سرویس بین الملل فردا: "هری جی. کازیانیس" مدیر مطالعات دفاعی آمریکا در "مرکز منافع ملی" با انتشار یادداشتی اختصاصی در پایگاه "امریکن کانسروتیو" (American Conservative) به مقامات دولت آمریکا هشدار داده است که فکر جنگ با ایران را از سرشان بیرون کنند. این یادداشت را به نقل از جام نیوز که تحت عنوان "من پیش از این یک بار علیه ایران جنگیده ام و این جنگ پایان بدی داشت" منتشر شده را میخوانیم:
«من و همکارانم یک جنگ فرضی علیه ایران را به تصویر کشیده ایم؛ باید تلاش کنیم تا چنین جنگی هیچ گاه به واقعیت تبدیل نشود. سئوال این است که آیا جنگ علیه ایران اجتناب ناپذیر است؟ من که در واشنگتن و تنها با فاصله چند خیابان از کاخ سفید هستیم میتوانم دست کم یک چیز را به صورت قطعی بگویم: این جنگ محتمل است.
حرفهایی که در حال حاضر میان گویندگان، کارشناسان سیاست خارجی و اعضای رسانههای مختلف رد و بدل میشود مانند همان فضایی است که در سال 2002 و پیش از جنگ با عراق وجود داشت و در نهایت به جنگ انجامید؛ به همین علت است که من در حد مرگ میترسم. این در حالی است که پرزیدنت ترامپ دائما تکرار میکند که توافق هستهای ایران "بدترین توافق تاریخ بوده است" و کاخ سفید توافقی بین المللی را رد کرده که اکثر کارشناسان -حتی برخی کارشناسان جمهوری خواه و محافظه کار نیز- معتقدند که توافقی موفق بوده است.
حقیقت آن است که حمله واشنگتن به توافق هستهای ربطی به پایبندی ایران به توافق هستهای نداشته است و جمهوری خواهان باید این موضوع را بپذیرند و به روشنی به آن اعتراف کنند.
تلاشهای صورت گرفته برای لغو توافق هستهای در واقع به خاطر حساسیت و وسواس نومحافظه کاران آمریکایی نسبت به جمهوری اسلامی و تمایل شدید آنها به سرنگون کردن حکومتی است که ما از آن متنفر هستیم.
اگر بخواهم منصفانه بگویم، من نیز علاقهای به حکومت ایران ندارم، اما با توجه به مشکلات بزرگی که ما در سیاست خارجی با آن مواجه هستیم مانند رویارویی با رژیم سرکش کره شمالی که در حال حاضر قدرت هدف قرار دادن برخی مناطق آمریکا با کلاهک هستهای را دارد؛ به نظر میرسد اکنون وقت رویارویی با ایران نیست و نباید این مسئله اصلی تیم ترامپ باشد و پرداختن به آن تنها موجب تضعیف توان آمریکا برای تعامل با مشکلات بزرگتر مانند قدرت روز افزون چین، داعش، روسیه دوباره ظهور کرده و بسیاری دیگر از چالشهای امنیت ملی مان خواهد شد.
خبر خوب آن است که جنگ با ایران، قریب الوقوع به نظر نمیرسد، اما همانگونه که تاریخ به ما درس داده است، وقتی دو کشور رقیب که اهداف سیاست خارجی و امنیت ملی آنها کاملا متفاوت است با یکدیگر درگیر میشوند، اتفاقهای بد هر آیینه و با سرعتی زیاد میتواند به واقعیت بپیوندد.
فرض کنید که تنشهای میان آمریکا و ایران، زمانی در آینده دور یا نزدیک به شدت بالا گیرد. در آن زمان چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ این را از من قبول کنید که جنگ با ایران مانند هیچ یک از جنگهای گذشته نخواهد بود؛ جنگ در عراق، یوگوسلاوی سابق، افغانستان، باز هم جنگ عراق، لیبی، سوریه. نه! نه! ایران ارتشی مستحکم دارد که میتواند صدمات جدی به نیروهای آمریکایی وارد نماید.
در سال 2013 گروهی از همکاران من، جنگی فرضی آمریکا با ایران را مورد بررسی قرار داده و به تصویر کشیدند. این تحقیقات که در یک اندیشکده در واشنگتن صورت گرفت، مسیرها و رویدادهای محتمل زیادی که پس از رویارویی مستقیم آمریکا با ایران قابل تصور بود را مورد بررسی قرار میداد؛ اینکه اهداف جنگی هر طرف و استراتژی آنها چه خواهد بود و چنین درگیری در نهایت چگونه به پایان خواهد رسید.
هر چند این تحقیقات و در واقع این بازی جنگی به صورت محرمانه صورت گرفته است، با توجه به اینکه روابط آمریکا با ایران در حال حرکت در مسیری خطرناک است، همکاران من اجازه انتشار برخی از جزئیات آن را داده اند تا بتوانیم درک بهتری از خطر چنین درگیری داشته باشیم.
در شدیدترین حالت درگیری ها، ما به شرایطی فرضی در سال 2020 میپردازیم که روابط آمریکا و ایران برای چندین سال متمادی بیش از پیش به تلخی گراییده است. هر دو طرف با تمام توان برای گسترش قدرت خود در صفحه شطرنج ژئوپولیتیکی که از لبنان تا افغانستان کشیده شده است، تلاش میکنند.
در این شرایط تهران به شدت از توسعه قدرت نظامی آمریکا در خلیج فارس خشمگین است؛ ایران برای نشان دادن نارضایتی خود، تصمیم به آزمایش گسترده موشکهای میان برد و پس از آن موشکهای میان قارهای خود میگیرد. پس از آن آمریکا که توسط نیروهای اطلاعاتی خود از سری بعد آزمایشهای ایران مطلع شده است، توسط سیستم دفاع موشکی خود در منطقه، موشکهای ایران را در میانه راه ساقط میکند.
ایران نیز ساکت ننشسته و در واکنش به اقدام آمریکا یک رزمایش بزرگ دریایی در نزدیکی تنگه هرمز به راه خواهد انداخت و همچنین منطقهای ممنوعه دریایی را اعلام خواهد کرد؛ این اقدام که دست کم به مدت یک هفته تا پایان رزمایش ایران به طول میانجامد، قطعا به بسته شدن این مسیر مهم آبی خواهد انجامید تا قدرت رو به رشد نظامی تهران و توان ایران برای آشفته کردن بازار نفت را به رخ بکشد.
در این حالت، آمریکا به روشنی در فشار قرار خواهد گرفت؛ تنها یک روز بسته بودن تنگه هرمز موجب افزایش چشم گیر قیمت نفت تا 10 درصد خواهد شد. در صورتی که ایران تصمیم به بسته نگه داشتن تنگه هرمز بگیرد، تنها پس از یک ماه اقتصاد جهانی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و با افزایش این زمان حتی یک رکود اقتصادی جهانی قابل تصور است.
پس واشنگتن با ایران اتمام حجت خواهد کرد؛ فعالیتهای نیروی دریایی خود در تنگه هرمز را به پایان برسان یا آمریکا مسئولیت پایان دادن به آن را به عهده خواهد گرفت. تهران تنها 24 ساعت فرصت دارد که منطقه را ترک کند یا با اقدام نظامی رو به رو شود.
تهران تهدیدهای واشنگتن را بلوف تلقی کرده و با قدرت در جای خود ایستاده و حتی اقدامات نظامی خود در خلیج فارس را گسترش میدهد.
در این زمان جنگ میان آمریکا و ایران شروع میشود.
واشنگتن با شلیک موشکهای کروز از زیردریاییهای اتمی خود اکثر نیروهای ایران در تنگه هرمز را هدف قرار میدهد. تانکرهای نفت نیز آزادانه شروع به عبور از تنگه هرمز خواهند کرد. بازار نفت شروع به حرکت کرده و دست کم برای چند ساعت اکثر کارشناسان گمان خواهند کرد که بحران به پایان رسیده است.
اما نظر تهران این است که چنین اقدامی قابل سکوت نیست و تصمیم میگیرد به روشنی قدرت نظامی خود را نشان داده و اعلام کند که میتواند چه ضربات جدی به نیروی دریایی آمریکا در منطقه وارد نماید.
آنها پاسخ حمله آمریکا را با هدف گرفتن مظهر قدرت نظامی ایالات متحده خواهند داد؛ تنها ناو هواپیما بر فعال آمریکا در منطقه. بیش از 100 هزار موشک به سوی ناو آمریکایی شلیک شده و کشتی 100.000 تنی آمریکا همراه با 2000 سرباز و نیروی دریایی ایالات متحده به زیر آب فرو خواهند رفت.
ایران به این اقدام بسنده نخواهد کرد؛ تهران برای آنکه نشان دهد هیچ گونه اقدام نظامی دیگر از سوی واشنگتن را تحمل نخواهد کرد با زیردریاییهای جنگی که از روسیه خریداری کرده است به نیروهای آمریکایی در خلیج فارس حمله خواهد کرد؛ در حالی که ایران دو زیردریایی خود را از دست میدهد یک کشتی جنگی آمریکا غرق شده و 62 سرباز آن کشته میشوند.
در این حالت آمریکا چگونه پاسخ خواهد داد؟ باید زمان معینی برای یک جنگ تصور کرد، اما گویا ما راه خروجی از این جنگ نداریم. در حالی که تنها 5 روز از این جنگ گذشته تنها بر شدت آن افزوده شده است.
شاید در این شرایط برخی از ژنرالهای جنگ افروز علیه ایران سخن از حمله همه جانبه و ... به میان آورند، اما حقیقت آن است که نباید به چنین رویاروییهایی با ایران اندیشید. چنین تفکرهایی میتواند یک کابوس سیاست خارجی را برای آمریکا رقم بزند؛ ضمن آن که ایالات متحده باید در آن واحد با ایران و کره شمالی رو به رو شود.»