ماهان شبکه ایرانیان

نحوه نبرد زنان کرد ایزدی با داعش [قسمت دوم]

همانطور که به یاد دارید گفتیم که پس از یک دوره نسل کشی و برده داری جنسی توسط داعش در سال ۲۰۱۴، گروهی از زنان ایزدی (Yazidi)، گروهکی نظامی را با نام زنان خورشید (the Sun Ladies) برای مبارزه تشکیل دادند

 همانطور که به یاد دارید گفتیم که پس از یک دوره نسل کشی و برده داری جنسی توسط داعش در سال 2014، گروهی از زنان ایزدی (Yazidi)، گروهکی نظامی را با نام زنان خورشید (the Sun Ladies) برای مبارزه تشکیل دادند. هفت ساعت رانندگی در مسیری ناهموار به سمت اربیل پایتخت کردستان عراق و توقف در مقابل مدرسه متروکه‌ای که به تازگی به‌عنوان مقر فرماندهی دولت اسلامی انتخاب شده بود. در داخل مدرسه گروهی از زنان ایزدی که عمدتا نوجوان بودند در حال برگزاری مراسم قبل از خواب خود بودند. آن‌ها بازماندگان کشتار دسته جمعی و شاهد ذبح شدن پدران، برادران، عموها و کسانی که دوستشان داشتند توسط محاربان داعشی بودند. هر صبح ساعت شش، آماده انجام تمرینات نظامی می‌شوند. در ادامه ماجرا با بنیتا همراه باشید.

خبرنگار گفت: از شدت گرما خوابم نمی‌برد بنابراین تصمیم گرفتم به سراغ فرمانده بروم، او در دفتر کار و پشت میزش نشسته است، او فرمان‌های برخی از کارکنانش را به شیوه نظامی مهر و موم می‌کند. خیدر در آن لباس و پوتین نظامی به نظر تندخو می‌آید اما هنگامی‌که او عکسی از خودش را با موهای باز مربوط به ماه می‌گذشته در فستیوال کن به من نشان داد که در آن لباس بلندی به تن داشت که با پرچم کردستان تزئین شده بود، به نظرم جوان‌تر و کمی خوش‌هیکل تر آمد. او می‌گوید که این اولین بار است که از کوهستان خارج می‌شود و بعد لبخند می‌زند. او از طریق وزارت پیش‌مرگان به‌منظور حضور بر روی فرش قرمز فیلم پیش‌مرگ «برنارد هنری لوی» درباره داعش به این سفر رفته است.

خیدر قبلا خواننده مشهور مراسم تشریفات و عروسی‌ها بوده است، وی پس از نابودی روستای محل زندگی‌اش و تلاش یازده روزه در کوهستان به همراه مردم وحشت‌زده بدون آب و غذا در کوه سینجر، تصمیم به تاسیس گردان «زنان خورشید» گرفت.

خیدر می‌گوید که در دین ما قتل ممنوع است، بنابراین تصمیم برای سرباز شدن، تصمیم آسانی نبود. وی از مقامات مجوز لازم برای تاسیس گردان را دریافت کرده است. او می‌گوید که ما دنبال عدالت هستیم و دو سال است که دیگر آواز نمی‌خواند.

نبرد زنان کرد

با هر کسی که در کردستان مصاحبه می‌شود به‌خوبی روز سوم آگوست 2014 را به یاد دارد، روزی که جنگجویان داعشی به بخش جنوبی کوه‌های سینجر (Sinjar) حمله کردند «اینکه چگونه به روستاها حمله کردند، مردان را کشتند، پسران بالاتر از سن بلوغ را با خود برده و یا اینکه آن‌ها را بر روی زمین خوابانده و آتش می‌زدند و زنان هم برده می‌شدند.»

دکتر «نغمه نوزت حسن»، یک ایزدی متخصص زنان که بر روی قربانیان ایزدی کار می‌کند و به تازگی موفق به دریافت جایزه بین‌المللی زنان شجاع از دست «جان کری» شده است می‌گوید «بعضی از این زنان به همسری هفده مرد داعشی درآمده بودند.»

زنان کرد ایزدی

آمنه زن 22 ساله‌ای که تحت مراقبت ویژه قرار دارد (نام افراد به دلایل امنیتی تغییر داده شده است) تجربه‌اش را توضیح می‌دهد او می‌گوید: من نمی‌دانم آن‌ها چه می‌خواستند و چرا این کار را با من کردند، من متوجه شدم که آن‌ها می‌خواهند مذهب مرا تغییر دهند.

آن‌ها روستا به روستا برده شدند و دختران باکره و زنان شوهردار به گروه‌های جداگانه تقسیم شدند. آن‌ها ابتدا به سراغ دختران رفته و سپس به سراغ زنان شوهردار می‌رفتند. یکی از همسران او یک جنگجوی داعشی آمریکائی بود. او می‌گوید که داعشی‌ها او را «الآمریکایی» صدا می‌زدند و پس از تجاوز او را مورد ضرب و شتم قرار داده است. او یک مسیحی آمریکائی بود که به داعش پیوسته بود و آمنه دیده بود که بعضی شب‌ها او با اسکایپ با همسرش در آمریکا صحبت می‌کرد. آمنه می‌گوید: او همه چیز را درباره من می‌دانست، او ابتدا عکسی از خانواده‌اش را در آمریکا بمن نشان داد، همسرش موهایش را پسرانه کوتاه کرده بود و دو فرزند یکی دختر و دیگری پسر داشتند من تعجب کرده بودم که یک آمریکایی چگونه می‌تواند این کار را با من بکند؟

از آمنه پرسیده شد روزش را با این آمریکایی چگونه می‌گذرانده؟ او پاسخ داد: تمام روز او یا به من تجاوز می‌کرد، یا عبادت می‌کرد و یا می‌خوابید. در نهایت آمنه را به مرد دیگری واگذار کردند و قبل از انجام معامله نجات پیدا کرد.

 آمنه آیا هیچگاه همسر آمریکایی‌اش با او مهربان بوده؟ او گفت هرگز احساسی وجود نداشت، مرد آمریکائی به نظر از خود بی‌خود می‌آمد مثل اینکه مشروب نوشیده و یا مواد مخدر مصرف کرده باشد و فقط شهوت در چشمانش وجود داشت.

فراری دیگر، بانویی به نام «نور» است که 26 سال دارد. او در حال حاضر در کمپ شریعت خارج از شهر دهوک (Dohuk) جایی که 18000 هزار نفر در 4000 چادر زندگی می‌کنند نگهداری می‌شود. او درحالی‌که اشک در چشمانش جمع شده می‌گوید که دو فرزند داشته یک پسر و یک دختر 12 ساله و نمی‌داند که آن‌ها زنده‌اند یا نه؟

نور درحالی‌که فرزند هجده ماه و نیمه‌اش بر روی زمین چهار دست و پا راه می‌رود کف چادر نشسته می‌گوید هنگامی‌که آن‌ها به قصد تجاوز به سراغ من آمدند من بچه‌ها را به اتاق دیگری برده و در را به روی آن‌ها قفل می‌کردم.

من رسما همسر او بودم اما هر شب من پیش بچه‌ها می‌خوابیدم زیرا می‌ترسیدم و اصلا خواب نداشتم، من شنیده بودم که داعشی‌ها بچه‌ها را می‌کشند.

تعدادی از زنان توسط مردان ایزدی در عملیات‌های خطرناک آزاد شده‌اند، اما هنوز 2000 زن اسیر بوده و خرید و فروش می‌شوند. یک روز عصر در دهوک من یک امدادگر را دیدم که به‌عنوان یک خریدار اینترنتی با داعشی‌ها برای خرید یک دختر 13 ساله زیبای ایزدی وارد معامله شده بود. او 7000 دلار برای خرید آن دختر پیشنهاد داد و فروشنده به او گفت که به رقه (Raqqa) بیا و دختر را تحویل بگیر.

شاهد این‌گونه معاملات بودن ناراحت کننده و ویرانگر است. آنچه دیده می‌شد: دختر سیزده ساله گریان، مادری که وحشت‌زده نگران فرزندانش بود، دخترانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده‌اند و ... امدادگر 41 ساله توضیح داد که پاداش او برای این کار خطرناک دیدن خوشحالی در چهره این دختران پس از رسیدن به خانه است و ارزش کمی خطر کردن را دارد.

قسمت قبل ماجرا  را می‌توانید در «نحوه نبرد زنان کرد ایزدی با داعش [قسمت اول]» ببینید.

 


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان