اردیبهشت سال 95، دادگاهی در هلند حکمی داد که برای چند هفته موضوع بحث بود. زنی در هلند که تازه وارد دوران بیست سالگی اش شده بود اجازه یافت با « اتانازی» به زندگی خودش پایان دهد، با این که اتانازی از سال 2002 در هلند قانونی است، اجرای این قانون به این دلیل جلب توجه کرد که زن جوان، در کودکیاش قربانی تجاوز شده بود و بعد از سالها درمان و مشاوره روانی هنوز نتوانسته بود با درد و رنج حاصل از این تجربه کنار بیاید و پزشکانش تشخیص دادند که او نمیتواند بهبود پیدا کند.
به گزارش به نقل از ایسنا،یکی از تندترین مواضع در مورد این حکم دادگاه و مرگی که بعد از آن رخ داد در پارلمان انگلستان گرفته شد. یک نماینده حزب کارگر در اعتراض به این تصمیم گفت: «دادن اجازه اتانازی به یک قربانی که از بیماری روانی رنج میبرد، مثل این است که او را برای قربانی بودن مجازات کنیم.»
کسی که مورد تجاوز یا تعرض جنسی قرار میگیرد، برای سالها خودش را مقصر میداند، دچار مشکل اعتماد کردن به دیگران میشود و با مرور خاطره تعرض خود را آزار میدهد. احساس مقصر بودن باعث میشود از تعریف ماجرا و کمک گرفتن به موقع خودداری کند. افسردگی، پرخاشگری، اختلالات اضطرابی و دو قطبی، تغییر گرایش جنسی و مانند آن برخی از نتایج بحران روانی ناشی از تجاوز یا سواستفاده جنسی از آدمهاست.
عموم روانشناسانی که در مورد تجاوز و سوءاستفاده جنسی حرف میزنند، آن را با کلمات بسیار تکان دهنده توصیف میکنند. تجاوز یا تعرض را تجربهای مرگبار، بدترین اتفاقی که میتواند برای کسی رخ دهد، اتفاقی که تمام زندگی فرد را متاثر میکند، بحرانی جبرانناپذیر برای زندگی و حیثیت و آبروی فرد و خانواده و ضایعهای غیر قابل جبران معرفی میکنند.
کسی منکر وحشتناک بودن این کابوس نیست، اما اخیرا عدهای از کسانی که تجربه تجاوز و آزار جنسی را از سر گذراندهاند تصمیم گرفتهاند راوی تصویر دیگری از قربانیان تجاوز باشند.
در چند هفته گذشته آدمهای زیادی با هشتگ #MeToo ( #من-هم) از تجربههای آزار و تجاوز جنسی در سنین و موقعیتهای مختلف نوشتند؛ روایتهایی که نشان میدهند آزار و تجاوز جنسی نه محدود به یک جنس است، نه یک نژاد یا طبقه خاص، نه محدود به مردم یک کشور خاص است، نه جای خاصی از خیابان و فقط دخترها نیستند که مورد تجاوز قرار میگیرند. آزار و اذیت جنسی میتواند در هر موقعیتی برای هر کسی رخ دهد. در محل کار، در خیابان، برای بازیگرهای سینما، برای روزنامهنگاران، ماموران پلیس و هر کس دیگری که در اطرافتان راه میرود.
#MeToo نشان داده است کسانی که مورد تعرض قرار گرفتند تنها نیستند. کسی که مورد تعرض قرار گرفته و هنوز در موردش حرف نزده، تنها نیست و هر چند خیلیها هستند که هیچ وقت نتوانستهاند از چرخه آزار خودشان و تکرار تجربه تجاوز و آزار جنسی در ذهنشان رها شوند، اما خیلیها هم بودند و هستند که برای درمان و کنار آمدن با چیزی که بر سرشان آمده است کاری کردهاند، خودشان را پیدا کردهاند و تجربه دردناکشان باعث نشده است که تصمیم به اتانازی بگیرند.
یکی، دو هفته گذشته بعد از رو شدن رسوایی تجاوز و آزار جنسی چندین بازیگر و مدل زن در هالیوود توسط هاروی وینستین، تهیه کننده مشهور سینما، آدمهای زیادی از تجربه آزار جنسی در موقعیتهای مختلف حرف زدند، اما رز آریانا مکگروان که از اولین کسانی که هاروی وینستون را متهم به تجاوز کرد، این هفته در سخنرانی برای تعداد زیادی از زنان فعال در هالیوود با استفاده از مجموعهای از مشهورترین نماد های جنبش حقوق زنان، با مشتی گره کرده در برابر دوربین های تلویزیونی ایستاد و گفت که سکوت در برابر آزار جنسی دیگر بس است: «آنچه در پشت صحنه برای من اتفاق افتاده است، در جامعه برای همه ما اتفاق میافتد. میخواهم بگویم که این مساله نمیتواند و نباید ادامه پیدا کند؛ زمان آن رسیده است که خانه را تمیز کنیم، ما قوی و شجاع هستیم و علیه این وضعیت خواهیم جنگید. ما اینجا هستیم و {تا زمانی که تغییر ایجاد نکنیم} از اینجا نخواهیم رفت.»
رز مکگروان در مورد تجربه آزار جنسی در هالیوود صحبت کرد و از زنان خواست به سکوت پایان دهند و اجازه ادامه تعرض به خودشان را ندهند
این کمپین اولین تلاش برای جرات دادن به قربانیان برای صحبت کردن در مورد آزار جنسی روزمرهای که تجربه میکنند نیست، هر چند که نمیتوان امیدوار بود آن قدر موثر باشد که دیگر حداقل در این نسل، نیازی به مبارزه به تفکری که آزار جنسی را بیمشکل میداند نداشته باشیم.