اعتیاد کودکان و تولد نوزادان معتاد پدیدهای غیرقابلباور اما واقعی در جامعه ایران و دیگر جوامع است. روزبهروز هم به میزان این آسیب اجتماعی در جهان افزوده میشود.
به گزارش ،آرمان نوشت: بهگفته مسئولان و فعالان این حوزه، فقط میتوان از طریق همکاری و رسیدگی نهادهای مربوطه و سازمانهای مردمنهاد از پیامدهای منفی این آسیب کاست و مانعی بر سر راه افزایش تولد نوزاد معتاد ایجاد کرد. زنان و کودکان، دو قشر پراهمیت و آسیبپذیر در هر جامعه محسوب میشوند. زنان، پرورشدهندگان اصلی و کودکان، پایههای تشکیلدهنده نسلهای آینده یک کشور هستند. از این رو، رویارویی این دو قشر با آسیبهای اجتماعی، مانعدستیابی جامعه به اهداف اصلی خود میشود که همانا سلامت، توسعه و پویایی است.
بر اساس دیدگاه کارشناسان، کودکان معتاد از دو راه به گرداب اعتیاد میافتند؛ نخست از مادران معتاد متولد میشوند و دوم پس از تولد میان والدین مصرفکننده موادمخدر، خود نیز به دام اعتیاد میافتند. پدیده کودکان معتاد، در سالهای گذشته به یکی از آسیبهای اصلی جامعه ایران تبدیل شده است.
فعالان سازمانهای مردمنهاد و آسیبشناسان اجتماعی، حلمعضل کودکان معتاد را در برخورد ریشهای و پیشگیرانه در مرحلهنخست و اقدامات درمانی و حمایتی مناسب در مراحل پس از ابتلای کودکان به اعتیاد، جستوجو میکنند. آنچه در ادامه میخوانید، نظرات سیاوش شهریور، مدیرکل معاونت اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران، درباره وضعیت رسیدگی به کودکان معتاد است.
وضعیت کودکان معتاد را چگونه ارزیابی میکنید؟
اعتیاد یکی از آسیبهای اجتماعی ملموس در جامعه است. مقاممعظمرهبری هم از این آسیب بهعنوان یکی از پنج آسیب اجتماعی یاد کردند و از دولت خواستند تا در این حوزه مداخله کند. از دو بعد میتوان اعتیاد کودکان را بررسی کرد. نخست اینکه برخی از والدین معتاد بهدلیل وجود جو خانوادگی و مصرف روزانه موادمخدر کودک را در معرض آن قرار میدهند. بر اساس گزارشات منتشرشده از سوی رسانهها و فعالیت سازمانهای مردمنهاد میتوان گفت این کودکان بهدلیل شرایط خانوادگی بهناچار در دام اعتیاد گرفتار میشوند. از سوی دیگر، کودکان معتاد از فراوانی اندک در جامعه برخوردارند. اغلب این کودکان بهدلیل وابستگی به موادمخدر مورد سوءاستفاده باندها و خانواده قرار میگیرند.
حضور یک فرد معتاد در زندگی کودک میتوان منشأ ابتلای او به مصرف موادمخدر باشد. اقدامات موثر برای درمان این افراد از سوی سازمانهای مربوطه و سازمانهای مردمنهاد درحال انجام است. افراد در جامعه میتوانند با مشاهده کودک معتاد اورژانس اجتماعی را مطلع کنند. برایمثال در سال گذشته یک نوزاد سهماهه معتاد از سوی سازمانهای مردمنهاد معرفی و اقدامات درمانی برایش انجام شد. کودکان معتاد در خانوادههای آسیبدیده متولد میشوند و بسیاری از آنها نیز بعد از تولد فوت میکنند. دستگاههای مسئول و سازمانهای مردمنهاد با ساماندهی و ارجاع معتادان متجاهر به کمپهای ترکاعتیاد آنها را به زندگی باز میگردانند. درصورت نداشتن صلاحیت نگهداری از سوی پدر و مادر، فرزند طبق دستور قضائی از آن خانواده گرفته میشود. اینگونه اقدامات میتواند کودک را از دام اعتیاد و دیگر آسیبهای اجتماعی مصون نگه دارد. سازمان بهزیستی و سازمانهای مردمنهاد هم اقدامات متعددی برای ساماندهی آسیبهای اجتماعی انجام میدهند. باز هم تاکید میکنم کودک معتاد در کشور وجود دارد، اما تعدادشان اندک است.
در روزهای اخیر شاهد جمعآوری کودکان کار و خیابان بودیم. در این بین چند کودک معتاد بودند و تاکنون چه اقداماتی برای ترک اعتیاد آنها انجام شده است؟
بنده درباره تعداد کودکان معتاد بیاطلاع هستم.
برخی از فعالان حوزهکودک جمعآوری کودکان کار و خیابان را اقدامی غیرحرفهای و غیرکارشناسی میدانند، چون در این اقدام کودک بعد از مدتی سر چهارراه بر میگردد و تغییری در زندگی و شرایط او ایجاد نمیشود، بلکه هزینهای مضاعف برای ساماندهی و اسکان این کودکان به دولت تحمیل میشود. بهنظر شما چه اقدامات مناسبی برای این کودکان باید انجام داد؟
برای ساماندهی کودکان کار و خیابان، مددکاران اجتماعی، نماینده بهزیستی و نماینده دستگاه قضا فعالیت میکنند. این طرح باید از سوی منتقدان مورد بررسی قرار بگیرد تا با ارزیابی جوانب آن بتوان تصمیمات مناسب اتخاذ کرد. سازمانهای مردمنهاد باید به این سوال پاسخ دهند که چه اقدام مناسبی باید برای ساماندهی کودکان کار و خیابان انجام داد، چون هر روز در کشور به تعداد کودکان کار و خیابان افزوده میشود. مردم و رسانهها هم به این شرایط معترض هستند. جامعه ما از مشکلات ساختاری در حوزه توسعه برخوردار است.
در کشور توسعه متوازن ملی وجود ندارد. در این وضعیت شاهد فقر، بیکاری، عدممهارت، نبود آموزشهای کافی، نبود رفاه ملی و... هستیم. از سوی دیگر روزبهروز بر تعداد کودکان کار و خیابان در جامعه افزوده میشود. اغلب این کودکان مورد سوءاستفاده خانوادهها و باندها هستند. با این تفاسیر این کودکان در معرض اعتیاد، تجاوز، گرسنگی، بروز مشکلات بهداشتی و... هستند. باید یک سازمان یا نهاد نسبت به وضعیت این کودکان احساس مسئولیت کند. اگر بهزیستی برای این کودکان اقدامات مناسب انجام دهد، دیگر نهادهای دولتی و سازمانهای مردمنهاد توان ورود به این حوزه را ندارند. بنده و دیگر مسئولان طرح جمعآوری کودکان کار و خیابان به منتقدان این طرح احترام گذاشته و از راهحلهای آنها در زمینه کاهش آسیب استقبال میکنیم. بنده با سازمانهای مردمنهاد فعال در زمینه کودکان نشستهای مختلف برگزار کرده و از آنها خواستار ارائه طرح برای کاهش ازدحام کودکان کار و خیابان بر سر چهارراهها شدهام. در این زمینه اظهارنظرهای فراوان شده است. برایمثال در یک اقدام میتوان با توانمندکردن خانوادهها زمینه بروز کودک کار را کاهش داد.
درضمن برخی اقوام در ایران سبک زندگیشان تکدیگری است؛ درحالی که این اقوام از وضعیت اقتصادی مطلوب برخوردار هستند، تکدیگری و گذران امور به این شکل برایشان یک سنت است. نهادهای مسئول با همکاری سازمانهای مردمنهاد باید راه چاره برای ساماندهی مناسب کودکان کار و خیابان ارائه دهند. از سوی متولیان ساماندهی کودکان کار و خیابان سعی شده تا توازنی میان منافع مردم، دولت و سازمانهای مردمنهاد در تصمیمگیریها لحاظ شود. بر اساس این طرز فکر اتفاقات مناسب در این زمینه درحال انجام است. برایمثال در این طرح وضعیت خانوادگی کودک مورد بررسی قرار گرفته و دلایل تکدیگری و اشتغال او ثبت میشود. این افراد و خانوادههایشان در صورت وجود فقر و مشکلات اقتصادی به کمیته امداد معرفی میشوند. از سازمانهای مردمنهاد، اساتید دانشگاه و فعالان حوزه کودک تقاضا میشود نهادهای مسئول را با ارائه طرح نسبت به ساماندهی کودکان کار و خیابان یاری کنند. امید است با همیاری، همکاری و استفاده از خرد جمعی بتوان به وظیفه رسیدگی به کودکان کار و خیابان رسیدگی کرد.
آسیبهای اجتماعی همچون حلقههای یک زنجیر به هم متصل هستند و بروز هر یک علت و معلول دیگری است. برای مثال با افزایش زنانهشدن آسیبها به تعداد تولد کودک معتاد، کودک کار و خیابان و... نیز افزوده میشود. در این شرایط چه اقداماتی میتوان برای کاهش تولد نوزاد معتاد انجام داد؟
رسیدگی به این مساله از عهده دولت بهتنهایی خارج است. هیچدولتی حتی در کشورهای توسعهیافته هم نمیتواند این درد را بدون حضور جامعهمدنی، مردم و نخبگان درمان کند. همانطور که قبلتر عرض کردم، حل این قضیه نیازمند وحدت، تعامل، همکاری و همافزایی ملی است. اگرچه نباید شک کرد که آموزش مهارتهای اجتماعی و توانمندسازی باید در اولویت اقدامات قرار گیرد. در صورت تقویت افراد در زمینه مهارتآموزی میزان آسیبهای تهدیدکننده در جامعه هم نسبتا کاهش مییابد.