ماهان شبکه ایرانیان

تجربیات یک رهبر

خُب، می‌توانیم ازاینجا شروع کنیم که من واقعاً رهبر هیچ گروهی نیستم

خُب، می‌توانیم ازاینجا شروع کنیم که من واقعاً رهبر هیچ گروهی نیستم. من حتی کاپیتان یک گروه ورزشی یا خواننده‌های سرودهای مذهبی هم نیستم. بخواهم برای شما بیشتر توضیح دهم حتی در رتبه دوم دستور دادن و رهبری هم نیستم. ولی مهم این است که هرکسی می‌تواند رهبر خودش باشد. پس من رهبر هستم. خداوند به همه ما گفته است که فقط پذیرنده گفته‌های ظالمان نباشید و خودتان را رهبری کنید. اگر هنوز هم منتظر هستید که اتفاق‌های خوب برای شما بیافتند، دست از انتظار بکشید و اتفاقات خوب را برای خودتان خلق کنید. زمانی که در این راه قدم برمی‌دارید به‌آرامی متوجه خواهید شد که عده زیادی هم با شما همراهی می‌کنند. با بنیتا و تجربیات شخصی کسی که خودش را رهبری می‌کند، باشید.

رهبری

من در ناحیه‌ای زندگی می‌کنم که هرساله در آن مسابقات دوندگی برگزار می‌شود، رهبران و مربیان زیادی هرساله به این منطقه می‌آیند. یکی از این مربیان که موردعلاقه من بود حرف جالبی می‌زد:

هرچقدر او (ورزشکار) بی‌انگیزه‌تر می‌شد، اما من باید قوی‌تر می‌شدم.

شاید شک کنید که این حرف ربطی به رهبری و چیزهایی که می‌شود از یک رهبر یاد گرفت ندارد، اما اگر دقیق‌تر به عبارت نگاه کنید خواهید دید که این جمله همانند گفته‌های خدا در موردحمایت و دادن انگیزه به بندگان خودش است. خداوند تمام موفقیت‌ها و شکوه را برای کسی که تلاش کند قرار داده است و به او پاداش خوبی در برابر تلاشی که می‌کند، می‌بخشد. یکی از کارهایی که رهبر می‌تواند انجام دهد حمایت و دادن انگیزه به زیردستان و کسانی است که توسط او رهبری می‌شوند. این‌یکی از کارهای خدایی و الهی است. یکی از راه‌هایی است که من دوست دارم به خاطر آن رهبر گروهی را قبول کنم. برای این کار لازم نیست شما برای گروه سخنرانی کنید یا از تصمیم خودتان برای آن‌ها بگویید، تنها کاری که باید بکنید همانند خداوند باید به آن‌ها امیدواری بدهید، تشویقشان کنید و از کارهایی که انجام داده‌اند تمجید کنید.

رهبر گروه

تصور کنید که رهبر گروهی هستید و باید آن‌ها را رهبری کنید. به نظر خودتان چه چیزی می‌تواند از دان انگیزه و انرژی مثبت به هم‌تیمی‌های خودتان مؤثرتر باشد؟ اینکه کنار زمین بایستید و مدام به آن‌ها بگویید که باید کارهایی که می‌گویید را انجام دهند، گوش کنند و انجام دهند! به نظر من رهبری چیزی متفاوت‌تر ازآنچه بیشتر اوقات از آن تصور می‌شود است. من ترجیح می‌دهم در کنار زمین نباشم و در کنار آن‌ها به آن‌ها امیدواری بدهم. از نفوذی همانند خدا در قلب آدم‌ها استفاده کنم تا آن‌ها را بتوانم رهبری کنم و به آن‌ها عشق الهی را نشان دهم. شما هم همانند من اگر این کارها را انجام دهید بعد از مدتی خواهید فهمید که بیشتر ازآنچه تصور می‌کردید بر مردم تأثیر گذاشته‌اید و آن‌ها را رهبری کرده‌اید.

در اینجا می‌خواهم به شما در مورد یکی از تجربیات دوست خودم زمانی که رهبر یکی از گروه‌های دوندگی بود، رازهایی در میان بگذارم، او می‌گفت: سخت‌ترین قسمت رهبری کردن یک گروه نشان دادن راه و گرفتن تصمیمات برای اعضای گروه به‌عنوان یک رهبر نیست. سخت‌ترین کار این است که همه به شما به‌عنوان یک رهبر چشم دوخته‌اند تا واکنش شما را در برابر کارهایی که انجام می‌دهند را مشاهده کنند. اینکه شما چه تصمیم‌هایی بر اساس موفقیت‌های آن‌ها خواهید گرفت از اینکه شما برای آن‌ها در لحظه چه تصمیمی می‌گیرد آن‌چنان‌که فکر می‌کنید مهم نیست. آنچه شما تصمیم می‌گیرید یا از خودتان در مورد تلاش آن‌ها نشان می‌دهید به‌شدت می‌تواند رفتار آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد و حتی تغییر دهد.

رهبری گروه

به این جملات با دقت فکر کنید. شما لازم نیست رهبر یک گروه سرود یا رهبر یک گروه کاری باشید تا رفتارهای خودتان را اصلاح کنید. به خواهر و برادر کوچک‌تر خودتان و کسانی که می‌توانند شما را به‌عنوان الگو قرار دهند نگاه کنید، آن‌ها به شما نگاه می‌کنند و از اینکه شما چه رفتاری در مقابل کارها و حرف‌هایشان انجام می‌دهید، الگوبرداری می‌کنند، به این دلیل که شما رهبر آن‌ها هستید. هرکسی به شکلی و نوعی رهبر است. حتی اگر زمانی که خودتان ندانید بازهم رهبر هستید و کسانی هستند که شما را الگوی خودشان قرار می‌دهند. از این مسئولیتی که بر عهده شما قرارگرفته است به نحو احسنت استفاده کنید و نگذارید که از دستتان بلغزد و یا تأثیرات نامناسبی بر روی دیگران داشته باشید.

 


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان