فرشید یزدانی عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان میگوید: طرح ساماندهی کودکان کار و متکدی با این همه بیبرنامگی و سردرگمی، باید هرچه سریعتر متوقف شود، زیرا فقط باعث آزار و اذیت کودکان و خانوادهای آنان شده است.
به گزارش به نقل از خبرآنلاین، چندی پیش بهزیستی زمزمه طرح جمع آوری کودکان کار و کودکان خیابان را اعلام کرد. بهزیستی و فرمانداری تهران مبنای اجرای این طرح ضربتی را "آیین نامه ساماندهی کودکان کار و خیابان" می دانند. طرحی که با حصر کودکان کار و گرفتن حصانت برخی از آنان از والدینشان بلوا به پا کرده است، از تجمع والدین در مرکز کودکان یاسر گرفته تا ملاقات نهادهای مدافع حقوق کودک با فرماندار تهران. همچنین مخالفانی در مدیریت شهری و شورای شهر دارد.
طرح جمع آوری کودکان کار و خیابان مصوبه شورای اجتماعی استان است که البته نهادهای مدنی مدافع حقوق کودک می گویند از مفاد آن بی خبرند. حقوقدانها هم ایرادهای حقوقی متعددی به این طرح وارد کرده اند.
چندی پیش عضو هیات رییس شورای شهر تهران از روند جمع آوری و جذب کودکان کار و متکدی خبر داد و گفت: 16 ون شهرداری تهران عملیات جذب کودکان کار و متکدی را در دستور کار دارد و قرار شد از هر تشکل غیردولتی یک نفر با مددکار شهرداری همراهی کند تا براساس آخرین استانداردهای مددکاری، کودکان جذب شوند. دراین باره با فرشید یزدانی عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان گفت و گو کرده ایم، که در ادامه میخوانید:
طرح جمع آوری کودکان کار و خیابان برای چندمین بار در سالهای اخیر انجام میشود و طرحی که هم اکنون در حال اجراست چه تفاوتی (به لحاظ گستردگی) با طرحهای مشابه در سالهای گذشته دارد؟
نکته اول که قابل ذکر است، اسم جمع آوری برای کوکان کار و خیابان است، که ادبیات شما نیست، بلکه ادبیات کسانی است که این کار را میکنند، زیرا انسان را که جمع آوری نمیکنند. کودکان هم جزء انسان هستند؛ نگاه جمع آوری کردند، نگاه اشتباهی است که متاسفانه بهزیستی و دولت از آن استفاده میکند. در واقع آبهای زیرزمینی را جمع آوری میکنند نه انسان. ادبیات باید اصلاح شود. اما این طرح با گستردگی بیشتری وارد طرح ساماندهی کودکان کار شدند و از نظر ماهیتی هیچ تفاوتی با طرحهای گذشته ندارد. همچنان نگاه ابزاری به این کودکان دارند، از نظر ابعاد نیز وسیعتر شده، اخراج کودکان از مرز را در پی دارد، که البته آنان به اجبار وارد ایران شدهاند و همین ستم جدی به اینگونه کودکان است.
به نظر شما هدف از اجرای این طرح چیست و آیا تاکنون گزارشی مبنی بر بهبود وضعیت کودکان کار و خیابان پس از اجرای چنین طرحهایی ارائه شده است؟
هدف حصر کودکان کار است. هیچ گزارشی مبنی بر اینکه اجرای طرح در گذشته چه نتیجهای داشته، در دست نیست، به جزء تشدید این مسئله با فاصله بیشتر یعنی الان شما شاهد ساماندهی این کودکان هستید ولی بعد از چهار روز مجددا شاهد حضور حجم گستردهای از کودکان کار هستیم، چون این مساله به صورت بنیادین حل نمیشود. بنظرم نگاه حصر کودکان کار است، نه کار آنان، بجایی اینکه کار کودک را حصر کنند باید علت کار آنان که فقر است را مورد بررسی قرار دهند. بنظرم من این طرح یک نگاه نمایشی است و اقدام شتابزده در بازتاب چهره شهر.
چه نهادهای متولی طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان هستند و این کودکان بعد از ساماندهی چه شرایطی پیدا میکنند و به چه مراکزی منتقل میشوند؟
ساماندهی کودکان کار در اصل با بهزیستی است و برخی مواقع شهرداری. در حال حاضر بالای یک و یک و نیم میلیون کودک کار داریم. بنظر بنده این طرح باید ملی باشد، یعنی نیاز دارد به همکاری وزارت رفاه، بهداشت، آموزش و پرورش و حوزه سیاستگذاری کلان که از خانواده این کودکان حمایت شود، زیرا کار کودکان فقط از فقر است.
بهزیستی اخیرا اعلام کرده که از والدین کودکانی که در طرح اخیر برای سومین بار به مراکز بهزیستی منتقل میشوند، سلب حضانت میشوند. این مسائله تا چه حد با حقوق کودک موافق یا در تعارض است؟
طبق پیماننامه قطعا مغایر با حقوق کودکان است، مگر اینکه در موارد خاص مثل کودک آزاری ولی این طرح خود یک فرافکنی مسئولیت جمعی است، زیرا اولین نهادی که کودک باید در آن زندگی کند خانواده است، از نظر وجه اجتماعی هم خانوادهای که فقیر هست و صرف فقیر بودن آن والدین نباید کودک را از والدینش جدا کرد، در واقع آن خانواده مجبور است جگر گوشه خود را بفرستد خیابان برای کار تا درآمد داشته باشد، والدین اینگونه کودکان یا بیکار هستند و یا اسیر اعتیاد شده اند، در اصل حاصل ناکارآمدی نهادهای دولتی است، که والدین اینگونه کودکان باید تاوان بدهند که نتوانستند درآمد داشته باشند تا کودکان خود را روانه بازار کار نکنند یا درگیر یکی از آسیبها مثل اعتیاد شدند، من نمیگم فرد مقصر نیست نه ولی وقتی چنین حجم گستردهای در جامعه داریم و عمده این آسیبها هم در محلههای فقیرنشین است، حتما یک کارکرد اجتماعی باعث این اتفاق شده، یک نوع فرار از مسئولیت جمعی و حاکمیتی است.
موضع نهادهای مدنی مدافع حقوق کودک در زمینه این طرحها چیست؟
والا بنظر من این طرح بیبرنامه و سردرگمی است که باید خیلی سریع متوقف شود، زیرا فقط باعث آزار و اذیت کودکان شده است. خواسته فعالان حقوق کودک توقف این طرح است، بهتر است با همفکری آموزش و پرورش، وزارت رفاه، بهزیستی، مدافعان حقوق کودک، وزارت بهداشت، خانواده کودکان و حتی خود کودک با مشارکت همگی برنامه منظم در راستا حصر کار کودک و ساماندهی والدین آنان انجام دهند. باید نگاه بلند مدتتری باشد.
نهادهای مدنی تاکنون چه فعالیتهایی برای توقف چنین طرحهایی انجام دادهاند؟
فعلا تمام توان نهادهای مدنی در متوقف کردن این طرح است، که آنان به بهزیستی و فرمانداری تهران مراجعه کردند و صحبتهای هم شده است و متاسفانه فرمانداری که بیشتر نقش امنیتی دارد الان جلودار این مساله شده است. هر نهاد مدافع حقوق هم اعلام آمادگی کرده تا تعدادی از این کودکان تحت پوشش قرار دهد مثلا هر کدام بین 100 تا 200 کودک میتواند پوشش دهد البته نه به صورت شبانه روزی چون حصر کار کودک حمایت مالی و مددکاری لازم دارد که از عهده NGO خارج است.