روز 21 بهمن 1357، درگیری میان همافران نیروی هوایی و گارد شاهنشاهی که از شب قبل از آن در پادگان نیروی هوایی تهران آغاز شده بود، به اوج رسید.
اوایل شب 20 بهمن وقتی که رادیو اعلام کرد فیلم ورود امام خمینی بعد از اخبار تلویزیون نمایش داده خواهد شد، عده زیادی از همافران و درجهداران نیروی هوایی در سالن آسایشگاه جمع شدند تا تصاویر امام را از تلویزیون ببینند. هنگامی که تصویر امام از تلویزیون پخش شد، همافران ضمن ابراز احساسات، چند بار صلوات فرستادند.
این ابراز احساسات موجب خشم افسران تیپ گارد جاویدان شد و آتش درگیری میان طرفین را برافروخت. در همان شب یگانهایی از تیپ جاویدان از نقاط دیگر تهران برای سرکوب همافران عازم دوشانتپه شدند.
بامداد 21 بهمن حلقه محاصره نیروهای گارد جاویدان در اطراف پایگاه هوایی دوشانتپه لحظه بهلحظه تنگتر میشد. اواخر شب نیروهای مردمی و گروههای مسلح به یاری همافران شتافته و نبرد سختی بین دو طرف آغاز شد. سرانجام نیروهای گارد مجبور به عقبنشینی شدند.
مردم ساکن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامی که از حمله نیروی گارد به همافران آگاه شدند، اهالی خیابانهای اطراف را نیز باخبر کردند و طولی نکشید که جمعیت انبوهی در کنار دیوار خوابگاه گرد آمدند که با فریاد اللهاکبر از همافران حمایت میکردند.
اجتماع مردم در کنار خوابگاه همافران نیروی هوایی که از ساعت 10 شب آغاز شده بود همچنان ادامه یافت. ترس مردم این بود که در صورت پراکنده شدن، نیروهای گارد مجددا به همافران حمله کنند، بنابراین پراکنده نشدند و در کنار پادگان ماندند.
مردم در کنار خوابگاه نیروی هوایی همچنان شعار میدادند و خود را با آتش لاستیکهای فرسوده گرم میکردند که در ساعت 5:30 بامداد ماموران حکومت نظامی با خودروهای نظامی و در حالیکه از دور با شلیک رگبار مسلسلها به طرف هوا درصدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله کردند.
در این هنگام مردم به کوچههای اطراف پناه بردند، اما ماموران توانستند 152 نفر را دستگیر و به محل استقرار حکومت نظامی در کلانتری تهران منتقل کنند. در بین دستگیرشدگان دو روحانی نیز حضور داشتند.
حدود ساعت هشت و نیم صبح و همزمان با سخنرانی شاپور بختیار در مجلس سنا، انقلابیون که به طرفداری از همافران آمده بودند، با استفاده از غفلت مسوولان مرکز آموزش هوایی دوشانتپه، وارد محوطه آن مرکز شده، با به دست آوردن کلید اسلحهخانه به همراه همافران مسلح شده و در مقابل گارد رژیم صفآرایی کردند.
بعد از آنکه مردم مسلح به یاری افراد نیروی هوایی رفتند، زد و خورد شدید هر لحظه افزایش یافت. در این برخورد مسلحانه عده زیادی کشته و مجروح شدند. افراد نیروی هوایی با کمک گروههای مسلح مردمی و مردان و زنان بیسلاح توانستند حلقه محاصره گارد را بشکنند و آنها را عقب راندند.
به این ترتیب عده زیادی از نیروهای مسلح همافر، هنرجو و انقلابی از پادگان خارج شده و خیابانهای اطراف را به تصرف خود درآوردند. بخشی از تهران در اختیار نیروهای انقلابی مسلح قرار گرفت.هزاران تن از نیروهای مسلح مردمی و همافر در خیابان فرحآباد پشت کیسههای شن و خاک سنگر گرفتند.
مردان مسلح به زودی در بخشهای مختلف شهر سنگربندی کرده و پس از مدتی کوتاه حمله خود را به کلانتریها شروع کردند. در همین زمان اعضا و هواداران سازمان چریکهای فدایی خلق نیز که در دانشگاه تهران سالروز واقعه سیاهکل را با دو روز تاخیر ـ به علت تظاهرات حمایت از نخستوزیری بازرگان ـ برگزار میکردند و خواستار جنگ مسلحانه برای سقوط دولت بختیار بودند، به مبارزان انقلابی پیوستند.
همزمان با درگیریهای پایگاه نیروی هوایی، نقاط مختلف شهر تهران تبدیل به میدان جنگ شد و حمله افراد مسلح و مردم به کلانتریها و مراکز انتظامی آغاز شد بهطوری که کلانتریهای 9، 10، 11، 14، 16، 26 و کلانتری نارمک سقوط کردند و چند کلانتری نیز تخلیه شدند.
در پی این وقایع سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره چهل خود، ساعات حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزایش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به کلانتریها و پادگانها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت 12 ظهر افزایش داد، یعنی مردم تنها از ساعت 12 ظهر تا چهار و نیم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را داشتند.
با این حال امام خمینی در رابطه با حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران، آن را ملغی اعلام و تاکید کرد: «اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچوجه به آن اعتنا نکنند. اخطار میکنم که اگر دست از این برادرکشی بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد، تصمیم آخر خود را به امید خدا میگیریم.» همچنین دولت موقت، اعلامیه حکومت نظامی را یک توطئه توصیف کرد.
آیتالله طالقانی از رهبران انقلاب هم در پیامی که به مناسبت حمله به پادگان نیروی هوایی صادر کرده بود، نوشت: «واقعه دیشب و امروز صبح پادگان نیروی هوایی توطئهای است که مسلما از ناحیه بعضی از مسوولان جز برای تدارک یک برادرکشی بزرگ و ایجاد خصومت و دشمنی بین فرزندان ارتشی ما به وجود نیامده است، انتظار میرود که پاسداران استقلال و سعادت کشور صلح و دوستی فیمابین خود را به تحریک چند نفر عناصر مشکوک یا عصبانی به دشمنی و برادرکشی تهدید نکنند.
اینک نیز از طرفین قضیه بهعنوان یک پدر روحانی تقاضا دارم برای پیشبرد و تحقق هدفهای انسانی و نجاتبخش رهبر ملت ایران امام خمینی به ستیزهجویی و درگیری خاتمه داده همه به سربازخانههای خود برگردند. از متصدیان و مقامات بالای ارتش نیز جدا و قویا خواستارم مسوول یا مسوولان این تهاجم شبانه به پایگاه هوایی فرحآباد را تعیین و به مجازات حقه تسلیم کنند و عموم ملت نیز با تسلط بر اعصاب خود از مداخلهجویی و مقابلههای فردی سخت پرهیز کنند.
منبع: تاریخ ایرانی