از جمله جنبههای اخلاق که آن را چنین جذاب میکند، ترکیب نظریههای ارزشمند اخلاقی و تجربههای عملی آدمی است.
تجزیه و تحلیل اعمال آدمیان میتواند بهوسیله معیارهای اخلاقی بسیار متنوعی صورت گیرد که به بسیاری از آنها حین انجامشان فکر نمیکنیم. با اینحال، در همان زمان بسیار برایمان آشنایند. بنابراین هرچه بیشتر درباره اعمالمان بدانیم، بیشتر خودمان را میشناسیم. در این قاموس، اخلاق شیوههایی از نگریستن به اعمالمان را نشان میدهد که هرگز آنها را مهم یا حتی مرتبط در نظر نمیگیریم.
وقتی اعمالمان را بررسی میکنیم و میکوشیم آنها را درون چارچوب نظری گستردهتری جای دهیم، تمایزات ظریفی که اخلاق میتواند ایجاد کند بسیار روشنگر خواهد بود. این ظرافتها لزوم کتابهایی را ضروری میسازد که در محل تلاقی آثار نظری و تجربی درباب اخلاق است. ازجمله «فرهنگ اصطلاحات فلسفه اخلاق» که در آن شرح دقیقی از کار بسیاری از اندیشمندان و ایدههای مهم وجود دارد.
کتاب حاضر میکوشد نظریات و شخصیتهای گوناگون را در زمینه اخلاق توضیح دهد. یقیناً کتابهایی از این دست جایگزینی برای مطالعه متون اصلی نیستند و پرواضح است که در این کتاب نیز همه متفکران یا نظریات مهم بحث نمیشوند، ولی با معرفی برخی از مهمترین متفکران یا نظریات میتواند همراه مناسبی برای متون اصلی باشد.
ازاینرو، کتاب حاضر را میتوان راهنمای مفیدی برای مطالعه علم اخلاق دانست که خواننده را با دیدگاههای متنوعی که در این رشته وجود دارد آشنا میکند. لازم به ذکر است که این کتاب در مورد اندیشمندان غربی و فرمولبندیهای آنان از مسائل اخلاقی است.
نظم مدخلهای کتاب بر اساس حروف الفبا است و کتاب به شکل موضوعی یا تاریخی تنظیم نشده است. اغلب مدخلهای کتاب هر یک موضوع نزاعهای فلسفیاند. در همان نگاه اول روشن میشود که در کتاب مدخلهایی برای اندیشمندان، دیدگاهها، بحثهای کلیدی و تعداد اندکی از مسائل اخلاقی خاص وجود دارند.
مداخل بهگونهای تنظیم شدهاند که به نحو متقابل تقویتکننده هم باشند و در کتاب نیز ارجاعات متقابل بسیاری وجود دارد. در بخش آخر هر مدخل نیز قسمتی وجود دارد تحت عنوان «برای مطالعه بیشتر» که کمک بسیاری به خوانندگان و محققان میکند.
بدینترتیب، امکان پیگیری موضوعات در سطوح مختلفی از تفصیل و دامنه و برقراری ارتباطهایی میان ابعاد متفاوت نظریهپردازی در مورد اخلاق (مثلاً فرااخلاق و روانشناسی اخلاق) فراهم میشود. کتاب حاضر راهنمایی برای مطالعه فلسفی اخلاق است و به جای آنکه مستقیماً به خود مسائل اخلاقی بپردازد، تا حد زیادی به این امر توجه دارد که چگونه به موضوعات اخلاقی میاندیشند.
تعداد کمی از مسائل اخلاقی در کتاب حاضر آمدهاند، چون به طور خاص در طرح و تشریح دیدگاه و مباحث مهم فلسفی مناسب و کارآمدند. از اینرو، مثلاً مدخلهایی برای «مجازات» و «کشتن از روی ترحم» وجود دارد ولی برای «صداقت» و «بخشندگی» چیزی ذکر نشده است. این دو مورد مطمئناً از اهمیت اخلاقی چشمگیری برخوردارند.
با وجود این، دو مورد پیشین به دلیل آنکه میتوان از آنها برای تبیین تمایزات نظری بنیادین استفاده کرد در این کتاب مطرح شدهاند. در نظر نویسنده کتاب، آنها از «صداقت» و «بخشندگی» هم مناقشهبرانگیزترند و این مناقشات باید با مسائل بنیادینی که برمیانگیزند مرتبط باشند. همچنین در کتاب حاضر مدخلهای بسیاری وجود دارند که به دیدگاهها، تمایزات و مفاهیم فرااخلاقی مربوطند.
در حقیقت طی قرن گذشته بسیاری از مهمترین آثار و برجستهترین بحثهای فلسفی در حوزه اخلاق، در زمینه فرااخلاق بودهاند یا حداقل شامل عناصر فرااخلاقی اساسی بودهاند. برای مثال، مباحثه چشمگیری بر سر این مساله وجود دارد که «محمل» ارزش اخلاقی کجاست. آیا در وضع اموری است که اعمال سبب پیدایی آنها میشود یا یک ویژگی ذاتی هر عمل است، یا اینکه ارزش به نحو دیگری موجود است؟ در کتاب حاضر مدخلهایی درباره نتیجهگیری و بسیاری دیدگاههای دیگر در مورد محمل ارزش اخلاقی اختصاص داده شدهاند.
با وجود اینکه افزایش چشمگیری در توجه فلاسفه به موضوعات هنجاری در قرن اخیر وجود داشته، برخی مسائل کلیدی فرااخلاقی همچنان در کانون دستور کار فیلسوفان باقی ماندهاند. بهعلاوه، در کتاب حاضر مباحث و مدخلهای فراوانی تحت عنوان «روانشناسی اخلاق» مطرح میشوند. این مباحث موضوعاتی مانند ماهیت و اهمیت اخلاقی خوشبختی، لذت، احترام به خویشتن و سستی اراده را دربر میگیرد.
پژوهشهایی درباره حسرت، تسلط بر نفس، شرم، حب نفس و دوستی و... ازجمله دیگر طرحهای روانشناسی اخلاقاند. همچنین بحث درباره وحدت فضایل در حوزه روانشناسی اخلاق مطرح میشوند: یعنی بحث در این باب که آیا فاعل میتواند به طور کامل این یا آن فضیلت (مثلا شجاعت) را داشته باشد بدون اینکه فضیلتی دیگر (مثل خرد عملی و عدالت) را هم داراست. دیدگاهها و بحثهایی که با نفع شخصی و دگرخواهی یا نوعدوستی سروکار دارند هم موضوعاتی در روانشناسی اخلاقیاند. یا بحثهایی درباره نقش احساس و عاطفه در داوری اخلاقی و انگیزه اخلاقی نیز در حوزه روانشناسی اخلاقی و فرااخلاق قرار میگیرند. تمام این موارد در کتاب حاضر معرفی و بررسی میشوند.
از سوی دیگر، چندین مدخل کتاب «فرهنگ اصطلاحات فلسفه اخلاق» به اموری مربوطند که شاید علم اخلاق در وهله نخست تاکیدی بر آنها نداشته باشد، با اینحال، از اهمیت درجهاول برخوردارند. این امور به دلیل اهمیتی که برای درک نظریهپردازی اخلاقی دارند، در سطحی فراتر از سطح مقدماتی مورد توجهاند.
همین طور در این کتاب برای برخی عناوین که ممکن است بهآسانی طبقهبندی نشوند اما یقیناً برای اندیشه اخلاقی مهم است نیز مدخلهایی وجود دارد. مساله «بخت» یکی از آنها است. چرا که بخت معطوف است به گسترههایی که در آن بر اعمالمان سیطره کامل نداریم و همچنین از میزان این عدم سیطره و شاید به همین دلیل بر ارزشهای اخلاقی یا اهمیت امر اخلاقی اعمالمان کاملاً آگاه نیستیم. از دیگر سرفصلهای مهم کتاب نااخلاقگرایی است. بررسی نااخلاقگرایی میتواند به فهم اینکه چه نوع دغدغه یا فهمی باید در فاعلی اخلاقی وجود داشته باشد کمک کند.
درمجموع کتاب حاضر ضمن اینکه میکوشد به خواننده کمک کند تا پدیدهها و نظریات اخلاقی را بهتر درک کند، تلاشی ندارد تا مجموعهای شستهرفته و فاقد پیچیدگی از واقعیتها و تعاریف فراهم کند؛ به نحوی که انگار بناست کاملاً جور خواننده را در شناخت و فهم فلسفه اخلاق بکشد.