مه جبین محمدی
محیط زیست به همه محیطهایی که در آنها زندگی جریان دارد، گفته میشود.
مجموعهای از عوامل فیزیکی خارجی و موجودات زنده که با هم در کنش هستند محیط زیست را تشکیل میدهند و بر رشد و نمو و رفتار موجودات تأثیر میگذارند.
محیط زیست عبارت ترکیبی از دانشهای متفاوت در علم است که شامل مجموعهای از عوامل زیستی و محیطی در قالب محیط زیست و غیر زیستی (فیزیکی، شیمیایی) است که بر زندگی یک فرد یا گونه تأثیر میگذارد و از آن تأثیر میپذیرد.
امروزه این تعریف غالباً به انسان و فعالیتهای او مرتبط میشود و میتوان محیط زیست را مجموعهای از عوامل طبیعی کره زمین، همچون هوا، آب، اتمسفر، صخره، گیاهان و غیره، که انسان را احاطه میکنند خلاصه کرد.
تفاوت محیط زیست با طبیعت در این است که تعریف طبیعت شامل مجموعه عوامل طبیعی، زیستی و غیر زیستی میشود که منحصراً در نظر گرفته میشوند، در حالی که عبارت محیط زیست با توجه به برهمکنشهای میان انسان و طبیعت و از دیدگاه بشر توصیف میشود.
محیط زیست و مراقب از آن تاثیرات بسیاری در زندگی بشر دارد و مسئولیت حفاظت از محیط زیست بر عهده افراد میباشد.
درست است که سازمان حفاظت از محیط زیست نیز وجود دارد اما آن سازمان و نهادهای مربوط به آن وظایف خاص خود را انجام میدهند.
گسترش زندگی صنعتی سبب گردید تا مردم از تفریحاتی مانند گردش در پارک و پیک نیک رفتن کمتر استقبال کنند. اکثر خانوادهها فرصت رفتن به این تفریحات را به آخر هفته موکول کردند و سفرهای کوتاه خانوادگی نیز بیشتر در تعطیلات رسمی، تعطیلات نوروز و تابستان صورت میگیرد.
برای سفرهای داخل شهری و تفریحات کوتاه باید آدابی رعایت شود که مهمترین آن رعایت بهداشت و نظافت در محیط زیست است.
آشنایی و انجام این آداب در اولین مرحله توسط خانواده باید به فرزندان آموزش داده شود. البته برخی از خانوادهها هیچ اهمیتی به حفظ زیست نمیدهند چه رسد به اینکه بخواهند به فرزندانشان آموزش دهند!
فرهنگ برخی از ایرانیها در حفظ محیط زیست
برخی از پدر و مادرهای ایرانی فرصت زیادی برای تربیت کودکان خود صرف میکنند و قطعاً نتیجه مورد دلخواه خود را نی میبینند.
برخی از خانوادهها از کودکی فرزند خود را با نظم و انضباط آشنا میکنند و از همان دوران کودکی مسئولیتپذیری را به آنها آموزش میدهند.
برای آشنا کردن کودک با محیط زیست و حفاظت نکات بسیار سادهای وجود دارد نیاز به فرمول عجیب و غریب و کارهای دشوار نیست که متاسفانه برخی از والدین در این امر سهل انگاری میکنند و هیچ آموزشی به فرزند خود نمیدهند.
به عنوان مثال با جمع کردن برخی وسایلی که در منزل مورد نیاز نیست و دور ریختنی به حساب میآید و یا وسایل شخصی فرزندمان و استفاده مجدد از آنها مساله بازیافت و جمع آوری زبالهها را به او بیاموزیم.
میتوان با کمک فرزند قوطیهای نوشابه را جمع آوری کرد.
یکی از اصلیترین و مهمترین آموزشهایی که در زندگی افراد بسیار تاثیرگذار است و باعث استحکام روابط اجتماعی میشود آموزش و عادت به نظم و انضباط در کارها است.
باید در این زمینه فرهنگ سازی صورت گیرد و این فرهنگ سازی با کار و تلاش، تفکر و آموزش بیشتر توسط پدر و مادرها، معامان و مربیان امکان پذیر است. فرهنگ سازی در این زمینه در ابتدای امر از خانواده که محیط کوچکی است آغاز میشود سپس به جامعه که محیط بزرگتری و اجتماعیتری است انتقال پیدا میکند.
خانوادهها باید به کودکان خود بیاموزند که از تولید پسماند و زباله بیجا خودداری کنند و این کار را به صورت عملی به آنها آموزش دهند. به عنوان مثال برای نوشتن در دفتر مشق اگر برگه سفید جایی برای نوشتن دارد از آن فضای خالی استفاده کنند و برگه را بیهوده مچاله نکنند و دور نیاندازند.
با استفاده مواد خوراکی و مصرفی که جزو دور ریختنیها هستند به نحو درست و مناسبی برخورد کنند. مثلاً کاغذ، پارچه، فلزات، چوب، شیشه، پلاستیک را از زبالههای تر جدا کنند و کیسهای جداگانه برای زبالههای خشک در نظر بگیرند.
اگر این موارد در خانودهها به خوبی و به طور منظم رعایت شود فرزند هم این کارها را یاد میگیرد و متوجه میشود که باید زباله خشک و تر را از یکدیگر تفکیک کند.
در مقابل خانوادههای بینظم خانوادههای منظم قرار دارند که کلیه اصول زندگیشان طبق نظم و ترتبی خاصی پیش میرود. این خانوادهها نه تنها به محیط خانوادگیشان احترام میگذارند بکه خارج از منزل نیز اصول نظافت و مراقب از محیط زیست را به خوبی رعایت میکنند.
این افراد اگر برای تفریح و گردش به پارک و یا مکانهای تفریحی خارج از شهر بروند حتماً کیسه زباله مخصوص همراه خود دارند تا بتوانند زبالههای تولید شده را جمع آوری کنند و حتی از کیسههای زباله مخصوص ماشین نیز استفاده میکنند تا هم اتومیبل خود را تمیز نگه دارند و هم به تمیزی و نظافت محیط زیست، خیابانها و اتوبانها کمک کنند.
"شهر ما، خانه ما" برای برخی شهروندان فقط یک شعار است
متاسفانه برخی از شهروندان مسئول تولید زباله از پشت رل هستند. این افراد در کمال بیخیالی و خونسردی شیشه اتومبیل باز میکنند و به راحتی در هر مکانی که دستشان برسد از شیشه اتومبیل پوست میوه و تخمه، پاکت چیپس و پفک، ته مانده سیگار، بطری آب پرت میکنند.
کافی است در یکی از اتومبیلها کودکی نشسته باشد و شاهد پرت کردن ته مانده سیگار از طرف پدرش باشد و یا مادرش پاکت آب میوه را به بیرون از اتومبیل پرتاب کند پس آن کودک از چه کسی باید نظافت شهری را بیاموزد؟
زمانی که پدر و مادر با خنده و شوخی پوست و یا پاکت مواد خوراکی را از اتومبیل به بیرون پرتاب میکنند کودکان فکر میکنند این کار یک تفریح و سرگرمی است و مدام این کار را تکرار میکنند.
"شهر ما، خانه ما" برای برخی از شهروندان فقط یک شعار است و زمانی آن را به کار میبرند که ادعا داشته باشند شهروندی قانون مدار هستند.
زمانی تصور بر این بود که بی فرهنگی مختص محلههای پایین و یا افرادی است که از نظر موقعیت اجتماعی و اقتصادی در سطح پایینی قرار دارند. اما واقعیت تلخ جامعه ما هر آن چیزی هست که میبینیم و در بسیاری از موارد بی فرهنگی به خوبی قابل مشاهده است.
این روزها در سطح شهر شاهد این هستیم افرادی که سوار بر اتومبیلهای گران قیمت میشوند در کمال خونسردی پاکت مواد خوراکی را از اتومبیل به بیرون پرتاب میکنند و چون اتومبیل گران قیمت سوار هستند تصور میکنند تمامی کارهایشان درست است حتی اگر اشتباه باشد!
مدتی قبل طرح جریمه شدن اتومبیلهایی که از داخا خودرو آشغال به بیرون میریزند مطرح شد؛ اما این طرح به مرحله اجرایی شدن نرسید!
در کوچههای شهر، خیابانها، بزرگراهها و جادهها خارج از شهر نیز مردم در کمال بی انصافی زبالههای خود را به بیرون پرتاب میکنند.
متأسف میشویم که باید یک برگ جریمه و اجباری وجود داشته باشد تا شاید مردم متوجه این کار و عمل زشت خود بشوند!
آموزش و اطلاع رسانی مناسب برای شهروندان
هم شهروندان باید بدانند که به عنوان یک شهروند موظف هستند معابر شهری و خیابانها تمیز نگه دارند و کوچه و خیابانهای شهر را مانند خانه خود بدانند.
کمترین کاری که هر شهروند میتواند انجام دهد این است که با نظافت محیط شهری چهره شهر خود را زیبا نگه دارد، نه اینکه با ریختن زباله هم چهره شهر را نازیبا و زشت جلوه دهد و هم کار رفتگران زحمت کش را دو چندان کنند.
به نظر میآید باید آموزشهای نظافت شهری و محافظت از محیط زیست برای برخی از شهروندان به صورت جدی برگزار شود و در ابتدای امر این آموزشها برای خانوادهها ضروری است.
دو کانون اصلی برای تعلیم و تربیت و مسئولیتپذیری دانش آموزان خانوادهها و مدارس هستند. که میتوانند قشری را تربیت کنند تا نقش موثری در جامعه داشته باشند.
هر فردی میتواند به اندازه خود سهیمی در تمیزی و پاکیزگی شهر داشته باشد. در این خصوص دانشآموزان سهم بسزایی دارند چرا که با انداختن زبالهها در سطلهای مخصوص کمک بزرگی به رفتگران خواهند کرد.
در این زمینه زحمات زیادی از سوی سازمان شهرداری و مسئولین این سازمان صورت گرفته است اما باید فرهنگ سازی بیشتری در این زمینه نیز صورت پذیرد.
برای توسعه فرهنگ پاکیزه نگه داشتن شهر رسانهها و متولیان فرهنگی باید تلاشهای بیشتری را انجام دهند تا مردم بیشتر به نظافت شهری اهمیت دهند.
با حیوانات مهربان باشیم و به آنها غذا دهیم
در برخی از خانوادهها مواد غذایی به طرز عجیبی مصرف بالایی دارد و اصراف میشود، این خانوادهها از حیوانات غافل میشوند و باقی مانده غذاها را در سطل زباله میریزند اما اگر باقی مانده غذا برای حیوانات در نظر گرفته شود اصراف هم نمیشود.
احادیث زیادی نیز در رابطه با رعایت حقوق حیوانات وارد شده است. یکی از حقوق مسلم حیوانات بر صاحبانشان غذا دادن به آنان است.
از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمودند : حیوان شش حق به گردن صاحب خود دارد : هرگاه از آن پیاده شد علفش دهد، هرگاه از آبی گذشت آن را آب دهد، بی دلیل آن را نزند، بیشتر از قدرتش آن را بار نکند، بیشتر از توانش آن را راه نبرد و مدت زیادی روی آن درنگ نکند.
هم چنین حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه به خداوند سوگند یاد کرده است که اگر قدرت همه عالم را به من بدهند به شرط گرفتن دانه گندم از دهان مورچهای قبول نخواهم کرد.
فقه اسلام همانگونه که برای هر مخلوقی، حرمت و حقی قائل است برای حیوانات نیز حقوقی را مقرر کرده و انسانها مکلف به اجرای آن هستند. دین مبین اسلام یک نوع از حقوق واجب بر انسان را حقوق حیوانات دانسته است.
بر مبنای فقه اسلامی، هر گاه کسی مالک حیوانی شود، بر او واجب است نیازهای آن حیوان را برآورد. در این حکم فرقی میان حیوان حلالگوشت یا حرامگوشت و پرنده و غیرپرنده نیست، زیرا حیوان تشنه و گرسنه میشود و حق حیات دارد.
پدر و مادرها به عنوان یک الگوی رفتاری برای فرزندان باید به آنها آموزش دهند که با حیوانات به مهربانی برخورد کنند و از نزدیک حیوانات را نوازش کنند و به آنها آب و غذا بدهند.
والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که از هر گونه رفتار و یا گفتاری در خصوص حیوان آزاری خودداری کنند چرا که این کار زمینه اخلاقهای ضد اجتماعی را در فرزندان فراهم میآورد.
باید این را بدانیم که حق حیات یک حق طبیعی و بدیهی است و خداوند آن را به انسان و حیوان به صورت یکسان هدیه داده است و این حق را باید با مهربانی و انسانیت به مرحله ظهور برسانیم.
کمک به حیوانات درمانده از وضعیت محیط زیست و سرمای طاقت فرسای زمستان یکی از راههای حفظ زنجیره حیات است.
اگر فردی غذای باقی مانده خود را به پرندگان و دیگر حیوانات در فصل سرما دهد انسانیت و مهربانی خود را نشان داده است.
کلام آخر؛
فعالیتهای انسانی از هر نوعی که باشد ممکن است نوعی از آلودگی را به وجود آورد. آلودگی هوا، آلودگی منابع آب، آلودگی محیط زیست، آلودگی پسماندها، آلودگی زبالهها و ... همه این موارد نشات گرفته از عدم آگاهی افراد است که موجب افزایش آلودگی در محیطهای شهری میشود.
عده بسیار کمی از افراد در ایجاد آلودگی آگاهی کامل دارند و آگاهانه عمل میکنند.
در کلان شهری مانند تهران آلودگیهای مختلف کاملاً ملموس و قابل مشاهده است. آلودگیهایی که توسط برخی از شهروندان جدای از اینکه در چی رده سنی قرار دارند، در کدام منطقه پایتخت زندگی میکنند، دارای چه تحصیلاتی هستند و چه شغلی دارند ایجاد میشود.
آلودگیهای زیست محیطی پایتخت ایران را با چالشهای بزرگ و جدی در این زمینه روبرو کرده است.
مسلم است عدم ناآگاهی برخی از شهروندان در بروز آلودگی نقش بسیار زیادی دارد به همین دلیل افزایش مشارکتهای عمومی و آموزشهای تخصصی در این زمینه باید صورت گیرد و بهتر است این آموزشها از سنین پایین آغاز شود.
زمانی که آموزشهای درست و مناسب به افراد خصوصاً کودکان داده شود آنها می تواندد در برابر آلودگیهای محیط زیست برخوردی مناسب و عقلانی از خود نشان دهند.