مجید سعیدیی؛ انتشار عکسهای مجری معروف صداوسیما، جدا از تمامی بحثهایی که در پی داشت، حداقل این مسئله را مشخص کرد که افراد معروف در کشور ما برعکس سلبریتیهای جهان، بدون اینکه از قوانین کشورهای دیگر اطلاعی داشته باشند، سفر میکنند.
این نخستینباری نیست که عکسی نامتعارف از یک سلبریتی ایرانی جنجالهای بسیاری بهپا کرد.اما این مورد بسیار متفاوت بود، چراکه درگذشته شبکههای اجتماعی آنقدر قوی نبود و با این سرعت امکان پخش اطلاعات وجود نداشت و دوم اینکه مسئله تنها نامتعارفبودن در عکسها نیست. مسئله «حریم خصوصی» است که از سوی حامیان این مجری و منتقدان انتشار عکسهای وی، مطرح میشود.
در این خصوص باید به دو نکته توجه داشته باشیم؛ اول اینکه شهرت در هر جای دنیا مانند تیغ دولبه است و همان اندازه که میتواند به فرد برای میزان محبوبیت، بالابردن درآمد یا پیشرفت کمک کند، به همان اندازه هم میتواند برای وی خطرآفرین باشد؛ چراکه با مشهورشدن و مورد توجه قرارگرفتن، زندگی خصوصی فرد هم مورد توجه عموم قرار میگیرد.
بنابراین بهطورکلی افراد مشهور باید همواره با این واقعیت زندگی کنند که مردم همیشه دوست دارند بدانند آنها چهکار میکنند، تفریحشان چیست، با چه کسی زندگی میکنند و حریم خصوصی برای آنها نسبت به سایر افراد جامعه متفاوت است.
این میل و اشتیاق افراد جامعه به دانستن زوایای زندگی سلبریتیها، چنان مهم است که در بسیاری از نقاط جهان، عکاسی پاپاراتزی یا عکاسی از مشاهیر، شاخه مهم و پردرآمدی در حرفه عکاسی محسوب میشود که بسیار مورد توجه مطبوعات عامه یا بهاصطلاح نشریات زرد قرار دارند و این نشریات هم همیشه پردرآمدترین رسانه بودهاند.
عکاسان پاپاراتزی با هر تلاشی سعی دارند که هرطور شده از زندگی افراد مشهور تصویری بگیرند. این هویت حرفهای آنهاست؛ بسیاری از افراد مشهور خواسته یا ناخواسته در مقابل دوربین آنها قرار گرفتهاند که از مهمترین نمونههای آن هم میتوان به حادثه تصادف رانندگی شاهزاده دایانا و نامزدش اشاره کرد که در حال فرار از دست عکاسان پاپاراتزی رخ داد و منجر به فوت شاهزاده دایانا و نامزدش شد.نکته دیگر مسئله جرمبودن یا نبودن گرفتن این عکس و انتشار آنها از این خانم مجری بود.
اینکه اگر از یک شخصیت مشهور در محیط عمومی عکسی گرفته شود، جرمی صورت گرفته و عملی خلاف رعایت «حریم خصوصی» انجام شده است یا نه، موضوعی است که به قوانین خاص هر کشوری برمیگردد.
قوانین کشورها دراینباره بسیار با هم متفاوت است و نمیتوان با استناد به قانون یک کشور، تعریف واحدی از «حریم خصوصی» در همه کشورها داشت. در برخی از کشورها از جمله انگلستان، عکاسها آزادی زیادی دارند، تا جایی که حتی آزادند تا از بیرون خانه افراد مشهور، عکس آنها را در داخل خانه یا کنار پنجره بگیرند و کسی هم معترض آنها نیست.
اما در برخی کشورها حتی در اروپا، قوانین بسیار سختگیرانهای نسبت به عکاسان دراینباره وجود دارد و گرفتن عکس از افراد در هر موقعیت و مکانی، منوط به کسب اجازه از فرد است. به همین علت بسیاری از افراد مشهور جهان که مایل نیستند، عکسی از زندگی خصوصیشان منتشر شود، برای اینکه از دوربین عکاسان پاپاراتزی دور باشند، مراسم ازدواج یا تفریحاتشان را در کشورهایی میگذرانند که قوانین سختی در این زمینه دارند.
سوئیس، کشوری که خانم مجری با همسر و فرزند خود در حال تفریح بود و عکسهای وی منتشر شد، قوانین بسیار آزادی برای عکاسان دارد، بهطوریکه «حریم خصوصی» تنها به محیطهای شخصی افراد؛ مانند خانه، باغ و املاکی که متعلق به وی است، اطلاق میشود و تنها ایجاد مزاحمت برای افراد برای گرفتن عکس، خلاف قانون است. درواقع عکسهای گرفتهشده خیلی معمولی محسوب میشوند و تفریح، پیادهروی و نوشیدن را نشان میدهند، اما حتی اگر تصاویر خصوصیتری هم گرفته میشد، با توجه به اینکه عکاس برای گرفتن تصاویر، مزاحمتی برای کسی به وجود نیاورده، کار غیرقانونیای صورت نگرفته است.
بنابراین مسئله «حریم خصوصی» در محیط عمومی در این کشور اصلا معنا ندارد و حتی اگر خانم مجری با محارم خود تنها در باغی هم بود، عکسگرفتن از وی طبق قانون جرمی محسوب نمیشد.هرچند که درکل این مسئله اتفاق ناخوشایند و تلخی بود، اما انتقاد از گرفتن عکسها با توجیه اینکه «حریم خصوصی» نقض شده است، نشان از حقیقتی تلختر است و آن اینکه چقدر در کشور ما اطلاعات نسبت به قوانین جهانی کم است. به نظر میرسد آنچه بیش از پیش نیاز است، اطلاعات صحیح از قوانین جهانی است؛ پیشنهاد من به افراد معروف این است که حتما اطلاعات خودشان را نسبت به قوانین کشورها بالا ببرند و بعد سفر کنند.