فرادید؛ Philip Reed؛ ازنظر خیلیها اینکه یک نفر دلبسته گوشی همراه دگمهایاش باشد و از خریدن گوشی همراه هوشمند صرفنظر کند تا حدودی سنتشکنی و کمی عجیب به نظر میرسد. بسیاری فکر میکنند کنار گذاشتن هردوی اینها یک دیوانگی محض است، مخصوصاً که این آدم متولد نیمه دهه 70 (میلادی) به بعد باشد؛ اما من هرگز گوشی همراهی نداشتم و الان هم هیچ تصمیمی برای خرید آن ندارم. دلایل مختلفی برای این کاردارم که همهشان دلایل خوبی هستند.
به گزارش فرادید به نقل از aeon، دلیل اول هزینهاش است. وقتی تلفن همراهی نباشد، قبض ماهانه تلفنی هم در کار نخواهد بود، آنوقت مجبور نیستید که برای ارتقاء گوشی، خرید شارژ و اینترنت پول اضافه خرج کنید. در شرایطی که وضع اقتصادی مردم راکد است و ثروت بهطور ناعادلانه تقسیم میشود، جالب است که مردم از روی بیفکری ماهانه حدود 75 دلار برای چیزی هزینه میکنند که 15 سال پیش بهسختی آن را می شناختند و کمتر کسی داشتن آن را ضروری میدانست.
دلیل دوم یک نگرانی محیط زیستی است. تولید گوشیهای همراه (شامل تهیه مواد خام اولیه آن)، نیرویی که این دستگاهها مصرف میکنند و انرژیای که برای ردوبدل کردن مکالمات و دسترسی به اینترنت صرف میشود، موجب انتشار مقدار قابلتوجهی از گاز دیاکسید کربن در جهان میشود. این ایده همهگیر که گوشیهای همراه تنها دو سال کار میکنند موجب انباشت گوشیهای ازکارافتاده در سطلهای زباله و نشت فلزهای سمی سنگین نظیر مس به خاک و آبهای زیرزمینی میشود.
بااینهمه دلیل اصلی من برای نداشتن گوشی همراه برعکس همان دلیلی است که دیگران برای داشتن آن دارند. من نمیخواهم همیشه و همهجا در دسترس کسانی باشم که در کنار من حضور ندارند. گوشی همراه کاربران خود را همیشه حاضر به خدمت و در دسترس قرار میدهد و به همان اندازه که موجب آزادی و راحتی میشود میتواند موجب تحمیل بار مسئولیت سنگینی شوند. این بار مسئولیت در شما احساس تعهدی به وجود میآورد که بایستی همیشه و همهجا در کنار افراد و درون هر حادثه به نحو فیزیکی حضورداشته باشید. هرکسی که عادت دارد در طول گفتگوهای حضوری، گوشی همراهش را وارسی کند میفهمد که منظورم از این مسئولیت چیست و همهکسانی که در حال گفتگوی حضوری با یک فرد دیدهاند که او حواسش به گوشی همراهش است میفهمند که من از چه مشکلی صحبت میکنم.
صحبت کردن باکسی که به نحو فیزیکی در کنار ما حضور ندارد، در واقع بیرون کردن ذهن از بدن است. ما این وضعیت را برای مثال در نوشتن پیامک در حال رانندگی که یکی از خطرناکترین وضعیتهاست مشاهده میکنیم؛ اما نمونه ملموستر دوستان و نامزدهایی هستند که به خاطر فیسبوک از حضور هم غافل میشوند. مردم سرگرمیها، غذاهای موردعلاقه و اندیشههای لحظهای خود را باکسانی به اشتراک میگذارند که میتوانند روزی علیه شان شهادت دهند. والدین بیشتر از اینکه در سالن اجرای نمایش فرزندشان حاضر شوند آن را از طریق گوشی همراهشان دنبال میکنند. افرادی که طول خیابانی را باهم قدم میزدند و شادمانه باهم صحبت میکردند، اکنون تبدیل به افراد بهظاهر سالمی شدهاند که از بلوتوثهای هم استفاده میکنند.
ورود گوشی همراه به حوزههای عمومی و خصوصی مانع از تعاملات اجتماعی با آنچه در اطراف ما رخ میدهد شده است. گوشیهای هوشمند فقط توانایی گوشیهای پیش از خودشان را در این مورد کامل کردهاند.
تأثیرات مخرب و ناخواسته گوشیهای همراه عواقب قابلتوجهی بر روابط خودمان با دیگران داشته است. شناخت صحیح و درک متقابل مستلزم صبوری، پذیرش خطر، همدلی و مهربانی است و گوشی همراه مانع تحقق همه اینهاست. گوشی همراه همچنین مانع از ایجاد خلوت، تفکر درباره خود و اندیشه عمیق است (قبلاً این مفاهیم بهعنوان «انتظار» و «خستگی» شناخته میشدند) که فکر میکنم برای یک زندگی خوب ضروری است.
مدتها قبل از ورود گوشیهای همراه مردم بهخوبی میتوانستند بهراحتی حواسشان را از توجهات روزمره منحرف کنند. پاسکال فیلسوف فرانسوی در قرن 17 میلادی «تنها علت ناخشنودی انسان» را این میدانست که او نمیداند چگونه بیسروصدا یکجا بنشیند. این تمایل به تفریح در پژوهشی که اخیراً صورت گرفته تائید شده است. افراد مورد آزمایش بیشتر ترجیح میدادند که به خودشان شوک الکتریکی بدهند تا اینکه 15 دقیقه با افکار خود سرگرم باشند.
پاسکال معتقد بود که مقدار ارزش انسان به میزان تفکر اوست، موضوع این تفکر به ترتیب خود، خدا و مرگ است. او معتقد بود که نتیجه این طرز تفکر بهطور جداییناپذیری با فراغت و خوشبختی واقعی در ارتباط است. به نظر من اجتناب از گوشی همراه مجالی برای تفکر میدهد و مسیر ارزشمندتر و کاملتری را برای زندگی کردن در اختیار میگذارد. هرقدر که از مسئولیتها و اولویتهایمان کم کنیم، زندگی تناسب بیشتری با تأملات و قدردانیها ما پیدا خواهد کرد.
با یک زندگی بدون گوشی همراه نهتنها به ذهنتان کمک میکنید که آزاد شود بلکه جسمتان را نیز آزاد میکنید. آناکساگوراس فیلسوف یونان باستان نگاه متفاوتی از پاسکال در مورد ماهیت انسان داشت او معتقد بود: «انسان به خاطر داشتن دست، از همه حیوانات باهوشتر است.» ما کاملاً مطمئن هستیم که آناکساگوراس ظهور گوشیهای هوشمند را پیشبینی نکرده بود. در مقابل کنار گذاشتن گوشی همراه شخص را قادر میکند که از دستهای خود برای انجام دادن فعالیتهای معنیدار (نواختن پیانو، باغبانی، خواندن کتاب) استفاده کند و به دلیل اینکه شخص بهطور کامل غرق آن کارها میشود می تواند آنها را در بالاترین سطح انجام میدهد.
بدون گوشی همراه راحتتر میتوان بر روی آنچه در مقابل تان است برای مثال همسر، کودک، کار، غذا خوردن و راه رفتن تمرکز کنید. من سعی میکنم که فعالیتهایم را متفکرانه انتخاب کنم، به همین خاطر وقتی کاری را انجام میدهم نمیخواهم که فکرم جای دیگری باشد. من ازآنچه کاربران گوشی همراه نام آن را ابوالمشغلگی میگذارند خوشم نمیآید و برایم جذاب نیست.
البته این درست است که میتوان مسئولانه از گوشی همراه استفاده کرد. ما میتوانیم پیامهای وارده را مسدود کنیم یا بهراحتی آنها را نادیده بگیریم؛ اما این کار به یک عزم جدی احتیاج دارد. بر اساس تحقیق جدید موسسه پیو (pew) 82 درصد آمریکاییها معتقدند که بهکارگیری گوشی همراه در موقعیتهای اجتماعی بیش از اینکه به یک گفتگو کمک کند به آن لطمه میزند، بااینحال 89 درصد از صاحبان گوشی همراه هنوز از گوشی همراه در این موقعیتها استفاده میکنند. کنار گذاشتن تلفن همراه تضمین میکند که در زمانی که نباید از آن استفاده کنیم، استفاده نکنیم.
برخی از مردم خواهند گفت که اگر قرار باشد گوشی همراه را کنار بگذاریم پس دیگر نباید از تلفنهای معمولی هم استفاده کنیم. این درست است که تلفنهای کابلی هم تبعات مشابهی در خصوص جدایی ذهن از بدن و تجربه باواسطه همانند گوشی همراه دارند؛ اما استفاده از تلفنهای معمولی همیشه محدودیتهای فیزیکی و طبیعی خاص خودشان را برای استفاده دارند. امکان جابجایی گوشیهای همراه با فراگیر شدن تجربه باواسطه یکشکل افراطی از مکالمه را باب کرده است. من میخواهم از تجربیات بیواسطهای که دارم محافظت کنم.
معنای واقعی «ارتباط» یک پیوستگی فیزیکی است، یک الزام یا وابستگی به یکدیگر. امروز ما این کلمه را تنها به نحو استعاره برای مکالمه با گوشی همراه بکار میبریم. «ارتباط» ها واژههایی فرازمینی هستند؛ اگر این دستگاهها ارتباط ما را باکسانی که با آنها در حال مکالمه هستیم قطع کنند، کلمات و افکار ما جایی بالاتر از جو کنار ماهوارههای مخابراتی باقی میمانند. بااینحال اگرچه دوتا دست داریم اما من معتقدم که نمیتوان همزمان با یکدست گوشی همراه را نگه داشت و با آنیکی دست یک نفر دیگر را گرفت.