ماهان شبکه ایرانیان

بازسازی مرسدس بنز ۲۸۰SL سال ۱۹۷۱

به نقل از وبسایت مهندس فرهاد کاشانی: هر دوستدار ماشین یک اتومبیل محبوب دارد برای من این ماشین مرسدس بنز ۲۸۰SL است

به نقل از وبسایت مهندس فرهاد کاشانی: هر دوستدار ماشین یک اتومبیل محبوب دارد برای من این ماشین مرسدس بنز 280SL است. اولین مدل این بنز در سال 1963 به عنوان بنز 230SL با موتور شش سیلندر 120 اسبی و ترمز عقب کاسه ای عرضه شد که جانشین دو مدل 190SL و 300SL گردید که از سال 1955 تا 1963 تولید شده بودند. در این اتومبیل زیبا سقف فلزی قابل برداشتن بود و سقف کروکی در داخل بدنه قرار گرفته بود.

بنز 230SL در 1967 جای خود را به مدل 250SL داد که دارای موتور شش سیلندر 150 اسبی شده بود و این مدل در سال 1968 تبدیل به 280SL 170 اسبی گردید که به چهار ترمز دیسکی مجهز بود. در سال 1969 پشت سری برای ایمنی سرنشینان به این اتومبیل افزوده گردید و در سال 1970 شیشه گرمکن برقی اضافه شد. سال 1971 آخرین سال تولید 280SL بود و از سال 1972 اتاق این اتومبیل به کلی تغییر کرد.

مرسدس بنز مدل 280SL سال 1971 بیشترین خریدار را در میان کلکسیونرهای این اتاق دارد زیرا آخرین سال تولید این مدل اتومبیل بوده و تمام اصلاحات در این مدل موجود است. در این مدل هنگام ترمز وزن اتومبیل بطور محسوسی به چرخ های جلو منتقل می شود بطوریکه تا مدتی چرخ عقب حالت پیاده شدن از جک را دارد.

سال های 1963 تا 1971 برای من سال های آخر دبستان تا پایان دبیرستان بود که بسیاری از علاقه ها در انسان پای می گیرد و برای اینجانب بنز مدل SL بهترین و زیباترین انتخاب ها بود. این اتومبیل دارای درها، صندوق عقب، کاپوت جلو و سقف آلومینیومی است و دو نفره می باشد.

بجز یک مدل مخصوص کالیفرنیا که برای مدتی کوتاه عرضه شد که دارای سقف کروکی برزنتی نبود و بجای آن اتومبیل دارای یک صندلی کوچک در عقب برای کودکان بود که آن را تبدیل به خودروی 2+2 می نمود ولی در میان کلکسیونرها این مدل خریداری ندارد. در گونه های عادی نیز یک صندلی کوچک یک نفره برای کودکان وجود دارد که می توان در جای بار کوچک عقب بطور افقی نشسته و پای خود را در جلوی خود دراز کرد.

روش خرید یک دستگاه اتومبیل مرسدس 280SL
سرانجام در سال 2000 تصمیم به خرید یک دستگاه مرسدس 280SL مدل 1971 گرفتم که در تمام امریکا بیش از هفتصد دستگاه وارد نشده بود. به دنبال اتومبیلی بودم که تمام مدت عمر را در ایالت کالیفرنیا که منطقه ای معتدل است گذرانده باشد زیرا آب و هوای ملایم، هم داخل ماشین را بهتر حفظ می کند و هم از زنگ زدگی آن جلوگیری می نماید و فقط سه رنگ مشکی، سفید و بادمجانی را در نظر داشتم.

برای پیدا کردن و خرید ماشین از روزنامه های محلی تا مجله تخصصی Hemmings را ورق زدم ولی آسانترین راه را در eBay در کامپیوتر یافتم.

پس از آن هر چند روزی یکبار محل سایت کامپیوتری eBay را چک می کردم و پس از ورود به قسمت ماشین های فروشی دنبال اتومبیل مرسدس بنز رفته و سپس با انتخاب مدل 280SL به دنبال ماشین مورد نظرم می گشتم. پس از مدت ها متوجه شدم که قیمت ها به قرار زیر است:

تا 10000 دلار – اتومبیل زنگ زده اوراقی
تا 20000 دلار – اتومبیل خوب
تا 30000 دلار – اتومبیل بسیار خوب
تا 40000 دلار – اتومبیل عالی
بین 40 تا 80 هزار دلار – اتومبیل شبیه نو با کارکرد کم در شرایط نمایشی (show)

دنبال اتومبیلی عالی می گشتم که نو بوده ولی در شرایط نمایشی نباشد. اتومبیل های نمایشی که در نمایش های مختلف در سراسر دنیا شرکت می کنند مانند یک اتومبیل صفر کیلومتر هستند. منتهی متعلق به چندین دهه پیش و آنقدر عالی هستند که انسان جرأت سوار شدن به آنها را ندارد هم بخاطر اینکه کیلومتر آن بالا می رود و هم بخاطر اینکه یک تصادف کوچک می تواند افت قیمت بالایی بر روی آن بگذارد.

این اتومبیل ها معمولاً سالی 500 کیلومتر هم رانده نمی شوند و خیلی اوقات با تریلی از یک محل نمایش به محلی دیگر می روند.

شایان ذکر است در امریکا و اروپا اصولاً گرفتن گواهی شرکت در یک نمایش عمومی و بخصوص کسب مقام می تواند قیمت اتومبیل شما را دو چندان نماید.

چنین ماشینی مناسب خرید نیست زیرا اینجانب قصد سوار شدن هر روزه آن را داشتم. پس از 25 ماه که ماشین دلخواه را به قیمت مناسب پیدا نمی کردم بالاخره به مرسدسی برخوردم که متعلق به شخصی در یک منطقه اشرافی لس آنجلس بود.

پس از گفتگوی تلفنی با صاحب اتومبیل و بعد مکانیک او و تهیه بلیط یک طرفه، به لس آنجلس رفته و پس از تست اتومبیل و آزمایش کمپرس سیلندرها آن را به قیمت 19000 دلار خریداری کردم.

این اتومبیل در لاس وگاس در ایالت نوادا توسط رئیس یک شرکت مستقر در لس آنجلس خریداری شده بود و پس از 11 ماه آن را به یک وکیل در لس آنجلس فروخته بود. وکیل مربوطه نیز پس از 31 سال رانندگی بر اثر کهولت سن جان سپرده بود و خانم وی فروشنده ماشین بود. این بهترین شناسنامه ای بود که می توانستم پیدا کنم یعنی ماشینی که کم دست به دست گشته و پیشینه آن نیز مشخص بود. برای بسیاری از ماشین ها شما نمی توانید به غیر از صاحب آخر آن هیچ اطلاعات و سند دیگری پیدا کنید. پس از بررسی فنی اولیه و خرید آن، با اتومبیل به مسافت ششصد و چهل کیلومتر به طرف شهر سن هوزه در کالیفرنیا رانندگی کردم و گاه سرعتم متجاوز از یکصد و شصت کیلومتر بود که این خود گواهی بر سالم بودن ماشین داشت.

مراحل بازسازی اتومبیل
پس از رسیدن به سن هوزه تازه کار بازسازی آغاز شد. ابتدا تمام وسائل برقی و لامپ هایی را که کار نمی کرد تعویض و تعمیر نمودم از جمله شیشه شور برقی، چراغ صندوق عقب، چراغ های داخل ماشین و …

در امریکا صافکاری اتومبیل زیاد مرسوم نیست و در بسیاری مواقع فرورفتگی ایجاد شده در اثر تصادف با خمیر (Bondo) یا بتونه نقاشی پر می شود و روی آن رنگ می گردد. این مرحله 5000 دلار خرج برداشت.

سپس نوبت تعویض و بازدید تمام قطعات لاستیکی (seal) بود که در اثر طول عمر فرسوده شده بودند. خرید و نصب‌ آنها در حدود 500 دلار هزینه داشت. سپس متوجه بوی بنزینی شدم که به مشام می رسید. تعمیر این سوراخ و تعویض درجه بنزین (sending unit) و نصب مجدد نیز در حدود 800 دلار خرج برداشت.

حالا نوبت ریزه کاری ها بود. دنده ماشین که کمی بد عوض می شد با خرج 200 دلار تعمیر گردید. شیشه های ماشین که درست در جای خود نمی ایستادند با صرف حدود 20 ساعت کار خودم بالاخره درست شدند.

کیلومتر شمار و ساعت اتومبیل که از کار افتاده بود با خرج 600 دلار تعمیر شد.

تمام روغن ها و مایعات اتومبیل با هزینه 200 دلار تعویض گردید و بیشتر ورشوهای اتومبیل که یا رنگ و رو رفته بودند یا دارای اشکال ظاهری با هزینه 2000 دلار تعویض و یا تعمیر شدند. آنتن اتومبیل نیز با هزینه 210 دلار تعویض شد.

در پایان این اتومبیل با مالیات انتقال 1500 دلاری برایم 34000 دلار تمام شد. تمامی تعمیرات انجام شده در امریکا را که حدود 13000 دلار بود احتمالاً در ایران در آن زمان (در سال 2000) می شد با 3000 دلار انجام داد که علت آن گرانی نرخ تعمیرات در امریکا است.

نکته قابل توجه دسترسی آسان به لوازم یدکی این اتومبیل ها در بازار امریکا است و حتی نمایندگی کمپانی مرسدس بنز در شهر ما دارای یک شماره تلفن مخصوص است که شما را به محل خرید این لوازم کلاسیک راهنمایی می کند.

در تراشیدن رنگ اتومبیل معلوم شد که اتومبیل دارای بدنه ای خوب و بدون تصادف بود و تصاویر متعدد آن را حین کار تهیه کرده ام که هنگام فروش به خریدار بعدی نشان بدهم. لذت سواری این اتومبیل برایم بهتر از هر اتومبیل جدید دیگری بود. مطمئنم که اگر 34000 دلار برای خرید یک اتومبیل نو هزینه کرده بودم چنین اطمینان و علاقه ای نسبت به آن نداشتم که تمام ریزه کاری ها در آن رعایت شده باشد. تمام چوبکاری داخل اتومبیل نیز باز شده و پس از لاک و الکل کاری مجدداً نصب گردید.

بنز 280SL در زمان خود ماشین پیشرفته ای بوده و می توان آن را با اتومبیل های ساخته شده در دهه هشتاد نیز مقایسه کرد.

مشخصات فنی مرسدس بنز 280SL مدل 1971

حجم موتور 2800 سی سی

تعداد سیلندر 6 سیلندر خطی

توان 170 اسب

شتاب صفر تا 96 کیلومتر 9 ثانیه

گیربکس 4 یا 5 دنده و یا 4 دنده اتوماتیک

لازم به ذکر است که مدل 5 دنده بسیار کمیاب و بسیار گران می باشد زیرا در مدل چهار دنده شما وقتی دارید سرعت 100 کیلومتر می روید موتور صدای بالایی دارد و بقول معروف یک دنده کم دارد. کلاً این بنز ماشین پرصدایی است در سرعت های حتی یکصد کیلومتر. صدای موتور از یک طرف و صدای سقف چهارگوش و شکافتن هوا از سوی دیگر. این ماشین در سال 2013 به قیمت 55000 دلار بفروش رفت.

شاید جالب است که بدانید این بنزها بعضی هایشان دو رنگ هستند و رنگ بدنه یک رنگ و سقف و قالپاق ها رنگ دیگری است. من از مدل های دو رنگ خوشم نمی آمد و دنبال مدل یک رنگ بودم که خوشبختانه این ماشین یک رنگ بود (یا حداقل من آنرا موقع خرید در یک روز تاریک بارانی دارای یک رنگ دیدم). روز بعد که در شهرمان ماشین را به کارواش بردم و ماشین شسته شد بنظرم آمد که رنگ سقف کمی پررنگ تر از بدنه است. قالپاق ها هم همینطور. از آقایی که منتظر شسته شدن ماشینش بود پرسیدم ببخشید رنگ این ماشین چه رنگی است؟ وی گفت مارون (بادمجونی). گفتم رنگ سقف چی؟ گفت سیاه! اینجا بود که فهمیدم که چشمان کوررنگ ماشین دو رنگ را بجای یک رنگ خریده اند. بهرحال پس از رنگ شدن ماشین یک دست بادمجونی شد ولی برای برنده کنکور ظرافت شدن اوریجینال بودن خیلی مهم است و یک چنین چیزی می توانست منفی باشد.

در این ماشین بود که متوجه شدم سمت چپ صندلی راننده بیشتر گود رفته تا سمت راست. گویا راننده آن اسمال یک کتی بوده. پس از کندوکاو فهمیدم که فرمان این ماشین ها کج نصب شده که سوار و پیاده شدن را آسان کند و این باعث می شود که راننده ها یک وری نشسته و یک طرف صندلی فرو می رود.

بعد از فروش ماشین و پشیمانی از فروش آن یک سال بعد یک 280SL مدل 1971 دیگر خریدم که زیادی به فروشنده و ظاهر نحیفش اطمینان کردم و کف ماشین پر از پوسیدگی بود. بلافاصله بعد از کامل شدن آنرا با ضرر فروختم و مقداری از سود ماشین اولی را دادم برای دومی.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان