خبرگزاری فارس: این روزها که اغلب کارگردانهای خوب و کاربلد سیما به سمت شبکه نمایش خانگی رفته و برخی هم بیکارند، سعید سلطانی با سریال «در جست و جوی آرامش» بار دیگر مخاطبش را درگیر قصهای تامل برانگیز کرده است. سلطانی بعد از تجربه موفق «ستایش 1 و 2» روایت قصهای را بر عهده گرفته که تک تک کاراکترها قصهای پر و پیمان برای خود دارند و شاید بتوان با قصه هر کدام از آنها سریالی مجزا ساخت. سلطانی با کارگردانی این سریال نشان داد که حتی در اوضاع بد و شرایط نا به سامان هم میشود سریال خوب ساخت و مخاطب داشت! با او درباره اوضاع تلویزیون و سریال سازی و «در جست و جوی آرامش» صحبت کردیم.
شما از کارگردانهای قدیمی تلویزیون هستید و تا به حال آثار شاخصی را برای این مدیوم ساختید. در این چند ساله اخیر هم مخاظبان هم بازیگر و برخی سازندگان از سطح پایین کیفیت آثار تلویزیونی گلهمند هستند.
- دلایل متعددی دارد. اینکه در واقع همه این مولفههای سوال شما را بتوان در قالب یک سوال، جواب داد بعید به نظر میرسد. اگر آنطور که گفتید من کارگردان قدیمی تلویزیون هستم و به واسطه کار طولانی که با این رسانه کردم اگر به طول و عرضش نگاه کنید متوجه میشوید که در سالهایی که تلویزیون تعداد شبکه کمتری داشت، بالطبع تعداد تولیدات نمایشی کمتری داشت و بینندگان تلویزیون هم تا این اندازه به فضای مجازی دسترسی نداشتند، اما الان بخش مهمی از این ماجرا به این برمیگردد که سواد بصری و سطح سلیقه مردم بالاتر رفته و ما با رشد و سلیقه بیننده همراه نشدیم و آپدیت نشدیم البته اینهایی که عرض میکنم به صورت کلی است وگرنه مرکز تحقیقات سیما روی این موضوعها کار میکند، اما اینکه چقدر از این تحقیقات عملیاتی شود و جزو دستور کار قرار بگیرد مد نظرم است. بخشی از موضوع معلول این ماجرا است و مخاطبان تلویزیون به نسبت گذشته مطالبات بیشتری از این رسانه دارند، اما تصورم این است که سبک و سلیقه بینندگان این رسانه با نوع کاری که سازندگان برنامه های تلویزیونی دارند انجام میدهند فاصله زیادی ندارد و اینکه این نزدیکی چطور میتواند اتفاق بیفتد بخش مهمی از آن در فیلم نامه است.
قصه رکن اصلی یک اثر نمایشی است که متاسفانه مدتی است تلویزیون ما در این زمینه به شدت کم کار شده است.
- انتخاب سوژههای جدیدتری که بینندگان تلویزیون مسائل روز جامعه و دغدغههای شخصی و اجتماعشان را در آن ببینند وجوهاتی را ایجاد میکند که باعث اسباب جذب مخاطب خواهد شد. از طرفی کماکان معتقدم که مردم کشورمان بی هیچ قید و شرطی تماشای سریالهای ایرانی را به هر سریال دیگری ترجیح میدهند و شما به وضوح میتوانید در مراودههایتان با مردم به این موضوع برسید. علیرغم اینکه سریالهای عجیب و غریب ترکیه و کرهای با زیرنویس و دوبلههای کج و معوج پخش میشود اما باز هم ترجیح مردم با مجموعههای ایرانی است و نشان دهنده آن هم همان اقبالی است که از هر سریال ایرانی با همه کم و کاستیهایش به عمل میآید. اما در این میان نکته اصلی فیلمنامه است و اگر متمرکز با دیدگاه و موضوعاتی که عرض کردم پیش رویم تولیداتمان در اجرا هم میتواند با اقبال خوبی مواجه خواهد شود.
تولید سریال در این مدت اخیر کم نبوده، اما نکته ای وجود دارد و آنهم اینکه سریالهای قدیمی تلویزیون حتی در بازپخشها بیشتر از سریالهای جدید مورد توجه قرار میگیرد. دلیل این موضوع چه میتواند باشد؟
- به لحاظ کمی در این سالهایی که گذشت ما سریالهای کمتری تولید کردیم و بالاخص در این دو سه سال اخیر که افت کمی در تولیدات تلویزیونی داشتیم. اما حالا رویکرد جدیدی که تلویزیون دارد و به سمت فراگیرتر شدن این تولیدات رفته و علاوه بر نگاه کمی، نگاه کیفی هم دارد بالطبع من هم امیدوارم که این اتفاق بیفتد. اما چیزی که فاصله این اقبال بین تولیدات دهه 80 با امروز است باز هم نوع نگاهی است که به مسائل روز جامعه و مبتلا به جامعه است. محدود شدن به مسائل خانوادگی و روابط زناشویی به طور صرف در بخشی از تولیدات تلویزیونی لازم است، اما مردم ما امروز به نسبت دهه 80 مسائل دیگری هم دارند که دوست دارند در سریالهای تلویزیونی حداقل یک خطی از آن را ببینند. ما نباید فاصلهای بین مطالبات بر حق مردم و تصورات و خواستههای فرهنگی مردم ایجاد کنیم و اکر ما به آنها ندهیم فیک آن در فضای مجازی موجود است و آنها به سراغش میروند و ما نمیتوانیم با ندیده گرفتن این مطالبات فکر کنیم که آنها حل شده و مردم به آنها توجهی ندارند. به نظرم باید به سمت این موضوعات برویم و تمام سر فصلهایش هم در معاونت تحقیقاتی تلویزیون هست و محققینی هستند که با آمارها و مسائل روز جامعه درگیر هستند. معتقدم اگر این رویکرد اتفاق بیفتد شاهد اقبال دوباره مردم به تلویزیون خواهیم بود. اگر الان میبینیم که مردم به سمت سریالهای دهه 80 و بازپخش آنها تمایلی نشان میدهند، درامهای قویتری ساخته میشد و اگر ما به سمت این درامهای قوی برویم دوباره خواهیم دید که مردم به سمت تلویزیون برمیگردند. باز هم میگویم که پاشنه آشیل این ماجرا مربوط به فیلمنامه است. فیلمنامه خوب و فیلم نامهای که مولفههای لازم برای درگیر کردن بیننده با مشمون و محتوای خود را دارد در اجرا قلابهای لازم را برای درگیر کردن بیننده خواهد داشت. یک دو دو تا چهار تای ساده است و همه ما انگار هم سوال و هم جواب را میدانیم و بیشتر اقدام کردن لازم است.
برخی از موضوعاتی که مردم دوست دارند در قاب تصویر تلویزیون آنها را ببینند، دچار سانسور میشود و سازندگان مجبور به سانسور میشوند.
- بالطبع تلویزیون ما دارای چارچوب است و به نظرم بد نیست. اینکه بر مبنای سفارش، سریالی را بسازیم اصلا بد نیست، اما سفارشی ساختن بد است و اینکه سر فصلهای موضوع کلی را بگیریم و بر مبنای اینکه اشارهای به آن سر فصلها کردیم سریالی را تولید کنیم، اشتباه است. با نوع تصوری که دارم اگر بخواهیم بر اساس محتوا و مضمون و یک پند و اندرز چهار چوب شده بخواهیم اثری را بسازیم اقبالی ایجاد نخواهد کرد. اگر قصهای را تعریف کنیم که آدمهای واقعی و شرایط واقعی در آن وجود داشته باشد بالطبع مضامین انسانی هم در آنها وجود خواهد داشت. روابط روزمره ما پر از مولفههای اخلاقی اشارات اجتماعی و هزار و یک مضمون دیگر است که لازم نیست به شکل دیکته شده به آنها نگاه کرد. اگر قصهای در ذات خودش درست تعریف شود همه این پیام و محتوا و مضمون ها در آنها گنجانده شده است و با تعریفی درست می توان آنها را به بیننده منتقل کرد.
مجموعه «ستایش» قصه شاخصی نداشت، اما آنقدر درام و نوع پرداخت آن قوی بود که مخاطب را درگیر کرد تا جایی که هنوز دنبال ساخت سری 3 آن هستند و ما این درام قوی را در «در جست و جوی آرامش» هم دیدیم.
- بله قصدمان این بود که قبل از نگاه کلی و دستور عملی تلویزیون نگاه کنیم قصهای درگیر کننده را تعریف کنیم که بیننده آدمهایش را بپذیرد و به سرنوشتشان علاقه مند باشد و امیدوارم این اتفاق درباره این سریال هم بیفتد.
همه توقع داشتند که سعید سلطانی به جای این سریال، سری سوم ستایش را بسازد. چه اتفاقی افتاد؟
- ما که تمایل به ساخت ادامه ستایش داریم اما قبل از آن خواست تلویزیون مهم است که باید مقدمات این جریان را آماده کند. تخصیص بودجه داده شود و فیلم نامه هم نوشته شود و ما هم مثل شما دوست داریم تا این اتفاق بیفتد چه با من چه بدون من. خود مجموعه آندقر بار جذابیت داشت که اگر با هر کارگردانی ساخته شود این قصه درگیر کننده خواهد بود.
مولفههایی که درام را جذاب خواهد کرد، در مورد ستایش چه مولفههایی بود؟
- پرداختن به زاویه نگاه جدیدی بود که به آدمها میشد. ما با دو طرز تفکر مواجه بودیم یکی خانواده ستایش و دیگری خانواده حشمت فردوس بود. به علاوه اینکه با سرنوشت دختری مواجه بودیم که در ابتدای امر به نظر بیدست و پا و بی تجربه به نظر میرسد و اما گذر زمان و حوادثی که برایش اتفاق میافتد از او یک زن میسازد که از پدر بیمار و دو فرزند یتیمش نگهداری میکند. گذری بود که از یک زن یک انسان پر تکاپو می ساخت. وجوهات درگیر کننده در این قصه همینهایی بود که بیان کردم.
همیشه سرنوشت زنها در قالب آثار نمایشی به خصوص در تلویزیون با استقبال خوبی روبرو میشود. فکر میکنید دلیل این موضوع به خاطر این نیست که مخاطبان اصلی سریالهای ما خانمها هستند؟
- شاید یکی از دلایلش همین باشد، اما عمدتا هر جا که انسانی به کاراکترها نگاه شود و قصه از وجوه انسانی تعریف شود، حال چه قصه یک زن باشد و چه قصه یک مرد، قصه همه است و درگیر کننده خواهد شد.
خودتان دوست ندارید قصهای جدید با محوریت یک زن بسازید که سرنوشتش را نشان دهید؟
- دوست دارم قصهای خوب بسازم که قبل از هر چیز خودم را درگیر کند که دوست داشته باشم تعریفش کنم و ارزش وقت و هزینهای که مردم خواهند گذاشت را داشته باشد.
تا به حال از بازخوردهای سریال «در جستجوی آرامش» راضی بودید؟
- تا الان که به لطف خداوند سریال به خوبی دیده شده است. ما و گروه سازنده مدت زیادی مشغول کار بودیم و در شرایط سختی در سرما و گرما و با تعداد زیادی بازیگر و لوکیشن این سریال را ساختیم که امیدوارم مردم نیز آن را دوست داشته باشند.