«بلید رانر 2049» Blade Runner 2049 نهتنها به فیلم اول این داستان وفادار مانده، بلکه از آن نیز پیشی گرفته است.
فیلم کلاسیک «بلید رانر» فیلم محبوبی است، نهفقط به خاطر روایت داستان یک شکارچی تنها، بلکه به خاطر نحوه بیان این داستان افسانهای آیندهنگر. فیلم ساخته ریدلی اسکات Ridley Scott در سال 1982 که بر اساس رمانی منتشرشده در 1968 نوشته فیلیپ کی دیک Philip K Dick، به دلیل فیلمنامه قوی آن (نوشته Hampton Fancher و دیوید پیپلز David Peoples) بسیار جالبتوجه بود، فیلم تلخ و عجیبی که اشارات تأملبرانگیز فلسفی به این سؤال که معنای انسانیت چیست، داشت.
فیلم بعدی آن، «بلید رانر 2049» ساخته دنی ویلنوو Denis Villeneuve (کارگردان فیلم «ورود» Arrival) نهتنها عظمت این داستان افسانهای را حفظ کرده، بلکه با فیلمنامهای قوی و زیرکانه (نوشته Fancher و نویسنده فیلم عالی «لوگان» Logan، مایکل گرین Michael Green) و فیلمبرداری زیبای آن (توسط راجر دیکینز Roger Deakins) از آن پیشی گرفته است.
30 سال بعد از داستان فیلم اول، «بلید رانر 2049» نیز بر داستان یک بلید رانر تمرکز دارد، پلیسی که برای پیدا کردن و “از کار انداختن” رباتهایی شبیه انسان که برای انجام کارهای بدنی سخت ساختهشده بودند اما پس از نافرمانی از دستورات، فرار کرده بودند، مأموریت داشت. در دنیای سال 2049، علاوه بر انسانها، دو نوع ربات انسانی وجود دارد: نوع سرکش و نسخه جدید مطیعتر که توسط صنعتگری (با بازی جارد لتو Jared Leto) ساختهشدهاند، او این نسخه جدید را فرشتههای خوب و بد میداند.
یکی از شخصیتهای اصلی، اصلاً واقعی نیست، حداقل به معنای معمول، چون یک مدل سهبعدی (هولوگرام) است.
وقتی برای اولین بار با مأمور پلیس لسآنجلس بنام کی K (با بازی رایان گاسلینگ Ryan Gosling) آشنا میشویم، او مشغول مأموریتی است که اگر هدف آن شکار انسانهای واقعی بود، مأموریتی مرگبار و غیراخلاقی تلقی میشد؛ و شاید هم انسان باشند، چه کسی میداند؟ این سؤالهای بیجواب در هردو فیلم مطرح میشوند و همینطور سؤالاتی جدید در این فیلم نیز بیان میشود.کی در هنگام تعقیب مظنونش، موضوعی را متوجه میشود که به بیان مافوقش (رابین رایت Robin Wright) “دنیا را به هم میریزد”. این جمله عجیبی برای بیان شهری که در حال حاضر آشفته است، به نظر میآید. لسآنجلس تصویر شده در «بلید رانر 2049» شهری آشفته است که از اطراف با کوههایی از زباله احاطهشده است.
اما ارتباطی بین این دنیا و یافتههای کی وجود دارد که باعث به وجود آمدن ماجرای اسرارآمیز و جدیدی برای او میشود و این تعقیب و گریز را به جستوجویی برای پیدا کردن گذشته خود تبدیل میکند.
این فیلم سورپرایزها و صحنههای جالب بسیاری دارد و الآن هرچه جزییات کمتری راجع به فیلم لو برود، بهتر است.
موضوعاتی که میتوان به آنها اشاره کرد: بازگشت بعضی از شخصیتهای فیلم قبلی است، ازجمله شخصیت دکارد Deckard با بازی هریسون فورد Harrison Ford. جلوههای بصری این فیلم بینقص است و مرز بین واقعیت و تخیل را نامشخص کرده است. موسیقی آن ساخته هانس زیمر Hans Zimmer و بنجامین والفیش Benjamin Wallfisch، سازنده موسیقی فیلم «دانکرک» Dunkirk، تأثیرگذار و تهاجمی است. «بلید رانر 2049» با مدتزمان نزدیک به 3 ساعت، فیلمی طولانی است، اما به نظر نمیرسد این مسئله ازنظر طرفدارانش نکتهای منفی باشد.موضوع فیلم «بلید رانر 2049» چیست؟ دانستن این موضوع که دو شخصیت بهنامهای Joi (با بازی آنا د آرماس Ana de Armas) و Luv (با بازی سیلویا هوکس Sylvia Hoeks) در فیلم وجود دارند، شاید به درک بهتر آن کمک کند. مهمترین نکته درباره این فیلم این است که «بلید رانر 2049» داستانی درباره رباتهایی که سرکش شدهاند، نیست، بلکه بیانکننده این است که همیشه باید به خود یادآوری کنیم که چیزی که ما نمیبینیم، یک خاطره، یک حس، یک نظر، واقعی است. بهطور خلاصه سؤال این است که چه چیزی باعث ارزشمند شدن زندگی میشود و چه اعتقاداتی ارزش فدا شدن را دارد؟
نظر برخی از منتقدان درباره این فیلم:
رابی کالینز Robbie Collin، منتقد مجله تلگراف The Telegraph در ستایش این فیلم میگوید:
«بلید رانر 2049» فیلم باارزشی است و بسیار بالاتر از سطح انتظارات ظاهر شد. ویلنوو، بعد از ساخت فیلم «ورود» Arrival، خلاق ترین فیلمساز در این سطح در سینمای امروز است.
Peter Debruge منتقد ورایتی Variety در مورد کار این کارگردان میگوید که
او از هرلحظه از این فیلم طولانی را بهدرستی و با برنامه استفاده کرده و فیلمی اکشن و نفس گیری ساخته است. ویلنوو داستان پینوکیوی قرن 21 را ساخته که در آن ربات انسانی آرزو دارد انسان شود، اگرچه اینیکی از جنبه های متعدد این فیلم است.
Eric Kohn منتقد وب سایت ایندی وایر Indiewire در مورد ارتباط این فیلم با «بلید رانر» کلاسیک مینویسد:
در این فیلم اشارات زیادی به سؤالات مطرحشده در فیلم قبلی آن وجود دارد و حتی به برخی سؤالات جواب میدهد و نیمی دیگر را با پایانی باز رها میکند. «بلید رانر» پرسشهای جالبی را مطرح میکند- چه چیز واقعی است؟ واقعیت چیست؟ – اما پاسخی برای آنها ارائه نمیکند. زیبایی و زیرکی «بلید رانر 2049» در این است که سؤالاتی را مطرح میکند که ارزش پرسیدن دارند و آنها در دنیای جالبی بیان میکند.
Kenneth Turan منتقد لسآنجلس تایمز Los Angeles Times نظر مساعدی درباره فیلم دارد و میگوید:
با در نظر گرفتن همه جوانب، نکته¬ای که قابل¬توجه است، خوب بودن فیلم «بلید رانر 2049» است. بهاحتمالزیاد در طول فیلم انسانها را با رباتهای انسانی اشتباه میگیرید اما بدون تردید این فیلم ساخته ویلنوو و تیم بسیار خلاقش، مخصوصاً تهیهکننده آن دنیس گسنر Dennis Gassner و فیلمبردار راجر دیکینز، شما را غرق در دنیایی طراحیشده خود می¬کند و این کار کوچک و آسانی نیست.
A.O. Scott منتقد نیویورکتایمز The New York Times نظر متفاوتی دارد و ازنظر او داستان فیلم مانند پازلی هوشمندانه ساخته ویلنوو است اما قدرت فیلم با آشکار شدن هر تکه از پازل تحلیل میرود. با اینکه صحنههای هیجانانگیز و غافلگیر کننده زیادی در فیلم وجود دارد اما ازنظر او کمبود خلاقیت در آن مشهود است.
Post Views:
0