«نهنگ آبی» بازی باشد یا چالش فرقی نمیکند، مهم این است که باعث شد برخی مسئولان متوجه شوند سن آسیبهای اجتماعی در ایران کاهش یافته و راهکارهایشان قدیمی و ناکارآمد است. برخی کارشناسان این حوزه معتقدند بسیاری از این اتفاقات تلخ پیامد شکست در مبارزه با آسیبهای اجتماعی است و خودکشی دو دختر اصفهانی در هفتههای گذشته فقط بهانهای است تا این چالشها دوباره سر زبانها بیفتد.
به گزارش ، جام جم نوشت :اتفاقات اخیر دستکم سبب شد توجه مسئولان به آسیب اجتماعی جلب شود، چراکه بسیاری به این باور رسیدهاند نگاه سلبی، راهکار مقابله با آسیبهای اجتماعی نیست و این روش تنها پاک کردن صورت مساله است. درواقع اینکه معتادان متجاهر به زور و ضرب جمعآوری شوند چیزی از درد اعتیاد کم نمیکند یا این که جمع آوری ضربتی کودکان کار غمی از غمهای جامعه ایرانی نمیکاهد. به این بهانه با فرید براتی سده، رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور گفتوگو کردیم، اما حرفهایمان محدود به این نشد و پای دیگر آسیبهای اجتماعی نیز به بحث باز شد.
این اتفاق را که برخی کارشناسان از پایین آمدن سن آسیبهای اجتماعی در ایران خبر میدهند، تائید میکنید؟
تحلیلی در این باره که سن کدامیک از آسیبهای اجتماعی در ایران کاهش داشته، وجود ندارد. آنچه هم مطرح میشود بیشتر با توجه به مراجعاتی است که به مراکز مرتبط صورت میگیرد. به عنوان مثال گفته میشود تعدادی از کسانی که به مراکز درمان اعتیاد مراجعه میکنند نوجوانان هستند و همین ملاک کاهش سن اعتیاد است. به این مفهوم ما تحقیقی در این رابطه نداریم. در ارتباط با دیگر آسیبها هم همین گونه است. درواقع برچسب منفی که روی پیشانی آسیبهای اجتماعی وجود دارد اجازه کار تحقیقی در این خصوص را از پژوهشگران میگیرد.
یعنی هیچ پیمایشی در این باره صورت نگرفته است؟
در پیمایش اخیری که در سازمان بهزیستی و دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر انجام شده نتایجی به دست آمد که نشان میداد میانگین سن مصرف مواد مخدر کمی کاهش داشته است. البته بر اساس این پیمایش مصرف مواد مخدر میان دختران هم افزایش داشته است، اما درباره کاهش سن آسیبهای اجتماعی چنین اطلاعاتی نداریم که بتوانیم یک نظام ثابتی از این آمار به دست آوریم. هر چند بارها شنیدیم سن آسیبها کاهش داشته است.
به نظرتان دلیل اصلی افزایش آمار آسیبهای اجتماعی میان دختران چیست؟
دو تحلیل در این باره وجود دارد؛ یکی مبتنی بر افزایش آزادیهای زنان در جامعه است. این که زنان حالا بیشتر و راحتتر میتوانند در جامعه حضور داشته باشند و به همین دلیل، پیش از این پنهان میشد و حالا مطرح میشود. براساس تحلیل دیگر که نشاندهنده زنانهتر شدن آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد است این موارد ناشی از شرایط زنان در جامعه ایران است. از جمله خشونتی که علیه آنها وجود دارد یا غفلتی که در برابر اغلب نیازهایشان دیده میشود یا بحثهای هویتی که زنان دچارش هستند.
ضعفهای نظام آموزشی چقدر تاثیر داشته است؟
در بحثهای پیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی نقش ساختارهای نظام آموزشی بسیار موثر است. آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی متاسفانه برخی از این آسیبها را جدی نگرفته است. البته خوشبختانه آموزش و پرورش در این مورد جدیتر وارد شده است؛ اما فکر میکنم در سطح برنامهریزیهای آموزشی دیگر، این قضیه خیلی مورد اهتمام نیست. ولی باید بگوییم خطر خیلی جدی است. سیستم آموزشی باید به محققان اجازه بررسی آسیبشناسی این مشکلات را در نظام آموزشی بدهد. برخلاف برخی همکاریها هنوز براحتی امکان ورود متخصصان برای بررسیهای میدانی میسر نیست.
برنامه جامعی برای پیشگیری وجود دارد؟
ما تا مدتها و شاید هم در حال حاضر برنامه اجتماعی یا سیاستگذاری دقیق اجتماعی در کشورمان نداشته و نداریم. در یک سال اخیر و البته با ورود رهبر معظم انقلاب این بحثها جدی گرفته شد. وقتی رهبری عنوان کردند ما درباره بحث آسیبهای اجتماعی 20 سال عقب هستیم، باید هم در حال حاضر دچار چنین مشکلاتی باشیم. در این خصوص نگاه سیاستهای اعمال شده نیز شاید درست نبوده و بهتر است از این به بعد به گونهای عمل کنیم که اگر نتوانیم این آسیبها را مهار کنیم حداقل بتوانیم آن را کاهش بدهیم.
اخبار یکی از سنجههای موثق، دستکم برای افکار عمومی است. این که سن آسیبها کاهش داشته بیشتر به واسطه افزایش اخباری است که درباره خودکشی نوجوانان و دیگر آسیبهای مرتبط با نوجوانان به گوش میرسد.
البته خیلی به قطع نمیتوان گفت پیش از این نبوده و حالا هست. شاید در گذشته هم بوده، اما خیلی مورد توجه نبوده و دربارهاش غفلت میشده است و رسانهها هم به آن نمیپرداختند. اما حالا بیشتر مورد توجه است و رسانهها هم به آنها بیشتر میپردازند.
راهکار مرکز توسعه پیشگیری برای کاهش آسیبها چه بوده است؟
وقتی نگاه میکنیم به آسیبهای اجتماعی و عوامل تعیین کننده که منجر به آنها میشود در درجه اول باید آنها را بشناسیم و با توجه به سطحبندی انواع پیشگیری برنامهریزی کنیم. با توجه به این که در برنامه ششم هم استقرار سامانه رصد آسیبها و عوامل تعیینکنندهاش یک وظیفه دولت محسوب میشود در سازمان بهزیستی این سامانه مستقر شده است. تحقیقات لازم و پایلوتهایش صورت گرفته تا متوجه بشویم چه عواملی، چه به طور کلی و چه به صورت ریزتری در هر یک از آسیبها نقش دارند. به عنوان مثال نبود رضایت از زندگی عاملی است که در بسیاری از آسیبهای اجتماعی بویژه آسیبهای خانوادگی نقش دارد یا میزان خشونت که یکی از عوامل مهم مرتبط با آسیبهاست. این عوامل را باید بررسی کنیم. بحث بعدی درباره عوامل محافظت کننده است که عوامل فرهنگی ما هستند، عواملی که در خانوادهها و فرهنگ ملی و دینی ما هم وجود دارد و میتوانند در پیشگیری از آسیبها نقش مهمی داشته باشند و ما باید این عوامل را تقویت کنیم.
بحث آسیبهای اجتماعی با تاکیدات رهبر معظم انقلاب بویژه در دولت یازدهم مورد توجه قرار گرفت و همین باعث تشکیل شورای عالی اجتماعی کشور شد که این دوستان هم در این بحث به صورت جدی عمل میکنند و تقسیمبندیهایی در این رابطه صورت گرفت؛ به عنوان مثال طلاق واگذار شده است به سازمان بهزیستی یا بحث اعتیاد که همه دستگاهها با آن درگیر هستند.
البته این تقسیمبندی انتقادهای بسیاری هم از سوی کارشناسان اجتماعی به همراه داشت؛ به عنوان مثال سوال شده بود چرا باید مساله دختران فراری به وزارت ورزش محول شود؟
البته این بحث، مطرح است. بسیاری از آسیبها وجود دارد که هنوز برایش برنامهای تعیین نشده است؛ به عنوان مثال مفاسد اجتماعی تعیین تکلیف نشده یا برای زنان آسیب دیده خیابانی کاری صورت نگرفته است. در صورتی که میدانیم اینها میتوانند در بروز افزایش بیماریهای مرتبط موثر باشند و باید نیروهای کاهش آسیبی را در مورد آنها داشته باشیم.
آماری از تعداد زنان خیابانی دارید؟
تحقیقات و آمارهایی وجود دارد، اما آمارهایی نیست که بشود عنوان کرد. بخواهیم یا نخواهیم باید به این موارد هم بپردازیم و چارهای نداریم. از سویی با هرم جمعیتی و افزایش سن جوانان در جامعه و مشکلات ازدواج رو بهروییم و از طرف دیگر با افزایش این زنان. به همین علت باید برای این موارد هم چارهاندیشی کرد.