ماهان شبکه ایرانیان

تغذیه روانی بدون خشونت (۱)

یکی از مشکلات جهان امروز، خشونت است. خشونت، تلخی و کوبندگی مخرب خود را در بیشتر عرصه‌ها نشان می‌دهد.

تغذیه روانی بدون خشونت (1)

رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد مشاوره

«خطرناک‌ترین و سخت‌ترین دشمنی که تا به حال با آن روبرو شده‌ام، آنکه واقعا مرا اذیت کرد و باعث شد سی‌سال از عمرم را پشت میله‌ها بگذرانم، ترس و خشم خودم بود!!!

«حال‌که این کلمات را می نویسم، پیرمردی با موهای جوگندمی هستم و از خدا می‌خواهم قبل از آنکه رنجی را که من کشیده‌ام متحمل شوید، ارتباط بدون خشونت را بیاموزید و خشم را قبل از آنکه به خشونت تبدیل شود، تشخیص دهید، آن ‌را درک کنید، با آن رابطه برقرار کنید و آن‌ را کنترل نمایید».

نوشته‌ یک زندانی به اعضای خانواده‌اش

یکی از مشکلات جهان امروز، خشونت است. خشونت، تلخی و کوبندگی مخرب خود را در بیشتر عرصه‌ها نشان می‌دهد. ارتباط‌ها با محبت و دوستانه نیست و رنگ وبویی از پرخاش، ظلم و خشونت در بسیاری از آنها به چشم می‌خورد. بیشتر افراد معتقدند باید حق و حقوق خود را با شکایت، ظلم و ستم و کشیدن شمشیرهای روانی بر روی یکدیگر بگیرند.

قدرت لبخند، خنده، محبت و بی‌خیال بودن فراموش شده است و خیلی‌ها ترجیح می‌دهند با تخریب و تضعیف دیگران به اهداف خود برسند، یکدیگر را سرکوب کنند یا سر جایشان بنشانند، پای قانون را وسط بکشند یا به قول یکی از دوستان، دموکراسی را باخشونت در مغز هم بتپانند!!!

من در این مقاله می‌خواهم به معرفی روش ساده‌ای بپردازم که به آن ارتباط بدون خشونت یا (NVC) گفته می‌شود. بکارگیری اصطلاح بدون خشونت، (همچنان که مهاتما گاندی از آن استفاده کرد) به معنی حالت طبیعی محبتی است‌که پس از خشونت از قلب، در ما پدید می‌آید.

مبنای این روش، مهارت کلامی و ارتباطی است تا توانایی ما را برای انسان بودن، حتی در شرایط سخت، تقویت کند و ما را به بازسازی چگونگی بیان خود و گوش‌دادن به دیگران هدایت کند تا به جای نشان‌دادن عکس‌العمل‌های غیرارادی و رفتارهایی که برای‌مان عادت شده‌اند، کلمه‌ها و جملاتمان را آگاهانه، بر اساس مسؤولیت و شناخت نسبت به آنچه درک می‌کنیم، حس کنیم.

ما نیاز داریم انتخاب کنیم و در حالی که همزمان به دیگران توجه محترمانه و محبت‌آمیز نشان می‌دهیم، خود را هم صادقانه و واضح بیان کنیم.

این روش به ما کمک می‌کند تا در هر ارتباطی، نیازهای اساسی‌تری را که در اعماق وجود خودمان و طرف مقابل است، درک کنیم و به مشاهده دقیق بپردازیم تا رفتار و شرایطی را که بر ما تأثیر مثبت یا منفی گذاشته تشخیص دهیم و در هر موقعیتی آنچه راکه می‌خواهیم، مشخص کرده و به وضوح بیان کنیم.

قبل از توضیح ارتباط بدون خشونت، مراحل و مثال‌های آن، خاطره‌ای را از نوه‌ مهاتما گاندی، یعنی آرون گاندی که مؤسس و رئیس مؤسسه بدون خشونت م.ک گاندی است، برایتان نقل می‌کنم:

- اولین گام برای خلق دنیایی پرمحبت!

بزرگ شدن به عنوان شخصی رنگین پوست در آفریقای جنوبی نژادپرست دهه 1940، چیزی نبود که کسی از آن لذت ببرد. مخصوصاً وقتی هر لحظه از شبانه‌روز، با خشونت، رنگ پوستت را یادآوری کنند، در سن ده سالگی از جوانان سفیدپوست کتک خورده باشی، چون تو را خیلی سیاه می‌دانند و از جوانان سیاه هم کتک خورده باشی، چون تو را خیلی سفید می‌دانند.

این تجربه آنقدر تحقیرآمیز بود که می‌توانست هرکس، از جمله خود مرا به سمت خشونت انتقام جویانه سوق بدهد.

از آنجا که به‌واسطه تجربه‌های اینچنینی بسیار خشمگین بودم، والدینم تصمیم گرفتند مرا به هند ببرند وبرای مدتی نزد پدر بزرگ مهاتما گاندی افسانه‌ایم بگذراند تا از او بیاموزم که چگونه با خشم، ناامیدی، تبعیض و تحقیر ناشی از تعصب رنگ‌ پوست، کنار بیایم. در آن هجده ماه بیشتر از آنچه پیش‌بینی کرده بودم، آموختم. تنها تأسفم این است که من فقط سیزده ساله بودم و یک شاگرد معمولی. اگر کمی بزرگ‌تر بودم و کمی خردمندتر و شاید متفکرتر،‌ می‌توانستم بیشتر بیاموزم.

یکی از بسیار چیزهایی که از پدربزرگم آموختم، درک عمق و گستره‌ بدون خشونت بود. تصدیق اینکه ما همه خشن هستیم و باید تغییری کیفی در نگرش خشن خود ایجاد کنیم. معمولا ما خشونت‌مان را تصدیق نمی‌کنیم و چون در مورد آن ناآگاه هستیم، باور داریم که خشن نیستیم؛ زیرا تصور ما از خشونت دعوا کردن، کتک زدن، کشتن و جنگیدن است؛ کارهایی که افراد عادی انجام نمی‌دهند...

برای خواندن بخش دوم- تغذیه روانی بدون خشونت- اینجا کلیک کنید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان