ماهان شبکه ایرانیان

برکت فراموش شده در ازدواج (۱)

هر چقدر همسر ما، تحصیل، شغل، خانواده یا هر چیز دیگرمان، ایده‌آل باشد، هر چقدر ما را به انجام امور خیر سوق دهد و هر چه با ما مناسب و برایمان دلنشین باشد، اگر ما را به خداگرایی و تسلیم در برابر خداوند سوق ندهد، برکت حقیقی ندارد.

برکت فراموش شده در ازدواج (1)

رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد مشاوره بالینی

 

با آنکه در‌باره انتخاب همسر بسیار سخن گفته‌ایم، اما این بار می خواهم از زاویه افزایش برکت در ازدواج، به موضوع انتخاب همسر بپردازم؛ برکتی که متأسفانه در زندگی امروز تا حدی به فراموشی سپرده شده و لازم است مجددا احیا شود. به نظر شما همسر مناسب، چگونه همسری است؟ همسری که خوش‌خلق، مهربان، صادق و باگذشت باشد؟

همسری که ما را در زندگی موفق‌تر و خوشبخت‌تر کند؟ همسری که از همه جهت با ما همخوانی و تناسب داشته باشد؟ شاید هم همسری که ما را به انجام کارهای خیر یا عام‌المنفعه تشویق کند، استعداد و توانایی‌هایمان را شکوفا و آرزوهایمان را برآورده کند؟ یا... .

تعاریفی که ما از همسر مناسب داریم، غیر از آنهایی که مسائلی مادی، شغلی، تحصیلی و نظایر این را در برمی‌گیرد، عمدتاً در این عبارت خلاصه می‌شوند: «همسری با گذشت که رابطه‌ی خوبی با ما دارد و ما را تشویق به انجام کارهای خیر می‌کند»! به نظر می‌رسد این دیدگاه، نسبت به همسر ایده‌آل، معمولاً از اینجا ناشی می‌شود که متأسفانه بیشتر ما هدف اصلی زندگی خود را فراموش کرده‌ایم و گمان می‌کنیم هدف از زندگی، تنها ازدواج موفق و داشتن همسر خوب، و در نهایت انجام کارهای خیر و مثبت است و موفقیت و شکوفایی تنها در همین مفاهیم خلاصه می شود.

البته اینها همه در جای خود چیزهای خوب و مثبتی هستند، اما نمی‌توان گفت هدف زندگی انسان، منحصر به همین‌هاست و کل دستگاه عظیم آفرینش برای این طراحی شده که همه‌ افراد تنها به ازدواج وانجام کارهای خوب بپردازند؛ آن هم با تعریف متغیری که معمولا در شرایط و زمان های مختلف برای کار خوب وجود دارد و اغلب به شرایط اجتماعی و مکانی و زمانی وابسته است.

برای توضیح بیشتر به مثال زیر توجه کنید

حتماً تا به حال قطعات یک پازل را دیده‌اید که از کنار هم قرار دادن آنها یک تصویر کامل به دست می‌آید. اگر این قطعات را به طور پراکنده و جدا نگاه کنید، احتمالاً طرح‌ها، رنگ‌ها و شکل‌هایی را در هر قطعه تشخیص می‌دهید، اما نمی‌توانید بگویید تصویر کلی چیست. حتی ممکن است اشتباهاً قطعات پازل دیگری را به جای اجزای این پازل قرار دهید که در این صورت هرگز به طرح اصلی نمی‌رسید.

زندگی ما انسان‌ها هم بی‌شباهت به یک پازل بزرگ نیست؛ پازلی که قطعات و اجزای آن را انتخاب‌ها و تصمیم‌های ما در زندگی رقم می‌زنند. این پازل بزرگ هم در نهایت یک تصویر واحد و مشخص را نشان می‌دهد؛ بنابراین، تنها قطعه یا قطعاتی به کارمان می‌آیند که به تکمیل و تشکیل طرح نهایی کمک کنند و هر قطعه‌ جدید هر چقدر هم زیبا و جالب باشد، اگر تناسب و هماهنگی لازم را با طرح نهایی و سایر قطعات نداشته باشد، بهتر است به سرعت کنار گذاشته شود.

مهم‌ترین عاملی که در انتخاب قطعه درست به ما کمک می‌کند این است که سیمای کلی و نهایی پازل را بدانیم. بدین ترتیب قدرت تشخیص‌مان بیشتر می‌شود و راحت‌تر می‌توانیم تشخیص دهیم قطعات بی‌شماری که از جوانب مختلف به ما عرضه می‌شوند، متعلق به پازل ما هستند یا نه؟

اینک به نظر شما هدف اصلی‌ انسان، یا طرح و سیمای اصلی پازل بشر چیست؟ گمان نمی رود به سادگی بتوان به این پرسش پاسخ داد، چون طرح کلی پازل را کسی نمی‌داند، مگر آن که خود، طراح بزرگ همه‌ پازل‌ها باشد. به همین دلیل باید به کلام الهی و به تعلیمات پیامبران و اولیا مراجعه کنیم تا طرح اصلی پازل را تشخیص دهیم؛ طرحی که در تحقق و شکوفایی ماموریت الهی انسان و تسلیم محض او در برابر خالق هستی خلاصه می‌شود.

اگرچه درباره تسلیم، سخن بسیار است، به طور خلاصه تسلیم، یعنی خود را از ابعاد و از همه جنبه‌ها در اختیار خداوند قرار دادن. در این حالت، که بالاترین مرتبه‌ انسانیت است، انسان هیچ نیست جز آن که خداوند می‌خواهد و هیچ کاری نمی‌کند جز آنچه خواست و فرمان اوست. در این حالت او نی‌ تو خالیست که توسط خداوند نواخته می‌شود. چنین انسانی دارای بزرگ‌ترین قدرت‌ها و خارق‌العاده‌ترین توانمندی‌هاست که از این نیروی بزرگ و قدرت عظیم، جز به اذن خداوند بهره‌ای نمی‌گیرد.

سخن در این زمینه بسیار است، اما فعلاً به همین کفایت می‌کنیم و با توجه به ابتدای بحث، تأکید می‌کنیم هر آنچه ما را به آفریدگار هستی و تسلیم محض نزدیک کند و از خودخواهی، خودبینی و مشغولیت به خود و چیزهای نظیر این باز دارد، برکت است. هر چقدر همسر ما، تحصیل، شغل، خانواده یا هر چیز دیگرمان، ایده‌آل باشد، هر چقدر ما را به انجام امور خیر سوق دهد و هر چه با ما مناسب و برایمان دلنشین باشد، اگر ما را به خداگرایی و تسلیم در برابر خداوند سوق ندهد، اگر ما را به طرح نهایی زندگی‌مان نزدیک نکند و هدف اصلی حیات ما را برنیاورد، برکت حقیقی ندارد.

گرچه برخی از ما برکت را تنها در افزونی مال و ثروت می‌دانیم و برخی نیز در افزایش علم و دانش، و عده‌ای در داشتن خانواده و فرزند و... اما برکت واقعی محدود به اینها نیست. از یک دیدگاه، برکت یعنی کیفیت؛ کیفیتی که به شکل تصاعدی بالاتر می‌رود و بنابراین تردیدی نیست که در ازدواج هم بتوان به برکت، یعنی افزونی کیفیت در ابعاد گوناگون دست پیدا کرد. منتها باید دید چه خصوصیت‌‌هایی در یک فرد، باعث برکت‌دار شدن ازدواج با او می‌گردد...

برای خواندن بخش دوم -برکت فراموش شده در ازدواج- اینجا کلیک کنید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان