در نزدیکیهای مشهد، جنگلی انبوه وجود دارد که به گفتهی ساکنان آن حوالی، شب هنگام صداهای وحشتآوری از آن به گوش میرسد، صداهایی که شبیه جیغ یا صوت است.
ابتدای روستای «سربرج» از توابع بخش طرقبه در نزدیکی مشهد، جنگلی انبوه دیده میشود که با تاریک شدن آسمان صداهایی از میان درختان آن به گوش میرسد که به گفتهی اهالی و غریبههایی که به آن منطقه سفر کردهاند، شبیه جیغ است.
میگویند صداها چندسالی است که به گوش میرسد و قبلا از آن خبری نبوده. اهالی معتقدند این صداها به آوای جیرجیرکها و یا زوزهی باد شباهتی ندارد، مخصوصا آنکه هنگام بلند شدن صداها، برگ درختان تکان نمیخورد تا باد را عامل آن بدانند.
برخی دیگر از ساکنان سربرج، این صدای وحشتآور را به ملخهایی نسبت میدهند که زمانی به این منطقه هجوم آوردند. هنوز بررسی روی این جنگل صورت نگرفته تا عامل وحشت اهالی و مسافران گذری مشخص شود.
بهتر است راز این جنگل بازگو شود. ابراهیم عرب، دهیار روستای سربرج طرقبه میگوید:
هنگاهی که این صدا باعث ترس برخی اهالی روستا و گردشگران شد، موضوع را به بخشداری منطقه اطلاع دادیم و آنها نیز با اعزام کارشناس به این منطقه و تحقیقات ویژه اعلام کردند این صدا مربوط به نوعی خاص از جیرجیرک است که در زبان محلی به آن «کز» میگویند. در واقع سالهای پربارش که آب فراوان است و رودخانه سربرج خشک یا کم آب نمیشود، این جیرجیرکها به روستا حمله میکنند و در لابه لای درختها و گیاهان پنهان میشوند.
ممکن است بر روی هر درخت نزدیک 3 هزار جیرجیرک بنشیند. تمام این جیرجیرکها در حاشیهی دو کیلومتری رودخانه هستند و تعداد زیاد آنها باعث شده که آواز دسته جمعیشان مانند صدای جیغ و زوزه به نظر برسد. این جیرجیرکها تا 40 روز زنده هستند و بعد از بین میروند.
سربرج، روستایی است از توابع بخش طرقبهی شهرستان مشهد که به دلیل داشتن پدیدهای وحشناک، سالانه میزبان صدها گردشگر داخلی و خارجی است. جنگل سربرج، جنگلی است در این روستا که اغلب گردشگران راه سفر را برای دیدارش در پیش میگیرند. اما اینکه در اول جادهی این جنگل، بسیاری راه برگشت را انتخاب میکنند خود داستانی جدا دارد.
روزهای این جنگل عادی و آرام است. شب هنگام اما صدایی عجیب و وحشتآور از درختان این جنگل به گوش میرسد. صدایی شبیه صوت یا جیغ که به محض تاریک شدن هوا شنیده شده و تا سپیده دم ادامه دارد.
برخی از ساکنین این منطقه، این صداهای وحشتآور را از ملخهایی میدانند که به این منطقه هجوم آورده و شبها به درختان پناه میبرند، برخی نیز عواملی ناشناخته از جمله تغییرات آب وهوایی را دلیل به وجود آمدن این صداها عنوان کردهاند.
صداهایی که از درختان این منطقه به گوش میرسد؛ هیچ شباهتی به صدای جیرجیرک یا بادهای موزون بین شاخ و برگ درختان ندارد. چرا که وقتی این صداها شنیده میشود، حتی برگ یک درخت هم به دلیل باد تکان نمیخورد.
عدهای نیز این جنگل را نفرینشده و محل سکونت اجنه میدانند. به گفتهی برخی، شیاطین و روحهای نفرینشده شب هنگام در این روستا پرسه میزنند و این اصوات دلخراش مربوط به آنها است.
درست است که در لا به لای درختان و همچنین علفزارهای اطراف آن، هجوم ملخها مشاهده میشود؛ اما گفتنی است که هیچ پدیدهی غیر طبیعی دیگری در منطقه به چشم دیده نشده است.
همچنین این جنگل در درهی رودخانهای که یکی از سرچشمههای سد طرق است قرار دارد که فصولی از سال خشک بود. اما از سالی که این صداها از جنگل شنیده میشود (1390)، آب رودخانه همچنان جاری و باقی است. همین امر باعث جلب توجه مردم و به تبع آن، ترس آنها از این پدیده شگفتانگیز شده است. وحشتی که میتواند گردشگران کنجکاو را به سوی خود جلب کند.