ماهان شبکه ایرانیان

«Spielberg»: مستندی جدید با داستانهایی جالب از زندگی استیون اسپیلبرگ

نگهداری از میمون به‌عنوان حیوان خانگی، ترس و عصبانی کردن لیام نیسون Liam Neeson، همه در مستند «اسپیلبرگ»، کاری از سوزان لیسی Susan Lacy.

نگهداری از میمون به‌عنوان حیوان خانگی، ترس و عصبانی کردن لیام نیسون Liam Neeson، همه در مستند «اسپیلبرگ»، کاری از سوزان لیسی Susan Lacy.

برای ساخت این مستند اچ­‌بی‌­او، درباره پردرآمدترین کارگردان تاریخ سینما، کارگردان و تهیه­‌کننده، سوزان لیسی Susan Lacy، سی ساعت مصاحبه با استیون اسپیلبرگ انجام داد. به­‌علاوه او با 80 نفر از خویشاوندان، دوستان و همکاران اسپیلبرگ، ازجمله مارتین اسکورسیزی Martin Scorsese، فرانسیس فورد کوپولا Francis Ford Coppola، برایان دی پالما Brian De Palma، جفری کاتزنبرگ Jeffrey Katzenberg، رابرت زمکیس Robert Zemeckis، جی. جی. آبرامز J.J. Abrams، دنیل دی لوییس Daniel Day-Lewis، لئوناردو دی­کاپریو Leonardo DiCaprio، تام هنکس Tom Hanks، داستین هافمن Dutin Hoffman، اپرا وینفری Oprah Winfrey، کیت بلانشت Cate Blanchett، درو بریمور Drew Barrymore و ملیسا متیسن Melissa Mathison مرحوم، نویسنده «ای.تی. موجود فرازمینی» E.T. the Extra Terrestrial.
تمام این مصاحبه­‌ها در فیلمی طولانی – حدود 2 ساعت و نیم- جمع­ شده است. در زیر به نکات مهم این مستند درباره این شخصیت برتر 70 ساله می­‌پردازیم.

ـ میمون خانگی داشتاسپیلبرگ گفت: “مادرم مثل پیترپن بود، برای من مثل خواهر بود تا مادر “.   Leah Adler (مادر اسپیلبرگ) قبل از فوتش در سن 97 سالگی، به لیسی درباره میمونی که در مغازه حیوان خانگی به فروش گذاشته‌شده بود گفت. میمون کوچک به خاطر دور بودن از مادرش افسرده شده بود. Adler  قفس میمون را در عقب ماشینش گذاشت و به خانه برد. فرزندانش از دیدن میمون هیجان‌­زده شدند و ترسیدند. Adler  گفت:” وقتی درباره کارهایی که کرده‌ام فکر می‌کنم، به ­‌‌نظ‌‌ر‌م این عجیب‌­ترین کاری بود که کردم.” اما آرنولد اسپیلبرگ، پدر استیون اسپیلبرگ، میمون را دوست داشت.
ـ دیدن پشت سرهم «لورنس عربستان» Lawrence of Arabia
در هفته تولد 16 سالگی اسپیلبرگ، فیلم «لورنس عربستان» به سینما آمد. با دیدن آن، اسپیلبرگ تقریباً از رسیدن به آرزویش ناامید شده بود، زیرا فکر می­‌کند که هیچ­‌وقت نمی­تواند هم‌چین شاهکاری بسازد. در عوض، با 4 بار دیدن آن در سینماها، به بررسی این اثر 228 دقیقه‌­ای ساخته دیوید لین David Lean پرداخت. به گفته سایت The Independent، بعدها اسپیلبرگ با لین درباره پروژ‌ه‌­ای که قرار بود تولید­کننده‌­اش باشد، ساخت فیلم اقتباسی از رمان نوسترومو Nostromo نوشته  جوزف کنراد Joseph Conard، مکاتبات زیادی کرد. (به دلیل مرگ لین چند هفته قبل از شروع پروژه، این فیلم هیچ‌­وقت ساخته­ نشد.)ـ اسپیلبرگ بود که با پدرش قطع رابطه کرد
هنگامی‌­که اسپیلبرگ 19 ساله شد، با تلخ‌­ترین اتفاق زندگی‌اش مواجه شد: جدایی والدینش. وقتی شرایط بد شد، اسپیلبرگ از فونیکس به کالیفرنیای شمالی نقل‌­مکان کرد و رابطه­ خوبی با پدرش نداشت. پدر اسپیلبرگ برای حفظ آبروی همسر سابقش طوری رفتار کرد که انگار جدا شدن ایده او بوده است، درحالی­‌که دلیل جدایی آن­ها علاقه­‌مند شدن مادر اسپیلبرگ به یکی از دوستان صمیمی آرنولد (پدر اسپیلبرگ) بود. بچه‌­ها ارتباطشان را با پدر قطع کردند و اسپیلبرگ 15 سال از پدرش بی­‌خبر بود. اثرات نبودن پدرش، در خیلی از آثارش مشهود است، مانند «ای. تی» و «هوک» Hook و قسمت­‌های اولیه ایندیانا جونز. بعدها اسپیلبرگ و پدرش با یکدیگر ارتباط برقرار کردند و اسپیلبرگ فیلم «نجات سرباز رایان» Saving Private Ryan را به پدرش که در طی جنگ جهانی دوم مأموریت‌هایی در هند و Burma  انجام داده بود، تقدیم کرد.
ـ اسکورسیزی شاهد لحظه مهم زندگی اسپیلبرگ بود
اسپیلبرگ که برای ساخت فیلم «آرواره‌­ها» Jaws بودجه ساخت و فیلم‌­برداری آن را سه برابر کرده بود و نگران شکست خوردن فیلم بود، تمام بعدازظهر را به گشتن در خیابان­‌های لس‌­آنجلس با مارتین اسکورسیزی و منتقد مجله نیویورک‌تایمز، Janet Maslin و تماشای جمعیت حاضر در صف در جلوی سینماها، گذراند. Maslin و اسکورسیزی هردو اشاره کردند که شاهد لحظه‌­ای بودند که اسپیلبرگ متوجه شد چه اثر باارزشی ساخته و زندگی حرفه‌­ا‌ش چه تغییر بزرگی خواهد کرد.ـ اسپیلبرگ خود را برای فیلم «1941» مقصر می­داند
بعد از موفقیت فیلم­‌های «آرواره­‌ها» و «برخورد نزدیک از نوع سوم» Close Encounters of the Third Kind، اسپیلبرگ قدری مغرور شد. اسپیلبرگ گفت در آن زمان به خود می‌­گفته:” اگر توانستم آن دو فیلم را بسازم، از پس هر کاری برمی­‌آ‌یم‌‌‌‌‌.‌‌‌‌ ‌فیلم کمدی می‌­سا‌زم. حس می‌­کردم شکست‌­ناپذیرم.” اسپیلبرگ برای این داشتن این فکر که “با سرهم کردن چند جک می­‌توان مردم را خنداند ” خود را سرزنش می‌­کند. ناموفق بودن فیلم و نقدهای بد آن، به اسپیلبرگ حس شکست داد و این حس با او بود تا با ساخت فیلمی با فیلم­نامه‌­ای عالی از جرج لوکاس George Lucas برای فیلم «مهاجمان صندوق گمشده» دوباره به موفقیت رسید.
ـ کمپانی­‌های ساخت فیلم موافق همکاری با اسپیلبرگ برای ساخت «مهاجمان صندوق گمشده» نبودند
زمانی که جورج لوکاس فیلم‌­نامه «مهاجمان صندوق گمشده» را برای بستن قرارداد به استودیو­های مختلف برد، متوجه شد اسپیلبرگ به دلیل بدقول بودن و زیاد کردن بودجه­ فیلم، اصلاً خوش­نام نیست. اسپیلبرگ آماده بود تا کارآمد بودن را یاد بگیرد و به لوکاس قول داد که فیلم را با بودجه 20 میلیونی بسازد. لوکاس قبول کرد با بودجه شخصی خود فیلم را بسازد و قول همکاری با اسپیلبرگ برای دو فیلم بعدی ایندیانا جونز، به‌­شرط موفقیت این فیلم را از او گرفت.ـ اسپیلبرگ از نمایش علنی عشق بین Shug و Celie در فیلم «رنگ ارغوانی» The Color Purple می­ترسید
اسپیلبرگ در سن 40 سالگی، تصمیم گرفت “اولین فیلم بزرگ سالانه‌اش ” را بسازد. فیلمی که باوجود نامزدی برای 11 جایزه اسکار، برنده هیچ­‌کدام نشد. اسپیلبرگ گفت: بسیاری از منتقدان از این­که عشق بین Shug (با بازی مارگارت اوری Margaret Avery) و  Celie (با بازی ووپی گلدبرگ Whoopi Goldberg)  را به‌درستی نمایش ندادم، از فیلم ناراضی بودند.” او اضافه کرد:” ترسو بودم، خجالت می­کشیدم. فرد مناسبی برای ساخت آن فیلم نبودم.”
ـ لیام نیسن را عصبانی می‌­کرد
فیلم «فهرست شیندلر» Schindler’s List در سال 1994، برنده 7 جایزه اسکار، ازجمله جایزه بهترین فیلم، شد. لیام نیسن نیز برای اولین بار برای این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار شد؛ اما در وسط فیلم‌برداری فیلم وسوسه شده بود که فیلم را ترک کند. نیسن که در زمان فیلم‌برداری سیگاری بود، می­‌گوید:” استیون سیگاری نیست، اما در صحنه­‌های نمای نزدیک، به من می­‌گفت چطوری باید سیگار بکشم.” نیسن به بن کینگزلی Sir Ben Kingsley شکایت می­‌کرد و می­‌گفت:” انگار عروسک خیمه شب بازیش هستم.” بعد از صحبت با بن کینگزل و به نصیحت او، نیسن دیگر در مقابل حرف­‌های اسپیلبرگ، حتی احمقانه­‌ترین آن­ها، عصبانی نشد.ـ ترس محرک اسپیلبرگ است
با این­که او تا به امروز بیش از 60 فیلم ساخته ­است، به عقیده او ترس مهم‌­ترین محرک اوست. “هرچه قدر درباره کاری مطمئن باشم، کمتر برای آن زحمت می‌­کشم؛ اما اگر فکر کنم که مشکلی در کار وجود دارد تمام وقتم را برای پیدا کردن راه­ بهتر و حل مشکل می­‌گذ‌‌ارم. هرچه مشکل­ سخت‌­تر باشد، به هنگام حل شدن آن احساس بهتری دارم.” او به لیسی گفت:” من هیچ­‌وقت به روان­شناس احتیاج ندارم، چون فیلم­‌هایم درمان من هستند.”

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان