باشگاه خبرنگاران جوان: خبرگزاری روسی اسپوتنیک در گزارشی نوشت: تقریبا همه کارشناسان انتظار شروع درگیری های داخلی در عربستان سعودی پیش از به کرسی پادشاهی نشستن شاهزاده محمد بن سلمان را داشتند اما اینکه وی بخواهد چندین جبهه را همزمان برای خود باز کند یک قمار بزرگ به حساب می آید که می تواند در نهایت حتی به نابودی و فروپاشی حکومت آل سعود نیز بیانجامد.
آنهایی که با شرایط داخلی کشورهای عربی آشنایی دارند می دانند که نمی توان از ماجرای استعفای مبهم سعد حریری از نخست وزیری لبنان گذرا گذشت. جنگ یمن به بن بست کشیده شده است. در سوریه و عراق طرح های عربستان با شکست روبرو شده است. در لیبی و شمال آفریقا همپیمانان عربستان سعودی در شرایط بسیار دشواری قرار دارند. رئیس جمهور جدید ایالات متحده و وابستگانش چپ و راست به دنبال باج خواهی از عربستان سعودی هستند. اسرائیل تلاش دارد نهایت سوء استفاده را از شرایط بحرانی عربستان داشته باشد اما هیچ امتیازی به این کشور ندهد.
وهابی ها در داخل عربستان از شرایط بوجود آمده بسیار ناخرسند هستند و با بازگشت جنگجویان وابسته به آنها از سوریه و عراق و افغانستان احتمال دارد هر لحظه شورش به پا کنند. قبایل و عشایر داخل این کشور به دلیل ارتباطات قبیله ای و عشیره ای با دیگر قبایل و عشایر عربی در یمن و قطر و کویت و عراق و سوریه و شرایطی که دیدگاه های شاهزاده جدید به وجود آورده و می تواند شرایط و زندگی قبیله ای در این کشور را بر هم بزند ناخرسند هستند. بیش از هفت هزار شاهزاده وابسته به خانواده آل سعود بر سر قدرت با محمد بن سلمان در حال رقابت هستند و هر کدام به دنبال سهم خود از سفره نفتی این کشور می باشند. نسل جوان عربستان با شرایط موجود در این کشور کاملا مخالف است و به دنبال تغییرات اساسی در سیستم حکومتی می باشد و…
شاید درک شرایط بحرانی ای که عربستان سعودی در حال حاضر با آن مواجه است برای بسیاری پیچیده به نظر آید شاید هم نه اما مساله ای که اینجا مطرح است دخالت های دولت جدید ایالات متحده در این ماجراهاست. در حالی که ایالات متحده کشورهای دیگر مانند ایران را به دخالت در امور کشورهای دیگر متهم می کنند مشاهده می کنیم که ماجرای محاصره قطر دقیقا پس از سفر ترامپ به ریاض پیش می آید و رئیس جمهور ایالات متحده در توییتی لو می دهد که وی چراغ سبز برای این ماجرا را روشن کرده است.
علیرغم همه مطالبی که در مورد این ماجرا مطرح شده می توان توجه داشت که اشغال قطر توسط عربستان می توانست میلیاردها دلار درآمد به درآمدهای این کشور بیافزاید همانگونه که مصادره اموال ده ها شاهزاده و تاجر عربستانی میلیاردها دلار را به خزانه دولت سرازیر کرده و آن را از سقوط نجات می دهد.
عربستان سعودی اصرار می کند تا برای نمایش نفوذ و دخالت خود در دیگر کشورهای منطقه حریری را وادار کند که از ریاض استعفای خود را اعلام کند و همان شرایطی که برای عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی یمن بوجود آورده برای او ایجاد می کند. در مورد حریری نباید فراموش کرد که وی روابط بسیار صمیمی و نزدیک با شاهزاده های سدیری آل سعود که مخالف پادشاهی محمد بن سلمان هستند داشته و کلا به این خاندان منسوب می باشد.
با توجه به اینکه همه شخصیت های به نام سدیری به شکل های مختلف یا بازداشت شده اند و یا تحت اقامت اجباری قرار دارند هیچ بعید نیست که همین شرایط برای سعد حریری هم بوجود آمده باشد و مشاوران محمد بن سلمان امیدوار باشند که همان شرایطی را که برای یمن ایجاد کردند برای لبنان ایجاد کنند و جنگجویان فراری داعش مخصوصا خارجی ها را از سوریه و عراق به ترفندی وارد لبنان کنند تا همان شرایط یمن را برای لبنان ایجاد کنند و زمینه را برای مداخله نظامی در این کشور فراهم نمایند.
البته ایران و حزب الله نیز دست روی دست نگذاشته اند و ننشسته اند تا ببینند عربستان می خواهد چه کار کند. خونسردی سید حسن نصر الله در سخنرانی روز گذشته اش و نحوه سخنرانی وی نشان می داد که ایران و حزب الله خود را برای همه سناریوهای احتمالی آماده کرده اند.
بدیهی است که از شلیک موشک انصار الله به ریاض هم نمی توان به راحتی گذشت و می توان گفت این موشک بیش از اینکه هدف تخریبی داشته باشد پیغامی برای سعودی ها بود که "پایتختشان در دسترس است حواسشان را جمع کنند".
ترامپ هم نباید خیلی به موشک های پاتریوت آمریکایی ببالد چون موشک مذبور به ریاض رسید و پیغام خود را تحویل داد حال چه در هوا منفجر شده باشد چه روی زمین مهم این است که سیستم های دفاعی آمریکایی نتوانستند موشک را قبل از رسیدن به ریاض نابود کنند.
همه این سناریوها و شرایط امروزه وابسته به شرایط داخلی عربستان سعودی نیز هست و همه منتظر هستند ببینند ملک سلمان چگونه می خواهد همه هندوانه هایی را که با یک دست برداشته جمع و جور کند.