دومین جلسه محاکمه متهمان پرونده قتل دلخراش «بنیتا» صبح دیروز در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمدی کشکولی و با حضور مستشاران دادگاه - قاضی کیخوا و قاضی عباسی- برگزار شد.
به گزارش «ایران»، در ابتدای دادگاه، قاضی در رابطه با متهم ردیف چهارم- احمد- که به تازگی دستگیر شده است گفت: «این فرد بهعنوان یکی از افراد حاضر در صحنه سرقت، به اتفاق دو همدستش حضور داشته است. اما به لحاظ اینکه همزمان با این افراد دستگیر نشده بود، تحقیقات از او در دادسرا ادامه دارد. به همین دلیل این فرد هماکنون بهعنوان مطلع در دادگاه حضور دارد.»
«بنیــتا» از شدت گرمازدگی جان باخت
قاضی شهریاری - نماینده دادستان - ادامه داد: بر اساس گزارش پزشکی قانونی گرما زدگی و عوارض ناشی از آن علت فوت کودک بوده است و عنصر مادی جرم زمانی اتفاق میافتد که متهم خودرو را در کنار خیابان رها کرده است.وی در خصوص امضا شدن قرار منع تعقیب توسط اولیای دم گفت: بازپرس قرار منع تعقیب را برای اولیای دم ابلاغ کرده است و آنها آن را امضا کردهاند.
قاضی شهریاری در خصوص نحوه دستگیری احمد نیز گفت: حکم دستگیری این فرد از قبل صادر شده بود و حکم دستگیریاش مربوط به روز دوشنبه نبوده است. این فرد درحال حاضر بهعنوان مطلع در دادگاه حاضر شده و پرونده اتهامیاش در دادسرا مفتوح است.نماینده دادستان درپایان اشد مجازات را برای متهمین همراه با مجازات تکمیلی درخواست کرد.پس از اظهارات قاضی شهریاری، کوشا -وکیل اولیای دم- در جایگاه قرار گرفت و گفت: متهمین اول و دوم با سرو صدای والدین از حضور کودک در خودرو مطلع شده بودند و حتی پس از سرقت خودرو خود کودک را در ماشین مشاهده میکنند.
متهم وقتی که اقدام به سرقت خودرو میکند صاحب خودرو را که برای ممانعت از این کار روی کاپوت قرار گرفته بود در حدود 50 متر روی زمین میکشد که در واقع این اقدام وی شروع به قتل بوده است. با توجه به اینکه این کودک مظلوم واقع شده است و ما آمدهایم که حق این کودک را بگیریم حتی اگر والدین قرار منع تعقیب را امضا کرده باشند مدعی العموم باید نسبت به وقوع جرم قتل عمد اقدام کند.
صدور حکم؛ بزودی
پس ازپایان جلسه محاکمه، قاضی افتخاری- سرپرست دادگاههای کیفری یک استان تهران در پاسخ به سؤال خبرنگار «ایران» اظهار کرد: هفته آینده حکم دادگاه اعلام میشود. ضمن اینکه بازجویی نفر چهارم تأثیری در وضعیت پرونده ندارد.
متهم ردیف چهارم بهعنوان مطلع در جایگاه حضور یافت تا به سؤالات قضات پاسخ دهد.
ازدواج کردهای؟
خیر. مجردم.
چند کلاس درس خواندهای؟
دیپلمه هستم.
قبل از بازداشت به چه شغلی مشغول بودهای؟
راننده بودم.
سابقه کیفری داری؟
بله سابقه مواد مخدر دارم. به اتهام نگهداری 5 گرم شیشه به 5 سال حبس در زندان محکوم شدم اما به مواد مخدر اعتیاد ندارم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
من با مهدی در زندان بودیم، زودتر از او آزاد شدم، اوهم بعد از من آزاد شد. آن شب که به من زنگ زد در خاوران بودم، با هم در میدان آقا نور ساعت 5 صبح قرار گذاشتیم. مهدی خواست برای تهیه جنس پیش محمد برویم. در بین راه مهدی بهانه آورد که محمد جوابم را نمیدهد. من هیچ احتیاجی به دزدی ندارم. مال سرقتی هم نمیخرم، .آن روز ساعت 9 صبح به آرایشگاهی رفتم.
هنگامی که از آرایشگاه خواستم خارج شوم مهدی با من تماس گرفت و به دیدنم آمد و از من تقاضای 3 هزارتومان پول کرد. بعد هم پول را به پیک موتوری داد. چند دقیقه بعد او را به خانه رساندم. در بین راه مهدی با محمد صحبت کرد. از مهدی پرسیدم چه شده است که گفت محمد ماشین روشن را دزدیده است. من بعد از آن اتفاق دیگر او را ندیدم و 38 روز در کمپ بودم.
اما حرفهای شما با مهدی تناقض دارد.
من مهدی را در قیامدشت پیاده کردم و رفتم.
شما شنیدید که بچه را دزیده است چرا به بچه کمک نکردید.
من ماشین را ندیدم. بچه را هم ندیدم. روحم خبرندارد که این اتفاق افتاده است.
گفتی اعتیاد به مواد مخدر نداری.
آن موقع داشتم اما بهخاطر قولی که به خانوادهام داده بودم به کمپ رفتم، دیروز به خواهرم زنگ زدم و گفتم که ترک کردهام. خواهرم گفت مأمورها دنبالم هستند.ضمن اینکه روز گذشته خودم را به مأموران معرفی کردم.
در ادامه رسیدگی طالب بهعنوان مطلع به جایگاه فراخوانده شد وتوضیحاتی ارائه کرد. او گفت: من هیچ نقشی درسرقت ماشین نداشتم. از حضور کودک در ماشین هم بیاطلاع بودم. ضمن اینکه نیاز مالی هم به سرقت نداشتم.قاضی کشکولی در ادامه رسیدگی به این پرونده از سرهنگ فلاح یکی ازکارآگاهان پلیس خواست بهعنوان مطلع در جایگاه حاضر شده و به توضیح درباره نحوه تعقیب متهمین بپردازد.
وی گفت: 29 تیر به محض دریافت اخبار سرقت خودرو به همراه کودک شیرخواره، موضوع در دستور کار قرار گرفت و بلافاصله وارد عمل شدیم. با توجه به اینکه پرونده از حساسیت ویژهای برخوردار بود از تمام امکانات برای شناسایی و دستگیری سارقین استفاده کردیم.
با توجه به اینکه در مسیر سرقت یک دوربین وجود داشت که البته کیفیت مطلوبی نداشت اما با بررسی فیلمها، هویت سارق را شناسایی کردیم که باعث شد بتوانیم برای دستگیریاش اقدام کنیم. پس از اینکه خودروی رها شده درکنار جاده شناسایی شد بلافاصله راهی این محل شدیم که در آنجا خودرو را زیر درختی که کنار یک ساختمان بود مشاهده کردیم. اما متأسفانه درهای ماشین کاملاً بسته و شیشهها هم بالا بود.
قاضی: در گزارشها آمده است که یک مأمورپلیس راهور خودروی سرقتی را در زمان تردد مشاهده کرده است. چرا در این خصوص اقدامی نشده بود؟
بله، بنابر گزارشها یکی ازهمکاران پلیس راهور خودرو را در مسیر مشاهده و موضوع را گزارش کرده بود. البته این ماجرا 10 دقیقه قبل از اعلام سرقت خودرو بوده است.با این حال مأمور راهور که مشکوک شده بود، خودرو را تعقیب کرده و به خاطر اینکه راننده نسبت به تعقیب پلیس حساس نشود با کمی فاصله از آن حرکت کرده است. اما خودرو متهم در دو راهی قیامدشت به سمت تهران باز میگردد.
قاضی: باتوجه به اینکه خودرو مدتی طولانی درکنار جاده متوقف بوده است چرا نیروهای گشت برای شناسایی آن اعزام نشدند؟
سرهنگ فلاح: با توجه به حساسیت پرونده ما همه توان و نیروهای خود را برای شناسایی خودرو به کار بسته بودیم اما در خصوص پارک این خودرو درکنار جاده، باید گفت: متأسفانه محل پارک، منطقه پرتردد و شلوغی نیست و اگر خودرویی از آنجا عبور کند همگی سرعت بالایی دارند و احتمال اینکه کسی نسبت به خودرو مشکوک شده یا بتواند کودک را در آن مشاهده کند کم بوده است. حتی اگر فرد پیادهای از کنار خودرو هم عبور میکرد با توجه به کثیف بودن خودرو و شیشهها احتمال اینکه کسی نسبت به وجود کودک در خودرو حساس شود، کم است.
سؤالات وکیل مدافع اولیای دم از پلیس
در ادامه رسیدگی، دکتر کوشا وکیل اولیای دم با اجازه ازرئیس محکمه در جایگاه قرار گرفت و گفت: آقای قاضی من نسبت به دو موضوع سؤال دارم. اول اینکه چگونه امکان دارد که روز دوشنبه جلسه اول برگزار شود و روز سهشنبه متهم ردیف سوم پرونده شناسایی و دستگیر و امروز هم در دادگاه حاضر شود؟
چطور است که تاکنون موفق به دستگیری متهم نشده بودند ولی طی این دو روز این فرد بازداشت شده است؟ این موضوع جای سؤال دارد و باید بررسی شود.ضمن اینکه آقای احمد- د که هماکنون بهعنوان مطلع در دادگاه حضور دارد بر اساس فیلمهای دوربینها بعد ازظهر حادثه بر سر صحنه حاضر میشود که هدف او از این کاردریافت اخبار بوده که ببیند اوضاع و احوال چگونه است. با توجه به صحبتهای این فرد میتوان باورداشت که او درجریان سرقت خودرو بوده است و اگر بموقع این موضوع را گزارش میداد میشد جان کودک را نجات داد.
وکیل اولیای دم با طرح سؤال دومش گفت: سؤال من از سرهنگ فلاح این است که اقدامات پلیس برای کشف سارق و کودک تا روز سهشنبه چه بوده است؟
٢٩ تیرماه خبر گم شدن کودک 8 ماهه به نام بنیتا و صدای لرزان مادری که از مردم تقاضای کمک میکرد در فضای مجازی دست به دست شد. 6 روز از این ماجرا گذشت و در حالی که تلاشهای پدر و مادر و اعضای فامیل و پلیس آگاهی بینتیجه مانده بود، خبری تلخ مبنی بر فوت کودک هشت ماهه در رسانهها پیچید.پس از اعلام موضوع به پلیس، مأموران پلیس آگاهی تهران متوجه رد پای دو سارق حرفهای لوازم داخل خودرو شدند.
با شناسایی مخفیگاه یکی از سارقان، او اعتراف کرد که خودرو و بچه در اختیار همدستش است. با دستگیری سارق دوم او در بازجوییها منکر هرگونه سرقت شد تا اینکه پس از روبهرو شدن با همدستش لب به اعتراف گشود.سارق در بازجوییها اعتراف کرد پس از سرقت خودرو از مشیریه به همراه کودک، آن را همان روز به یکی از خیابانهای پاکدشت برده و پس از بالا کشیدن شیشهها، آن را رها کرده است.
مأموران بلافاصله به محل رها کردن خودرو در محلهای خلوت رفته و با جسد بنیتای هشت ماهه که به دلیل گرما، تشنگی و گرسنگی دچار جمود نعشی شده بود، روبهرو شدند.پس از آن با درخواست دادستان عمومی و انقلاب پاکدشت و موافقت شعبه اول دادگاه تجدید نظر استان تهران که ریاست آن به عهده رئیس کل دادگستری استان تهران است پرونده از دادسرای پاکدشت به دادسرای عمومی و انقلاب تهران احاله شد و دادستان تهران یک هفته بعد از صدور کیفرخواست دائر بر قتل عمد در این پرونده خبر داد.
در ادامه، وکیل متهم ردیف اول ضمن تسلیت به خانواده اولیای دم اظهار کرد: این حادثه احساسات کل جامعه را جریحهدار کرده است. جرایم ناشی از مواد مخدر و مواد روانگردان به گونهای است که باید مسئولان وجامعه فکر اساسی برایش نمایند. لایحه دفاعیه را به دادگاه تقدیم و به طورشفاهی نیز نکاتی را بیان میکنم.
وی در خصوص اتهام قتل عمدی موکلش که در کیفرخواست مطرح شده گفت: به استناد بند پ ماده 290 قانون آیین دادرسی کیفری در موضوع قتل عمد موکلم فقط قصدش سرقت بوده است.بنا به اظهارات او محل پارک ماشین جای پرترددی بوده و متهم فرض را بر این گذاشته که در آن حوالی خودرو کشف میشود و بچه به آغوش خانواده بازمیگردد که متأسفانه این قصد منجر به قتل کودک میشود.
در ادامه دادگاه، قاضی محمدی کشکولی در خصوص یکی دیگرازمتهمان پرونده به نام احسان بیان کرد: این فرد کسی است که محمد پس از اینکه خودرو را با طفل رها میکند او را با پراید سفید رنگ متعلق به پدرش و با کیسه پلاستیک سفید، سوار خودرو کرده و به منزل منتقل میکند. پرونده این فرد به اتهام خرید و فروش مواد مخدر، تحصیل مال مسروقه در دادگاه کیفری دو انقلاب در حال رسیدگی است.
در حال حاضرهم این فرد بهعنوان مطلع در جایگاه حاضر میشود. متهم درباره روز حادثه گفت: محمد دوستم است. آن روز تماسی گرفت و گفت بیا دنبالم که من هم به سمت خیابان استخر رفتم و با او تماس گرفتم. هنگامیکه خیابان را دور زدم از شیشه ماشین به من دست تکان داد. 15 متر جلوترهم توقف کردم. محمد با کیسه سفید رنگی داخل خودرو شد.
قاضی: داخل کیسه سفید چه بود؟
یک کارت هدیه پلمب شده و یک تیشرت سفید رنگ داخل کیسه بود. درباره سرقت هم حرفی نزد ودرباره بچه هم چیزی نگفت. من در آگاهی متوجه شدم که بچه داخل خودرو بوده است. ما آن روز باهم به منزلمان رفتیم و من کارت را در مغازه ای به مبلغ 98800 تومان خالی کردم و یک گرم شیشه به محمد دادم و با هم مواد مصرف کردیم.
قاضی: محمد شب را در منزل شما بود؟
متهم: خیر تا غروب آنجا بود.
قاضی: چه زمانی متوجه دستگیری محمد شدید؟
متهم: با تماس زن صیغهایاش متوجه شدم گرفتارشده است. در این مدت با او تماس نداشتم و از سرقت خودرو و بچه هم بیاطلاع بودم.
دفاعیات وکیل مدافع متهم ردیف دوم
در ادامه دادگاه، وکیل متهم ردیف دوم در دفاع از موکل خود گفت: پس از صدور قرار نهایی توسط بازپرس در خصوص اتهام موکل من، قرار منع تعقیب مبنی بر قتل عمد برایش صادر شده است. همچنین در خصوص اتهام معاونت در سرقت برای موکلم باید گفت موکل من در این سرقت به نوعی درمقابل عمل انجام شده قرار گرفته است.ضمن اینکه ارتباط موکل من با متهم ردیف اول فقط به خاطر اعتیاد به مواد مخدر بوده است و اگر چنین موضوعی وجود نداشت اصلاً در اینجا حاضر نمیشد. در خصوص خودداری موکلم از کمک نیز باید اعتیاد وی به شیشه و آثار آن را مدنظر داشت و نیز اینکه موکل من از متهم ردیف اول درخواست کرده بود که کودک را به آژانس تحویل دهد.
دفاعیات وکیل مدافع متهم ردیف اول
درادامه رسیدگی به پرونده، وکیل متهم ردیف اول درجایگاه ایستاد و گفت: سابقه سرقت، مصرف مواد مخدر، ترس از دستگیری و... همه عواملی بودند که باعث شد موکل من کودک را به نیروی انتظامی تحول ندهد. البته وی تمام سعی خود را کرده بود که خودرو را در جایی قرار دهد که قابل مشاهده و شناسایی باشد. در این راستا متهم خودرو را در جایی پارک کرده است که محل تردد و رفت و آمد و محل برگزاری پنجشنبه بازار بوده است. محل پارک خودرو بین دو استخر واقع شده و محلی برای فروش لباس و میوه بوده است. بر اساس گزارشها، خودرو زیر سایه بوده و دریچه کولر هم بازبوده است. اینها نشان میدهد که وی قصد داشته جان کودک به خطر نیفتد و کوچکترین احتمالی مبنی بر وقوع این حادثه نمیداده است.
پس ازدفاع وکیل متهم ردیف اول، قاضی شهریاری نماینده دادستان در دفاع از کیفرخواست صادره گفت: همانگونه که در کیفرخواست آمده است اشد مجازات را برای متهمین درخواست کردهایم.البته در اینجا باید موضوع پیشگیریهای رشد مواد را در نظر گرفت. چرا که در این خصوص هیچ گونه اطلاعرسانی صورت نمیگیرد. پس لازم است از این تریبون به خانوادهها اعلام کنم که بیش از گذشته نسبت به موارد پیشگیرانه حساس بوده و موضوعات پیشگیرانه را رعایت کنند.
چرا متهم با قرار 200 میلیون تومانی آزاد شده بود
قاضی شهریاری در پاسخ به ایراد وارده مبنی بر اینکه چرا متهم ردیف اول با اینکه سابقه سرقت دارد اما درحین وقوع سرقت آزاد بوده است گفت: آخرین سابقه سرقت وی مربوط به سال 95 است که وی به مدت 14 ماه در بازداشت بوده است که بیشتر ازمهلت قانونی بوده است. در نهایت هم با وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد میشود. بنابر این اگر دراین خصوص اعتراضی هست باید به قانون باشد و نه به مجری قانون. بر اساس قانون هر کس قصد ارتکاب جرم را داشته باشد و شروع به جرم کند باید متناسب با آن مجازات شود.
متهم در اظهارات خود گفته است که من به قصد سرقت خودرو وارد خودرو شدهام اما باید گفت که این متهم فقط یک سرقت ساده را انجام نداده است. بلکه سرقت مقرون به آزار را مرتکب شده است. چون پدر قربانی برای جلوگیری از سرقت، خود را جلوی ماشین انداخته بود. اما متهم با دنده عقب گرفتن و انجام حرکات مارپیچ به وی آسیب رسانده و از محل متواری میشود.