تحقیقات نشان میدهد، نیاز به مراکز آموزشی برای مشاوره به کودکان و والدینشان، انکارناپذیر است؛ به این دلیل که دانشآموزان در همهٔ سطوح، بهعنوان اعضایی که در مدارس تحصیل میکنند، هم در برقراری ارتباط با همسالان و مسئولین مدرسه و مشکلاتی که در این زمینه به وجود میآید به مشاوره احتیاج پیدا میکنند و هم درباره محیط و خانوادهای که در آن زندگی میکنند و مشکلات آنها را با خود به مدرسه میآورند، به مشاوره نیاز خواهند داشت.
متأسفانه آمار مشکلات تحصیلی، ارتباطی و اجتماعی دانشآموزان، در سطح بالایی قرار دارد. در کنار مسائل خانوادگی، عوامل تأثیرگذار بسیاری در جامعه وجود دارد که دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد.
مشکلات دانشآموزان، فقط به مدرسه، خانواده یا اجتماع، مربوط نمیشود. ممکن است مشکلی در میان نباشد و مسائلی در زمینههای رشد جسمی، حرکتی، عاطفی، ذهنی و شناختی دانشآموزان وجود داشته باشد؛ بنابراین نیاز به وجود افرادی که در این زمینه تخصص داشته و بتوانند به شناخت این مسائل و مشکلات بپردازند و در این زمینهها مشاوره بدهند، بسیار ضروری است.
مشاور کسی است که مشورت و راهنمایی میکند و لزوماً درمانگر نیست که بتواند همهٔ مسائل را حل کند؛ اما وجودش از آن جهت ضروری است که دانشآموزان به افرادی نیاز دارند که گوش شنوایی در شنیدن همهٔ مسائل و مشکلاتشان داشته باشند. ضرورت حضور فضایی برای مشاوره، نه فقط در مدارس که در همهٔ مؤسسات و سازمانها احساس میشود.
امروزه در کشورهای پیشرفته، در چارت سازمانی مجتمعهای آموزشی، نقشهایی برای مددکار اجتماعی، مشاور، آسیبشناس اجتماعی، روانشناس، روانپزشک، متخصص تعلیم و تربیت، آزمونگر و… به صورت ثابت یا غیرثابت، تعریف شده است. تفکیک این نقشها به حل بحران در کوتاهمدت میانجامد، ضمن اینکه مشاور نمیتواند همهٔ این نقشها را به عهده بگیرد.
پیش از دبستان هم نیاز به وجود پزشک خانواده یا پزشک عمومی وجود دارد که وضعیت جسمی و روحی دانشآموزان را بررسی کنند. تأسیس مرکز مشاوره ویژهٔ دانشآموزان و خانوادههای آنان توسط آموزش و پرورش را میتوان بهخصوص از زاویهٔ حل مسائل و مشکلات دانشآموزان، به فال نیک گرفت.
مشاوره مدرسه زمانی میتواند مؤثر باشد که به جای متخصص عمل نکند. مشاور، ابزاری برای شنیدن، آگاهی از وجود مشکل، ضمن صحبت با والدین و هدایت و ارجاع آن به متخصصین حوزهٔ مذکور است.
باید گفت در کشور ما نسبت مشاوران به دانشآموزان و مدارس، نسبتی بسیار نامتعادل است. در حال حاضر در هر منطقه، مراکزی با عنوان مراکز مشاوره خانواده، وجود دارد که آنها هم تعدادشان محدود است و به نظر میرسد باید به شکل مجموعهای منظمتر عمل کنند.
نابسامانیها، طلاق و جدایی والدین، فرار از خانه، غیبت والدین، کودکآزاری، اعتیاد والدین یا سایر افراد خانواده به ویژه در سطوح دبیرستان، زدوخوردها، درگیری، زورگویی و… مسائل و مشکلاتی هستند که دانشآموز در جامعه و خانواده و مدرسه در مواجهه با آنها قرار میگیرد و میتواند از مشاوره در برابرشان کمک بگیرد.
امروزه در مدارس کشور، جلسات انجمن اولیا و مربیان وجود دارد که با بهرهگیری از متخصصان تعلیم و تربیت، جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ با والدین به حل مسائل آموزشی و… دانشآموزان میپردازد. وجود چنین برنامههایی ضروری است، اما همان طور که ذکر شد، کافی نیست.
در حال حاضر، بسیاری از مراکز آموزشی دولتی از وجود مجموعهٔ افراد متخصصی که وجودشان برای حل مشکل دانشآموزان لازم باشد، بیبهرهاند. حتی بسیاری از مراکز غیرانتفاعی و خصوصی هم به طور واقعی، فاقد چنین امکاناتی هستند.
نکتهٔ دیگر اینکه حتی برخی مدارسی که به وجود مشاور، بهتنهایی، بسنده میکنند، متأسفانه از افراد متخصص در این حوزه استفاده نمیکنند.
با این وجود، ادعای آموزش و پرورش این است که به تأسیس این مراکز و توسعهٔ آنها خواهد پرداخت و این نشاندهندهٔ بالابردن کیفیت این مراکز در مدارس است. وجود چنین مراکزی امری بدیهی و ضروری است و بدون استثنا باید ساعاتی را در هفته یا ماه از وجود آنها استفاده کرد؛ چرا که تجربه نشان داده است مشاورهٔ به موقع میتواند در کاهش بسیاری از بحرانها مؤثر باشد و بسیاری از مسائلی را که در آینده به مشکلات جبرانناپذیری ختم میشوند، شناسایی و در نطفه خفه کند.
اما تأسیس این مراکز، به لحاظ کیفی هم میتواند در طبقهبندی و حل مشکلات اجتماعی، ارتباطی، شخصیتی و… دانشآموزان در مناطق آموزشی مختلف، با گذر زمان، مؤثر باشد. توصیه میشود هم دانشآموزان و هم خانوادهها به این مراکز و مشاوران آگاهی که توسط مراجع ذیصلاح، معرفی میشوند، اعتماد کنند و مسائل و مشکلاتشان را با آنها در میان بگذارند.
راهنماییگرفتن از مشاور آگاه به سلامت روان جامعه و حل بحرانهای مختلف، منجر خواهد شد. ممکن است مشکلاتی که به ظاهر، کوچک میآید مثل دوستیابی دانشآموزان، تا مدت زیادی، خانواده، مدرسه و… را درگیر خود کند و چه خوب اگر با بازکردن راههایی برای گفتوگو، این مشکلات را شنید، شناسایی کرد و نسبت به حل آنها اقدام کرد.