مقدمه
از حدود یک قرن پیش که انقلاب صنعتی به وقوع پیوست و جهان اندکی بیش از یک میلیارد جمعیت داشت، مردم جهان در این اندیشه بودند که با پیشرفت سریع صنعتی و رسیدن به پایان قرن بیستم دوران طلایی زندگی و رفاه و آسایش فراوان در انتظار آنهاست. لکن با آغاز قرن بیست و یکم نه تنها آن رؤیاها محقق نشد و رشد صنعتی به صورت فراگیر اتفاق نیفتاد، بلکه جمعیت جهان شش برابر شده و، به جز کشورهای معدودی، بقیه کشورها با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم می کنند و به رشد و توسعه ای که پیش بینی می شد نرسیده اند.
در ابتدا محصول ناخالص داخلی (Gross Domestic Porduct = GDP) به عنوان شاخص توسعه یافتگی مطرح شد. لکن در دهه 50-60 میلادی ایراداتی بر این شاخص وارد شد، زیرا مشاهده شد چند کشور که GDP یکسان یا نزدیک به هم دارند از سطح توسعه یافتگی یکسان دارای GDP های متفاوتی هستند.
اصولاً سه ایراد اساسی بر شاخص GDP عبارت ا ست از:
1.این شاخص نشان دهنده قدرت خرید یکسان است، اما آیا قدرت خرید یک دلار در هندوستان و آمریکا یکی است؟ قطعاً خیر. یک دلیل بر این امر آن است که خدمات در کشورهای در حال توسعه ارزانتر از بقیه کشورها است.
2.این شاخص نحوه توزیع درآمد را نشان نمی دهد، چرا که افراد از نظر درآمدی در یک سطح نیستند.
3.این شاخص معیار خوبی در تبیین سطح رفاه عمومی جامعه نیست. مواردی مانند بهداشت عمومی، کاهش نرخ مرگ و میر، افزایش امید به زندگی، سطح آموزش و نرخ سواد مردم، حفظ و توسعه محیط زیست و جنبه های دیگری از زندگی در این شاخص ملاحظه نمی شود.
بنابراین اتکا به شاخص محصول ناخالص داخلی به عنوان تنها معیار سنجش توسعه و رفاه موجب گمراهی در تحلیل های اقتصادی خواهد شد، و ضروری است که افزون بر آن شاخص جامعتری که بیانگر توسعه انسانی، توسعه منابع طبیعی و پایداری محیط زیست باشد به کار گرفته شود.
عملکرد چند دهه اخیر کشورهای رو به توسعه تسریع در رسیدن به رشد بالاتر بوده است، غافل از آن که این رشد سریع موجب تباهی منابع طبیعی و آلودگی همه جانبه محیط زیست آنها شده است. نگرانی از پیامد های زیست محیطی توسعه به معنی جلوگیری و توقف رشد سریع نیست، بلکه باید پیوند های مثبت میان توسعه و حفظ محیط زیست تقویت و پیوندهای منفی آن گسسته شود.
وینود تاماس (Vinod Thomas) معتقد است که یکی از حیطه های سیاست که مورد غفلت قرار گرفته مدیریت زیست محیطی است. هیچ معیار استانداردی برای ارزیابی پایداری سیاست های زیست محیطی یک کشور وجود ندارد (میر 1384: 197). وی همچنین در خصوص مدیریت زیست محیطی اضافه می کند که تباهی زیست محیطی نتیجه فقر مداوم، فشار روز افزون جمعیت و رشد اقتصادی بدون توجه به پی آمدهای زیست محیطی است. هزینه های آلودگی زیست محیطی و بهره برداری بیش از حد از منابع بسیار بالا است و اتمام ذخایر در بسیار موارد اجتناب ناپذیر است. جبری در کار نیست که رشد به قیمت خرابی محیط زیست حاصل شود. سیاست های بهتر و ترکیب مطلوب تری از مشوق ها، سرمایه گذاری ها و نهادها می تواند رشد اقتصادی همراه با پایداری زیست محیطی را به واقعیت مبدل کند (میر 1384: 201).
بدیهی است توسعه وقتی می تواند به طور همه جانبه موفق باشد که آحاد مردم در امر توسعه مشارکت همه جانبه داشته باشند. این مشارکت تنها به معنی دخالت بخش خصوصی در فعالیت های توسعه ای جامعه در کنار بخش دولتی نیست، بلکه ایجاد زمینه های لازم برای شکل گیری یک نهاد اجتماعی و حضور داوطلبانه مردم و تشویق آنان به مشارکت در توسعه و حفظ محیط زیست است.
یکی از برنامه های تشویقی دین مبین اسلام که می تواند در این زمینه بسیار کارساز باشد موضوع وقف است. اعتقاد بر آن است که با نگاهی جدید به این توان بالقوه جامعه اسلامی و باز تعریف این نهاد داوطلبانه مردمی، می توان گام مؤثری در حفظ و توسعه محیط زیست برداشت. در ابتدا و به طور گذرا نگاهی به مشکلات زیست محیطی خواهیم داشت و پس از آن به نقش وقف در حفظ و پایداری محیط زیست می پردازیم. این مقاله به دنبال بیان تهدیدها یا فرصت های رسیدن به توسعه پایدار نیست، بلکه هدف آن است تا با ذکر چند نمونه بارز از تباهی محیط زیست و ترسیم دورنمایی از مشکلات موجود، راهکار وقف را در پیشگیری یا جبران معضلات زیست محیطی به عنوان فرصتی مغتنم برای کشور تبیین کند.
1.نکاتی در باب توسعه و محیط زیست
1-1.تعریف توسعه پایدار
برای مفهوم « توسعه پایدار » تعاریف متعددی مطرح شده است که کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه (World Commission on Environment and Development = WCED) از بین 60 تعریف ارائه شده به کمیسیون، تعریف زیر را برگزیده است: « توسعه پایدار توسعه ای است که احتیاجات نسل حاضر را، بدون لطمه زدن به توانایی نسل های آتی در تأمین نیازهای خود، برآورده نماید». بر اساس این تعریف، کمیسیون بر عدالت بین نسل ها و درون نسل ها و اولویت بالای نیازهای ضروری فقرا، تفکیک فعالیت های اقتصادی و اثرات زیست محیطی و انتقال میراث های سرمایه ای به نسل های آینده تأکید می نماید (WCED 1987: 43).
1-2.تقابل توسعه و محیط زیست
وقتی از ضرورت حفظ محیط زیست سخن به میان می آید، در ابتدا این موضوع متبادر به ذهن می شود که به خاطر حفظ محیط زیست برخی از زمینه های توسعه ای با مشکل روبه رو خواهد شد؛ به بیانی دیگر، محیط زیست یک عامل محدود کننده توسعه به شمار می آید. اما واقعیت آن است که حامیان محظ محیط زیست چنین مسأله ای را مد نظر ندارند، بلکه هدف آن است که توسعه در بستری حرکت کند که از منابع طبیعی و محیط زیست استفاده صیانتی شود نه بهره برداری تخریبی.
از لحاظ کاربری منابع می توان منابع طبیعی را به دو دسته «منابع تجدید ناپذیر» و «منابع تجدید پذیر» تقسیم نمود (احمدیان 1381: 1)، ضرورت استفاده صیانتی از منابع تجدیدناپذیر در مسیر توسعه بیشتر از منابع تجدید پذیر است. زیرا امکان تجدید آن وجود ندارد. با این حال از منابع تجدید پذیر باید به گونه ای بهره برداری کرد که حتماً تجدید شوند و به آستانه ی نابودی بی بازگشت نرسند. در هر صورت هر دو منبع مذکور یا محیط زیست در کل را باید جزو منابع کمیاب به حساب آورد.
1-3.سبز چیست؟
امروزه در راستای حفظ و صیانت از محیط زیست میزان هزینه هایی را که دولت ها در این راستا متقابل می شوند از ارزش پولی محصول ناخالص داخلی کسر می کنند، که به آن GDP سبز می گویند. هر قدر این هزینه ها بیشتر باشد، بیانگر اهتمام بیشتر آن کشور به حفظ محیط زیست است.
1-4.مشکلات زیست محیطی در جهان
بانک جهانی بدون توجه به ارزش رفاهی محیط زیست سالم و تنها بر اساس مشکلات زیست محیطی که منجر به وارد کردن ضرر و زیانی به سلامت و بهره وری شمار وسیعی از مردم در کشورهای رو به توسعه می شود، مشکلات و مسائل زیست محیطی را به شرح زیر بیان می کند:
1.یک سوم مردم جهان از بهداشت مناسب محرومند و یک میلیارد نفر آب آشامیدنی سالم ندارند.
2.تعداد 1/3 میلیارد نفر از مردم جهان در معرض شرایط ناسالم ناشی از دود و دوده قرار دارند.
3.تعداد 300 تا 700 میلیون نفر زن و کودک از آلودگی ناشی از سوخت نامناسب برای آشپزی در منازل رنج می برند.
4.صدها میلیون نفر از کشاورزان، جنگل نشینان و مردمان بومی که تأمین معاش آنان به زمین و شرایط مساعد محیط بستگی دارد دچار مشکل اند.
5.یک چهارم همه زمین های مشروب دچار مشکل شوری آب است.
6.فرسایش خاک موجب زیانهای اقتصادی سالانه با طیفی از 0/5 تا 1/5 درصد محصول ناخالص ملی می شود.
7.جنگل های گرمسیری که منبع اصلی تأمین معاش حدود 140 میلیون نفر است، سالانه به میزان 0/9 درصد در حال نابودی است، به عبارت دیگر میزان تخریب جنگل ها حدوداً معدل یک زمین فوتبال در هر ثانیه است (جرالد میر 1384 به نقل از World Bank, World Development Report 1992: 44).
1-5.چه باید کرد؟
براین اساس هر گونه سیاستی که در راستای توسعه اقتصادی اتخاذ می شود باید در راستای حفظ منابع طبیعی و محیط زیست باشد. ترویج درختکاری و جنگل سازی، جلوگیری از فرسایش خاک، بیابان زدایی، جلوگیری از هدر رفتن آبها و تبخیر بیش از حد آنها، مبارزه با آلودگی آب، هوا و خاک و اتخاذ راه های صحیح بهداشتی در دفع پسماندها و پس آب ها، حفاظت از گونه های مختلف گیاهی و جانوری بخصوص پرندگان مهاجر از این نمونه سیاست ها است.
رشد محصول ناخالص داخلی و افزایش در آمد ملی میتواند همزمان و توأم با حفظ محیط زیست باشد، مشروط بر آن که اتخاذ این دو سیاست مکمل هم باشند نه این که پیشرفت یکی به معنی عقب ماندن دیگری باشد.
وینود تاماس با ارائه نموداری به تبیین این نکته پرداخته است:
اقتصادی که محیط زیست را ارج می نهد، به دنبال ایجاد تعادل بین تسریع رشد و بهبود کیفیت محیط زیست بوده و در مسیر AD حرکت خواهد کرد.
نمودار:
اگر این اقتصاد رهیافت «اول رشد - سپس پاکسازی » را اتخاذ کند از A به C خواهد رفت و این امر با وخامت زیست محیطی هنگفتی همراه خواهد بود. یک گزینه بدتر شاید سیاستهایی را تعقیب کند که به رشد آهسته و خسارت محیط زیست فراوانی بیانجامد، یعنی از A به B بروند. اقتصادهای نقاط B و C خسارت های فراوانی به زیست بوم (ecosystem) وارد می کنند.
این شکل نشان می دهد اقتصادهای C استطاعت آن را دارند که مدیریت زیست محیطی خود را بهبود بخشند و به طرف D حرکت کنند، در حالی که اقتصادهای A یا B باید بکوشند تا هم میزان رشد را بالا ببرند و هم محیط زیست را بهبود بخشند. به احتمال زیاد هزینه های پاکسازی بسیار بیشتر از هزینه های پیشگیری است و بسیاری از زیانها هم جبران ناپذیرند ( میر 1384: 208).
1-6.تعویق مشکلات زیست محیطی
ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا می توان مشکلات زیست محیطی را به تعویق انداخت و همان طوری که وینود تاماس گفت رهیافت «اول رشد - سپس پاکسازی » را اتخاذ نمود؟ پاسخ کاملاً روشن و واضح است که این سیاست نه تنها به نفع این کشورها نیست، بلکه ممکن است در مواردی به مشکلات جبران ناپذیری منجر شود یا هزینه های بسیار گزافی را تحمیل کند. که از تمام رشدی که داشته اند بیشتر باشد. شاهد یوسف و جوزف استیگلیتز معتقدند که بسیاری از این قبیل کشورها می تواند سیاستهای برد - برد را در پیش گیرند که موجب کاهش هزینه های زیست محیطی بدون کاستن از رشد اقتصادی می شود ( میر 1384: 277).
1-7.محیط زیست و حکومت ها
متأسفانه یکی از مشکلاتی که به حکومت ها مربوط بوده و همواره خسارات جانی و زیست محیطی جبران ناپذیری را به دنبال داشته، مسأله جنگ بین کشورها است. مؤسسه بین المللی مطالعات استراتژیک هزینه های جنگ قرن بیستم را به شرح ذیل بر آورد کرده است:
(میلیارد دلار آمریکا 1995)
درگیریها هزینه ها
جنگ جهانی اول 2850
جنگ جهانی دوم 4000
جنگ کره 340
جنگ سوئز 13
جنگ ویتنام 720
جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل 3
جنگ یوم کپور 21
جنگ افغاستان 116
جنگ ایران و عراق 150
جنگ جزایر فالکند 5
جنگ خلیج فارس 102
(Sources: International Institute for Startegic Studies, Finantial Times, April 9, 1999)
1-8.مهاجرت و محیط زیست
یکی دیگر از مسائلی که موجب بروز مشکلاتی در محیط زیست هر جامعه ای می شود مسأله مهاجرت درون مرزی و برون مرزی یا بین المللی (international migration) است. کمبود آب، زمین زراعی مناسب، سرمایه و دیگر نهاده های تولید کشاورزی موجب می شود تا روستاییان و کشاورزان خانه و دیار را ترک کنند و به امید دستیابی به شغل مناسب تر، درآمد بیشتر و زندگی بهتر به شهرها روی آورند. افزایش جمعیت شهری تخریب محیط زیست و برخی مشکلات اقتصادی را به شرح زیر به دنبال دارد:
1.تولید کنندگان محصولات کشاورزی هر چند اندک، به مصرف کنندگان شهری این محصولات تبدیل می شوند.
2.با مهاجرت روستاییان به شهر مقداری آب، زمین کشاورزی، مراتع و دیگر امکانات طبیعی از دست می رود و زمین های کشاورزی به زمین های موات تبدیل شده و با عدم لایروبی قنوات، آب آنها نیز کم کم خشک می شود و در نتیجه بهره وری ملی تا حدی تنزل می یابد.
3.ساختار شهرهای کشورهایی چون کشور ما کاملاً صنعتی نیستند بلکه عمدتاً خدماتی اند و روستاییانی که به این شهرها مهاجرت می کنند اغلب سواد و دانش تخصصی لازم برای جذب در مشاغل صنعتی را ندارند و لاجرم جذب فعالیت های خدماتی سطح پایین و انگلی مانند کوپن فروشی و مانند آن می شوند.
4.تراکم جمعیت شهری موجب می شود تا هر روز به آمار بیکاران افزوده شود و این امر بار تکفل را افزایش می دهد، به طوری که میانگین بار تکفل خانواده ها در ایران به حدود 5/5 نفر رسیده است.
در سطح بین المللی و مهاجرت بین کشورها نیز هر ساله بین 2-3 در سطح بین المللی و مهاجرت بین کشورها جابه جا می شوند، که آن هم به سهم خود مشکلات فراوانی مانندبیکاری، عدم بهداشت و انتقال بیماری ها، مشکلات فرهنگی، امنیتی و اجتماعی خاص خود را دارد. به ویژه مهاجرانی که به طور غیر قانونی مرزها را طی کرده و وارد کشور دیگری می شوند و از حداقل امکانات شهروندی محروم می شوند و دائماً در تعقیب و گریز نیروهای امنیتی بوده و گاه به بزهکاری روی آورده و دست به انواع خلاف ها می زنند.
در مجموع مواردی که ذکر شد نمونه هایی بود که به عنوان عوامل تهدید کننده محیط زیست به شمار می آیند. البته پیشگیری و جبران یا اصلاح این معضلات، سیاست های زیست محیطی خاص خود را طلب می کند که موضوع این تحقیق نیست.
2.اسلام و محیط زیست
2-1.محیط زیست در پرتو قرآن کریم
اسلام دیدگاه بسیار دقیق و همه جانبه ای نسبت به محیط زیست و حفظ آن و رعایت حقوق دیگران در استفاده آحاد مردم از این منابع خدادادی دارد و در قرآن کریم به آن تأکید شده است:
یک. «ماییم که هر چیزی را به اندازه آفریده ایم »[1]
دو. «و هر چیزی نزد او اندازه ای دارد ».[2]
نکته ای که در آیات متعددی به آن تصریح شده است توجه دادن انسان به این مسأله است که زمین و آسمان و دیگر منابعی که در اختیار ما قرار داده شده مخلوق خدا است و خداوند هر یک از آنها را به اندازه و مقدار لازم برای استفاده انسانها و نسل های متمادی در طول تاریخ حیات بشری آفریده است. بر این اساس و در سطح کلان مفهومی به نام کمیابی وجود ندارد. اگر در جایی کاستی و کمبودی مشاهده می شود، یا ناشی از تلاش ناقص انسان ها در کشف و بدست آوردن منابع است یا این که در توزیع و مصرف آن اعتدال را رعایت نکرده و با اسراف و تبذیر موجب محرومیت گروهی دیگر شده است. بدیهی است بهره برداری ناصحیح از محیط زیست نیز مشمول همین قاعده است.
سه. «او شما را از زمین پدید آورد و در آن شما را استقرار داد»[3]
این آیه شریفه بیانگر یک نوع خویشاوندی و قرابت بین انسان و زمین است که می فرماید خداوند شما را از زمین آفریده است.
این احساس قرابت زمینه ای برای تقویت روحیه لازم در حفظ و آبادانی زمین است. انسان به هر چیزی که با او نسبتی داشته باشد انس و الفت بیشتری پیدا می کند و این حس در حفظ محیط زیست بسیار کارآمد است و به هیچ نیروی نظارتی خاصی نیز احتیاج ندارد.
چهار. «و از آسمان آبی فرود آورد پس به وسیله آن رستنیهای گوناگون جفت جفت بیرون آوردیم».[4]
پنج. «و هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم آیا [ باز هم ] ایمان نمی آورند؟»[5]
نکته دیگر در مورد آب و هوا است که در آیات متعددی از آن یاد شده است. آب مایه حیات است که زندگی تمامی موجودات به آن گره خورده است. اگر آب از چرخه حیات حذف شود یا هوا نباشد و موجودات زنده نتوانند تنفس کنند، در واقع کل حیات و محیط زیست نابود شده است. پس در موضوع حفظ محیط زیست مهمترین مسأله، مسأله آب و هوا است.
6.«صید دریا و مأکولات آن برای شما حلال شده است تا برای شما و مسافران بهره ای باشد، و [ لی ] صید بیابان - ما دام که مُحرم می باشید - بر شما حرام گردیده است. و از خدایی که نزد او محشور می شوید پروا دارید».[6]
محیط زیست دریایی نیز در اسلام از اهمیت فراوانی برخوردار است که علاوه بر استفاده حمل و نقل دریایی و کشتیرانی، وجود برخی از آبزیان به عنوان تأمین غذای انسان و دیگر موجودات نقش مؤثری در زیست بوم دارد.
در مجموع آیات متعددی به عناصر مختلف زیست محیطی اشاره دارد و به انسان توجه می دهد که هیچ یک از آنها بیهوده آفریده نشده اند. حتی موجودات ذره بینی هم در این جهان بر اساس حکمت بالغه الهی آفریده شده و هدف و وظیفه ای را تعقیب می کنند که باید در زیست بوم حفظ شده و هر اقدامی که موجب حذف یا کاهش گونه های آنها شود تباهی بخشی از محیط زیست را به دنبال خواهد داشت.
پی نوشت ها
[1] «إِنّا کُلَّ شَیءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرِ» (قمر 49).
[2] «و کُلَّ شَیءٍ عِندَهُ بِمِقْدَار» (رعد/8).
[3] «. .. هُوَ أنشَأکُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا » (هود/61)
[4] «. .. وَأنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أزْوَاجًا مَّن نَّبَاتٍ شَتَّی » (طه/53)
[5] «وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیءٍ حَی أفَلَا یؤمِنُونَ » (انبیا/30).
[6] «اُحِلَّ لَکَمْ صَیدُ الْبَحْرِ وَ طَعَامُهُ مَتَاعًا لَّکُمْ وَ لِلسَّیارَهِ وَ حُرَّمَ عَلَیکُمْ صَیدُ الْبَرَّ مَا دَمْتُمْ حُرُمًا وَاتَّقُواْ اللهَ الّذِی إِلَیهِ تُحْشَرُونَ» (مائده/96).