«باریکه خزر در اشغالِ آشغال است.» همین موضوع و افزایش سرطان در شمال کشور، تکاپوها برای حل مشکل زبالههای شمال کشور که جان مردم، جنگلهای هیرکانی و دریای خزر را تهدید میکند، بیشتر کرده است.
به گزارش ، شهروند نوشت: عباس رضاییان، فعال اقتصادی یکی از کسانی است که پیگیر حل مسأله زباله در شمال کشور شده است. دوماه پیش با دعوت او بود که خبرنگاران حوزه محیطزیست به شهر آمل سر زدند و از نزدیک سایتهای دپوی زباله شاهزید و بابلسر را دیدند؛ سایت دپوی شاهزید محلی در ٢٥کیلومتری جاده آمل و درست روبهروی سد درحال احداث هراز بود و دیگری محل دپویی بود در نزدیکی دریا و ساختمانهای مسکونی. پس از این سفر در اوایل مرداد، «شهروند» هم گزارشی درباره این مراکز دپو، مشکلات مردم و کارگران مهاجر این مراکز نوشت و اواخر مرداد، دادستانی آمل دستور داد که دپوی زباله شاهزید ممنوع شود. رضاییان این میان هنوز پیگیر برگزاری کنگرهای به نام «پاکسازی باریکه خزر از آسیبهای زیستمحیطی» در اسفندماه است. درحالی که سازمان حفاظت محیطزیست کاملا مخالف دپوی زباله است و در نظر دارد روشی جایگزین برای دفع زبالههای تولیدی مردم شمال کشور و گردشگران پیدا کند و شهرداری هم بهعنوان متولی اصلی این مسأله تاکنون به راهحل درستی نرسیده است. در این گفتوگوی کوتاه او توضیح بیشتری به «شهروند» میدهد.
آیا فعالیت شما فقط به گرفتن اعتبار برای راهاندازی سایتهای زباله شمال ختم خواهد شد؟
نه هرگز، ما میخواهیم در این کنگره دو روزه با اجماعی ملی و همهجانبه و دعوت از همه گروههای جامعه و هیأت امنای موقتی انتخاب کنیم تا مقدمات ثبت شرکت سهامی عام فراهم شود. شرکت سهامی عامی که قصد راهاندازیش را داریم، همزمان اعتباری از بانکهای جهان برای راهاندازی ٢هزار واحد نیروگاه گازی ٢٥ مگا واتی در حاشیه شهرهای کشور را خواهد گرفت. ما سهبرابر استاندارد جهانی گاز مصرف میکنیم و سازوکار گازرسانی هم از اساس با استاندارد امروز جهانی فاصله زیادی دارد. درباره برق هم همینطور.
چطور قرار است این کار نتیجه بدهد؟
در شرکتی که قصد تاسیسش را داریم، هر ایرانی میتواند فقط یک سهم ١٠هزار تومانی خریداری کند. در واقع این یک شرکت سهامی عامِ معمولی برای خرید برگه سهام به هر میزان برای افراد حقیقی یا حقوقی نیست. سهام ما فقط به افراد حقیقی است و به هر فرد فقط یک سهم واگذار میشود. این یک شراکت ملی و اقتصادی هست. بهطور دقیقتر ما ٥٠٠نفر را از سراسر ایران دعوت میکنیم و به عبارتی کنستانتره کشور را در این کنگره حاضر میکنیم. این ٥٠٠نفر چند نفر را بهعنوان هیأت امنا موقت انتخاب و هیأت امنا مقدمات ثبت شرکت سهامی عام را تهیه میکند. مرحله بعدی پذیرهنویسی است. ما فراخوان ملی میدهیم تا مردم در سامانه ما ثبتنام کنند و عضو شرکتی شوند که از آن فقط یک سهم ١٠هزار تومانی به هر ایرانی میرسد. این شرکت یک شراکت ملی را رقم خواهد زد.
و هدف چیست؟
کار دشواری نیست، ما درحال بررسی اساسنامه شرکتها و موسسات کلان و ملی هستیم. بهانه تأسیس این شرکت برگزاری «کنگره نجات باریکه خزر از آسیبهای زیستمحیطی» و ما قصد داریم یک شرکت با هویت ملی در قدوقواره شرکتهای بینالمللی فعال در عرصه انرژی پاک و حفظ محیطزیست راهاندازی کنیم.
اصلا چرا به فکر شراکت ملی افتادید؟
چون بخش خصوصی ما در قدوقواره انجام چنین عملیاتی نیست. از طرف دیگر نهادها و سازمانهای دولتی هم اگر متولی این امر شوند، قادر نیستند وارد بانکهای تراز اول دنیا بشوند. ضمن آنکه دولت عاجز از ساماندهی این امور است، باید کار به دست خود مردم به اجرا دربیاید. ما یک شرکت سهامی عام مطابق قوانین کشور با هویت حقوقی مشخص را به ثبت میرسانیم. هر ایرانی سهمی دارد و هیچ انحصاری هم نیست.
قرار است متولی شرکت چه کسی باشد؟
در اساسنامه مدنظر هیأت امنا از قدرت زیادی برخوردار است و نقش تعیینکنندهای دارد. در بدو امر هیأت امنایی موقت از میان ٥٠٠ میهمان حاضر انتخاب کرده تا پس از تهیه مقدمات ثبت شرکت و رسیدن به مرحله پذیرهنویسی و عضوگیری، وقتی مدت عضوگیری به پایان رسید و فرضا ٢٠٠هزار نفر عضو این شرکت شدهاند، از اعضا و صاحبان سهام میخواهیم به کسانی که کاندیدا عضویت در هیأت امنا هستند، از طریق شبکه مجازی نظر به شماره عضویت خود رأی بدهند و هیأت امنا منتخب اعضا و سهامداران اقدام به انتخاب مدیرعامل به وسیله اعضا خواهد کرد. این روشی کاملا علمی، منطقی و اصولی هست، کار دشواری نیست.
فکر میکنید بانکهای جهانی این ایده را جدی میگیرند؟
اگر موفق به جذب ٥میلیون نفر شویم، شخصیتی جهانی پیدا میکنیم. زمین کشتی بزرگی است که همه در آن زندگی میکنیم و سوراخشدنش برای همه ما خطرناک است. دنیا به شعور خودش نمیتواند توهین کند و ما و خواسته ما را نادیده بگیرد. از طرف دیگر در داخل کشور هم ما متهم به انحصارگری و رانت و از این داستانها نخواهیم شد. ما قصد داریم از بحران فرصت خلق کنیم.