مانع: ناتوانی در کنترل خشم.
هدف: چگونه میتوان مؤثرتر بود.
خانم مارلن (1) چهار بار از پسر سه سالهاش خواست که زیر پیراهنی خود را به اتاقش ببرد ولی هنوز زیر پیراهنی روی مبل اتاق پذیرایی بود. مارلن به خاطر بیتوجهی پسرش بر سر او فریاد کشید. او میگوید: «من نمیخواستم عصبانی شوم ولی از این که پسرم توجهی به حرفهای من نداشت ناراحت شدم و نتوانستم تحمل کنم.» اگر شما همیشه از «زور» استفاده کنید و یا نقش معلم را بازی کنید، فرزند شما هیچگاه به تواناییهای شخصی خود که او را از دیگران متمایز میسازد، پی نخواهد برد. تقویت شخصیت فرزند به این نیاز دارد که شما بین برخوردهای ویرانگر و برخوردهای سازنده تفاوت قائل شوید. برخوردهای منفی و مخرب شامل کتک زدن و داد زدن است. اگرچه این روشها کمک میکنند تا فرزند شما کمی به خود آید ولی اعتماد به نفس او را از میان میبرد. اگر بتوان اعتماد به نفس را به تایر اتومبیل تشبیه کرد، داد زدن بر سر کودک یا کتک زدن او سبب خالی شدن هوای درون تایر میشود. اگر شما همواره عنان اختیار خود را از دست بدهید و سر او فریاد بکشید، حتی اگر او را کتک هم نزنید، احساس همکاری و یا داشتن انگیزه در او به وجود نخواهد آمد.
برای این که بتوانید از روشهای ویرانگر دوری کنید، از دید یک کودک به موضوعات مختلف بنگرید؛ آنگاه خواهید دید که زندگی برای کودک شما همچون غولی بزرگ است که نمیتواند بسیاری از مشکلات و به دنبال آن پیشنهادهای شما را بفهمد. اگر شما از فرزند خود بخواهید که پیراهن خود را به اتاقش بیاورد، ممکن است منظور شما همان لحظه باشد ولی تا وقتی که به طور دقیق برای فرزند خود مشخص نکردهاید در چه زمانی این کار باید انجام شود، او فکر میکند بعدها هم میتواند این کار را انجام دهد. شما باید بین کارهای فوری و کارهایی که بعداً نیز میتواند انجام گیرد مرزبندی کنید. به عنوان مثال شما میتوانید بگویید: «همین حالا پیراهنت را به اتاقت ببر» یا «هر وقت نقاشیات تمام شد پیراهنت را به اتاقت ببر». توضیح کامل درخواستها ممکن است به حوصلهی بیشتری نیاز داشته باشد ولی ابهامی در مورد درخواست شما باقی نخواهد گذاشت.
گاهی اوقات خواستهی والدین با چنان متانتی همراه است که امکان مخالفت کودکان را فراهم میسازد. مارلن اغلب به پسرش میگفت: «میتوانم خواهش کنم این کار را انجام دهی؟» هرگز درخواست خود را به گونهای بیان نکنید که فرزند شما احساس کند کنترل پاسخ سؤال با اوست. سعی کنید مصمم، صریح، قاطع و مهربان باشید. اگر میخواهید خواستهی شما به سرعت انجام شود، آن را با صراحت بیان کرده، بگویید: «وسایل نقاشیات را هر چه زودتر جمع کن و در این جعبه قرار بده».
اگر شما درخواست خود را به روشنی بیان کنید فرزندتان درمییابد که در صورت سرپیچی تنبیه خواهد شد. از کلیگویی دوری کنید. کودکان از این که بتوانند به والدین خود کمک کنند لذت میبرند. آنها دوست دارند کارهایی را به آنها واگذار کنید تا از طریق آن اعتماد به نفس خود را تقویت کنند. بنابراین آنها را در کارها شرکت دهید و حتی کوچکترین موفقیت آنها را تحسین کنید.
برخی از والدین برای انجام تکالیف خانه، از ساعت استفاده میکنند و از فرزند خود میخواهند. در ساعت تعیین شده، کارهای خواسته شده را به پایان برساند. ساعت وسیلهای است که نمیتوان با آن چانه زد، لذا نیازی به تذکردادن نخواهید داشت. توجه داشته باشید که تنها گاهی اوقات از ساعت استفاده کنید زیرا برای هر کار کوچکی نمیتوان زنگ ساعت را به صدا درآورد و استفادهی بیش از حدّ تأثیر آن را از میان میبرد.
اگر مسألهی کوچکی مثل واژگون کردن لیوان شیر مشکل روزمرهی شماست، به جای دعوا کردن به او کمک کنید تا آنجا را تمیز کند. کودکانی که به تازگی میخواهند از لیوان استفاده کنند، ممکن است روزی یک لیوان از دستشان بیفتد. اگر شما به تمیز کردن مشغول شوید زمان بیشتری طول خواهد کشید تا فرزند شما یاد بگیرد که چگونه از لیوان استفاده کند بدون این که آن را واژگون سازد. بنابراین، مسئولیت جبران کردن اشتباهش را به خود او واگذار کنید. بدینگونه فرزند شما بیشتر دقت میکند تا لیوان واژگون نشود و او از دردسر تمیز کردن زمین رهایی یابد.
برخورد سازنده به این معنی است که انتظارات خود را مشخص سازید و هر موضوعی را به یک مبارزه تبدیل نکنید. برخی والدین انتظار دارند فرزندشان همهی کارها را به بهترین شکل انجام دهد، این انتظار ایراد ندارد ولی کمی هم چشمپوشی لازم است، بنابراین آرامش خود را افزون کنید. به یاد داشته باشید که احساسات شما در چهرهتان پدیدار میشود، حتی اگر سعی در مهار کردن آن داشته باشید. کودکان نسبت به رفتار والدین بسیار حساس هستند. هنگامی که مادری اخم میکند یا چشمان خود را گرد میکند، فرزندش به او میگوید «چرا داد میزنی؟» زیرا از نظر یک کودک، داد زدن، تنها یک صدا نیست بلکه یک احساس است.
اکنون به نکتههای دیگری اشاره میکنیم که میتواند توانایی شما را افزایش دهد:
1. با فرزندتان شوخی کنید و با او خودمانی شوید، البته از شوخیهایی که باعث مسخره کردن او میشود خودداری کنید. حتی فکر کردن به یک موضوع خندهدار موجب آرامش انسان میشود.
2. سعی نکنید فرزندتان را مجبور کنید به حرفهای شما گوش دهد، به او نگویید «تو مرا ناراحت میکنی» بلکه بگویید «فلان رفتار تو مرا ناامید میکند».
3. اگر از چیزی ناراحت هستید به فرزند خود بگویید که ناراحتی شما به خاطر مشکلات مربوط به کار یا نظایر آن است تا فرزندتان احساس نکند که از او ناراحت هستید.
مادری به خاطر حوادثی که در طول روز برای او روی داده بود، در حالی که گریه میکرد به فرزند 9 ماههاش گفت: «چرا با من چنین میکنی؟» و فرزند سه سالهاش به او پاسخ داد: «مادر ما تو را دوست داریم.»
4. ورزش باعث سلامتی روح و جسم شما و فرزندتان میشود.
5. در غیاب فرزندتان دربارهی او با دیگران صحبت نکنید. به او احترام بگذارید و به تأثیری که غیبت کردن بر نفوذ شخصیت شما خواهد گذاشت و تواناییتان را در برخورد مستقیم با فرزندتان کاهش خواهد داد، بیاعتنا نباشید.
6. هرگز مسئولیت تربیت فرزندتان را به دیگران واگذار نکنید. کودکان دوست دارند که والدینشان این مسئولیت را به عهده گیرند.
7. یکی از راههای دوری از برخوردهای ویرانگر این است که درگیر نشوید. رفتاری که از فرزندتان سر میزند و سبب درگیری میشود شناسایی و از وقوع آن جلوگیری کنید و یا روش مناسبی را جایگزین آن سازید.
8. به عنوان پدر و مادر، شما حق دارید هرگونه مقررات سختی را به اجرا بگذارید.
9. اگر فرزندتان خود را کثیف کرد، اگر وسیلهای را گم کرد، اگر به چیزی آسیب رساند و کاری انجام داد که شما را خشمگین کرد، به یاد داشته باشید که فردایی نیز هست.
پینوشتها:
1. Marlene
منبع مقاله :
سیگل، الینور، سیگل، لیندا؛ (1393)، کلیدهای رویارویی با مشکلات رفتاری کودکان، ترجمهی مسعود حاجیزاده، تهران: موسسه انتشارات صابرین، چاپ پانزدهم.