ندا جعفری
علاقه زیاد من به فوتبال چشمم را کور کرده بود و حاضر بودم برای رسیدن به آرزوهایم کارهای زیادی را انجام دهم، که دلیل منطقی برای آن وجود نداشت».
این کلمات بخشی از حرفهای دختر فریب‌خورده‌ای بود که عاشق فوتبالیست قلابی لیگ برتر ایران شده بود. «مریم» 22 ساله که سی‌ام آذر 1388به همراه پدرش به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای شهید محلاتی رفته بود به قاضی پرونده‌اش گفت: چندی پیش با مرد 30 ساله‌ای به نام «حسن» آشنا شدم.
او، خود را دروازه‌بان یکی از تیم‌های لیگ برتر فوتبال معرفی کرد و برای اثبات حرفش، عکسی را نشانم داد که در یک روزنامه ورزشی چاپ شده بود. دختر فریب‌خورده در ادامه توضیح داد «حسن»در ملاقات‌های بعدی ادعا کرد عاشقم شده و من دختر ایده‌آلش هستم.
مرد خوش‌تیپ پیشنهاد ازدواج داد و من هم با گمان اینکه مرد رویاهایم بالاخره سراغم آمده موضوع را به خانواده‌ام گفتم.
پدر و مادرم از اینکه دخترشان قصد ازدواج با یک جوان ورزشکار و معروف را داشت بسیار خوشحال بودند و من از آنان خوشحال‌تر. دختر جوان در حالی که اشک چشمانش حلقه زده بود و با یاد‌آوری خاطراتش دندان‌هایش را به هم می‌فشرد ادامه داد: یک هفته بعد خواستگارم با من تماس گرفت و گفت باشگاه قبلا برای بازیکنان تیمشان آپارتمان‌هایی شیک در بهترین نقطه شمال شهر خریده و قرار شده پول واحدها را در چند قسط واریز کنند.
«حسن» می‌گفت چند روز دیگر زمان پرداخت یکی از اقساط آپارتمان است اما به دلایلی نقدینگی ندارد. من که چشم‌بسته به او اطمینان کرده بودم از پدرم 10 میلیون تومان قرض گرفتم و به «حسن» دادم اما دیگر هیچ خبری از خواستگارم نشد.
پیگیری‌های بعدی پلیس، نشان می‌داد این تبهکار حرفهای به شیوه مشابه از یک دختر خوش‌باور دیگر خواستگاری و کلاهبرداری کرده است. با تجمیع اطلاعات و کشف سرنخ‌ها، سرانجام مخفیگاه «حسن» در «سعادت‌آباد» تهران شناسایی و زمان اجرای تازه‌ترین نقشه شومش به محدوده میدان «خراسان» رفته بود غافلگیرانه دستگیر شد.
سرگرد «محمد نظری» رئیس مرکز اطلاع‌رسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ درباره افرادی که خود را خواستگار جا می‌زنند تا بتوانند از این طریق از زنان و دختران فریب‌خورده کلاهبرداری کنند می‌گوید: «معمولا اینگونه مجرمان خودشان را با یک چهره موجه مانند بازاری، دکتر، مهندس، فوتبالیست و خلبان نشان می‌دهند تا بتوانند طرف مقابل خود را به نوعی تحت تاثیر قرار دهند و اعتمادشان را جلب کنند».
وی در ادامه توضیح می‌دهد: «اینگونه افراد معمولا با دامی که سر راه افراد ساده‌لوح قرار می‌دهند شخصیت خود را طوری نشان می‌دهند که طرف مقابل آنها فکر کند این مرد همان مرد رویاهایش است که سال‌ها منتظرش بودند و حالا سراغشان آمده و اگر این موقعیت را از دست بدهد در زندگی‌اش شکست بزرگی خورده‌اند.»
رئیس مرکز اطلاع‌رسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ یادآور می‌شود: «اغلب این کلاهبردارن سابقه‌دار هستند و برای تامین هزینه‌های زندگی شخصی و حتی بی‌بند و باری خود سراغ دختران یا زنانی با موقعیت مالی و اجتماعی خوب می‌روند و طبق برنامه از پیش طراحی‌شده نقشه شومشان را به اجرا می‌گذارند و در نهایت امر در موقعیت مناسب پا به فرار می‌گذارند.»
او در ادامه تصریح می‌کند: «ماموران پلیس آگاهی تهران بزرگ تاکنون با تیزهوشی خود توانسته‌اند متهمان پرونده‌های اینچنینی را که به علت نیت متقلبانه با هویت جعلی معرفی کرده‌اند شناسایی و دستگیر کنند.
باید در اینگونه پرونده‌های کلاهبرداری به این نکته اشاره کرد که معمولا مالباختگان برای حفظ آبروی خود دیر به سراغ ماموران قانون نمی‌روند و در این میان متهم می‌تواند نقشه‌های شومش را در سطح شهر و در مورد دختران دم‌بخت دیگر هم به اجرا بگذارد.
ولی این در حالی است که اگر مالباختگان پلیس را در ابتدای امر در جریان موضوع قرار دهند و ماموران قانون را امین خود بداننداز رواج چنین کلاهبرداری‌هایی جلوگیری خواهد شد.»
کاهش کلاهبرداری‌ها با اطلاع‌رسانی پلیس سرگرد «محمد نظری» با اشاره به این موضوع که پلیس آگاهی تهران با اطلاع‌رسانی درست و به موقع خود در چند سال اخیر میزان اینگونه جرایم کاهش داده می‌افزاید: «اطلاع‌رسانی جامع پلیس در سطح کشور توانسته مردم را آگاه‌تر کند. به جرأت می‌توان گفت دیگر مردم ما به این راحتی‌ها فریب این افراد شیاد را با شیوه‌های قدیمی نمی‌خورند و لازم است تا مجرم با روش‌های جدید و زحمت زیادتر طعمه خود را به دام بیاندازد.
اگر شهروندان محترم در هر موردی با عقل و منطق به اظهارات افراد ناشناس به دیده شک و تردید بنگرند پدیده کلاهبرداری در جامعه ما به حداقل ممکن می‌رسد.» رئیس مرکز اطلاع‌رسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ تصریح می‌کند: «به نظر می‌رسد در بسیاری از موارد شدت عمل بیشتردستگاه قضائی با کلاهبرداران حرفهای، مورد نظر شاکیان یا به تعبیر بهتر بزه‌دیدگان می‌باشد.
چون این امر می‌تواند در کاهش جرایم نقش موثر و پررنگی داشته باشد.» وی در ادامه یاد آور می‌شود: «اما آنچه در کاهش کلاهبرداری به‌طور عام و در سوءاستفاده از افراد به بهانه ازدواج به‌طور خاص می‌تواند موجبات کاهش وقوع را به همراه داشته باشد این است که: با ادعای افراد «به‌ویژه افراد ناشناس» بدون تحقیق، حرکت و اقدامی صورت نگیرد تا در آینده پشیمانی را به همراه داشته باشد.
بهتر است در مورد هرگونه پیشنهاد ابتدا بررسی‌های همه‌جانبه صورت گیرد. « وی در ادامه توضیح می‌دهد: «متأسفانه جوان‌های امروزی به ظواهر بیش از گذشته اهمیت می‌دهند وی در ادامه توضیح می‌دهد: «متأسفانه جوان‌های امروزی به ظواهر بیش از گذشته اهمیت می‌دهند.
در خیابان دیدن یک جوان که سوار خودروی گرانقیمت است و یا شیک‌پوشی و چرب‌زبانی و . . . می‌تواند بسیاری از دختران را فریب دهد؛ در حالی که بسیاری از این ظاهرفریبی‌ها با دروغ آمیخته شده به عنوان نمونه در بعضی از موارد خودرو لوکس و گرانقیمت فرد مدعی خودروئی است سرقتی یا با پول‌های حاصل از راه‌های نامشروع به دست آمده که فرد مدعی تحت تعقیب مراجع قضائی یا انتظامی است.
برای اثبات صحت این ادعا کافی است تا دختران ساده‌لوح یک سری به مراکز انتظامی یا دادسراها بزنند. بنابراین کمی‌تأمل و تحقیق در صحت ادعاهای افراد ناشناس در امر ازدواج یک عمر پشیمانی از دختران در جامعه و خانواده‌های آنان دور می‌کند.»...
برای خواندن بخش دوم - سرگذشت یــــک زندگی - اینجا کلیک کنید.
