری مثل قلیان را وسط کشیده است.
شاید قانون واضحی مشخصا برای استفاده و تبلیغ قلیان وجود نداشته باشد، اما مصرف و تبلیغ آن ناهنجاری محسوب میشود که جامعه، قانونگذاران و مجریان قانون همواره در چالش با آن بودهاند و به همین خاطر دستکم سالی چندبار خبر میرسد که قلیان ها را جمع کردهاند و استعاملاش هم در قهوهخانهها ممنوع شده است، اما مثل اینکه این جمع و جور کردنها اینبار قلیان را به فضای جدیدتری وارد کرده است، اما آیا «تور» محل استفاده از قلیان است؟
ضمن آن که طبق «قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات» مصوب سال 1385، هر نوع تبلیغ، تشویق مستقیم و غیرمستقیم یا تحریک افراد به استعمال دخانیات اکیدا ممنوع است. در تبصره یک این ماده قانونی نیز تاکید شده؛ مصرف دخانیات در اماکن عمومی یا وسایل نقلیه عمومی نیز ممنوع و مشمول مجازات (نقدی) است.