فرادید؛ معمولاً روسای جمهور و همسرانشان را
افرادی سالخورده میدانیم. اما آنها نیز زمانی جوان بودند و داستان آشنایی باهمسرانشان
جنبه دیگری از زندگی آنها را نمایان میکند.
1. جورج واشنگتن و مارتا دندریج
در سال 1758، "مارتا دندریج" 27 سال
داشت و بهتازگی بیوه شده بود. مارتا زن بسیار ثروتمندی بود. در همان سال، جورج
واشنگتن که او هم 27 سال داشت ( و چندان پولی در بساط نداشت) مارتا را در یک
رویداد اجتماعی در ویرجینیا ملاقات کرد و خیلی زود در ژانویه 1759 ازدواج کردند.
اطرافیان این ازدواج را مصلحتی میدانستند، اما این زوج 41 سال با خوشی کنار هم
زندگی کردند. (ازدواج آنها در مزارع متعلق به مارتا برگزار شد که امروز "کاخ
سفید" در آنجا واقع است.)
2. "جان آدامز" و "لوئیزا کاترین
جانسون"
"لوئیزا کاترین جانسون" زاده لندن، در
سال 1779 در خانهاش واقع در فرانسه "جان کینسی آدامز" را ملاقات کرد. جان
با پدرش در سفری دیپلماتیک به اروپا همراه شده بود. لوئیزا 4 سال و جان 12 سال
داشت. این دو دوباره در سال 1795 در لندن ملاقات کردند. جان با لوئیزا ازدواج کرد
و به او گفت اگر میخواهد به سطح استاندارد خانواده برسد، باید خودش را ارتقا دهد
(در آن زمان پدر جان نخستوزیر بود). بااینحال لوئیزا با او ازدواج کرد. خانواده
جان آشکارا مخالفت خود را بر سر حضور یک "خارجی" در خانواده ابراز
کردند. اما این دو تا زمان مرگ جان آدامز در سال 1848 باهم زندگی کردند. تا قبل از
ملانیا ترامپ، لوئیزا تنها بانوی اول خارجی بود.
3. "جیمز بیوکنن" و "آنه
کولمن"
در تابستان 1819، جیمز بیوکنن 28 ساله با آنه
کولمن 23 ساله نامزد کرد. آنه دختر یک تاجر ثروتمند در پنسیلوانیا بود. جیمز در
اوایل نامزدی به دلیل مشغلههایش وقت زیادی را با آنه صرف نمیکرد و همین موضوع
سبب ایجاد شایعاتی شد که با زنان دیگر رابطه دارد و تنها برای پول با آنه ازدواجکرده
است. این شایعات نادرست بود اما آنه در ماه نوامبر به جیمز نامه نوشت تا نامزدی را
برهم بزند. در نهم دسامبر، آنه به دلیل مصرف بیشازحد لودنوم درگذشت. بیوکنن شدیداً
غمگین و مدتی ناپدید شد. اما بالاخره به شغل خود در لانکستر بازگشت. پس از مرگ
آنه، قسم خورد که هرگز دیگر ازدواج نمیکند. او تنها رئیسجمهور مجرد در تاریخ
آمریکا است.
4. "کالوین کولیج" و "گریس آنا
گودوئه"
در سال 1903، گریس گودوئه در حال آب دادن به گلهای
مدرسه ناشنوایان در نورتمنگتن، ماساچوست بود. همانطور که مشغول کار بود، سرش را بالا
برد. از پنجره ساختمان روبرو مردی را دید که صورتش را اصلاح میکند و لباس چرم و
کلاه نیز بر سر دارد. گریس با صدای بلند شروع به خنده کرد و مرد بهسوی او برگشت.
این اولین دیدار آنها بود. دو سال بعد ازدواج کردند.
5. "هری ترومن" و "بس
والاس"
در سال 1890، زمانی که هر دو کودک بودند، در
کلیسای باپتیست در میسوری دیدار کردند. هر دو در یک مدرسه درس میخواندند. هری 6 و
بس 5 ساله بود. بعدها ترومن درباره اولین دیدارشان اینگونه نوشت: "اندکی باهم
آشنا شدیم و شیفته موهای طلایی و چشمان آبیاش شدم. هر دو به مدرسه دولتی
"ساندی" میرفتیم و در همان مدرسه فارغالتحصیل شدیم و مسیر زندگی را باهم
طی کردیم. برای من، هنوز هم همان چشمهای آبی و موهای طلایی سالهای گذشته را
دارد." بس و هری در سال 1919 ازدواج کردند.
6. "لیندون جانسون" و "کلاودیا
آلتا لیدی برد"
لیندون در سال 1934 و تنها چند هفته پس از فارغالتحصیلی
کلاودیا از دانشگاه تگزاس، او را ملاقات کرد. لیندون 26 سال داشت و مشاور ریچارد
کلبرگ بود. لیندون کلاودیا را بهصرف صبحانه دعوت کرد و همان روز از او خواستگاری
کرد. کلاودیا گفت به پیشنهادش فکر میکند. لیندون به واشنگتن بازگشت و هر روز برای
کلاودیا نامه و تلگراف میفرستاد. ده هفته بعد به تگزاس بازگشت و کلاودیا پاسخ
مثبت داد.
7. "ریچارد نیکسون" و "تلما
کاترین پت راین"
در سال 1937 تلما پت رایان در سن 25 سالگی از
دانشگاه کالیفرنیای جنوبی فارغالتحصیل شد. او در شهر کوچکی نزدیک لسآنجلس معلم
شد و به عضویت گروه تئاتر آماتور شهر در آمد. در سال 1938، ریچارد نیکسونِ 26 ساله
که به شرکتی در همان نزدیکی تأسیس کرده بود، به گروه تئاتر پیوست. فکر میکرد مهارتهای
بازیگری در جلسات دادگاه به دردش میخورد. در اولین اجرا، ریچارد و تلما روبروی هم
ایفای نقش کردند. ریچارد در اولین قرار از تلما درخواست ازدواج کرد. آنها سه سال
بعد ازدواج کردند.
8. "باراک اوباما" و "میشل
رابینسون"
در سال 1989، میشل رابینسون در یک موسسه حقوقی
در واشنگتن مشغول به کار بود که از او خواستند با کارآموزی از دانشگاه هاروارد کار
کند. به نظرش نام عجیبی داشت: "باراک اوباما". چندی نگذشت که باراک 27
ساله، میشل 25 ساله را بهصرف شام دعوت کرد. میشل بعدها اذعان کرد تمایل نداشت با
یکی از معدود مردان سیاهپوست در آن شرکت بزرگ بیرون برود. میشل درنهایت راضی شد و
پس از چند ماه پیشنهاد داد ازدواج کنند. اما باراک علاقهمند نبود. یک شب در سال
1991 هنگام صرف شام در رستوران شیکاگو، میشل دوباره بحث ازدواج را پیش کشید. باراک
باز هم قبول نکرد. اما وقتی دسر را آوردند، یک حلقه نامزدی روی یکی از بشقابها
بود. در سال 1992 ازدواج کردند.
ترجمه: وبسایت فرادید