به گزارش "ورزش سه"، ایتالیا بعد از 60 سال بار دیگر پشت دیوار جام جهانی ماند و بزرگترین تراژدی را برای هواداران فوتبال رقم زد. شاگردان ونتورا نتوانستند شکست یک بر صفر مقابل سوئد را در جوزپه مهآتزا جبران کنند و تساوی بدون گل حکم به غیبت آنها در روسیه داد؛ اکنون جام جهانی چیزی شبیه پیتزای بدون پنیر است.
پریما سکوئنزا: خرافه ای که به حقیقت پیوست
مقدماتی جام جهانی 1958. ایتالیا در گروه 8 با سوئیس و ایرلند شمالی هم گروه بود. لاجوردی پوشان به واسطه دو قهرمانی، پرافتخارترین تیم مسابقات به حساب می آمدند و جزو مدعیان به شمار می رفتند. دو حریف آنها هم تیمهایی نبودند که نشود آنها را از پیش رو برداشت؛ اما آتزوری در عین ناباوری با 4 امتیاز پشت سر ایرلند شمالی 5 امتیازی دوم شد و از صعود به جام جهانی بازماند. مردم با گوجه از بازیکنان و کادر فنی استقبال کردند و آن تیم با تمام بازیکنانش منفور مردم شد و هیچ وقت به نیکی از آنها یاد نشد.
قریب به 60 سال بعد. ورزشگاه سن سیرو. سوت پایان توسط متئو لاهوز به صدا در آمد. پایان 95 دقیقه تلاش دو تیم با تساوی بدون گل. ایتالیا بعد از 14 حضور متوالی بازهم از صعود به بزرگترین آوردگاه فوتبال جهان بازماند. خرافه ای که به حقیقت پیوست. کدام خرافه؟ ایتالیا قهرمان جام جهانی 38 شده بود. در دو دوره بعدی در مرحله گروهی حذف شد و در جام جهانی 58 هم موفق به کسب سهمیه نشد. این بار هم چنین اتفاقی تکرار شد. آتزوری جام 2006 را بالای سر برد. در دو جام 2010 و 2014 در مرحله گروهی از دور مسابقات کنار رفت و در جام 2018 هم موفق به کسب مجوز حضور نشد. به همین سادگی...
سکوندا سکوئنزا: مردی که شغلش، ایتالیایی نبود!
بزرگترین تیمی که هدایتش را به عهده داشت ناپولی بود. آنهم درسالی که آنها در سری سی حضور داشتند! ونتورای 69 ساله پیش از هدایت ایتالیا سرمربی تیمهای تورینو، باری و پیزا بود و این بیان کننده تمام داستان است. بزرگترین افتخارهای این سرمربی مسن، قهرمانی در سری سی و دی ایتالیا به شمار می رفت. با این حال تاوکیو، رئیس فدراسیون فوتبال ایتالیا معتقد بود او استاد فوتبال است. حالا هم باید این سوال از اقای رئیس پرسیده شود که آیا همچنان روی حرف خود پایبند است یا خیر. ایتالیا هیچ وقت در طول مسابقاتش طراوت نداشت. پلن ویژه ای برای حمله دیده نمی شد. بازیکنان با دلی قرص به زمین نمی رفتند. اعتماد به نفس از بین رفته بود. اوج یک دل نبودن تیم و رابطه تیره و تار بازیکنان و ونتورا را می توان در برخوردهای آنها با یکدیگر متوجه شد. وقتی ده روسی قبول نمی کند در نیمه دوم بازی برگشت مقابل سوئد به زمین برود یا بوفون در نشست خبری قبل از بازی آخر با حرفهای ونتورا مخالفت می کند، می توان این شکاف عظیم را لمس کرد. شکافی که در نهایت منجر به حذف آتزوری شد و آنها جدی جدی به جام جهانی نرسیدند.
ترزا سکوئنزا: ستاره، موجود نبود
نه جیانی ریورا، نه لوئیجی ریوا، نه جوزپه مه آتزا، نه روبرتو باجو، نه فرانچسکو توتی، نه آلساندرو دل پیرو، نه آندره آ پیرلو، نه بوبو ویری، نه جان فرانکو زولا و نه پائولو روسی و نه....
ایتالیا هیچ یک از این ستاره ها را نداشت. آنها دست بسته تر از هر زمانی بودند. تیمی که بازیکن بااستعداد داشت؛ اما نه آنقدر که بتوانند یک تنه تیم را نجات دهند. ایموبیله و بلوتی مثل اسکیموهایی بودند که در سواحل برزیل به سر می بردند؛ مارکو وراتی به سان ماهی بود که بدون آب می خواهد گذران زندگی کند؛ امثال برناردسکی و ال شراوی هم فرصت آنچنانی پیدا نکردند و اینسینیه هم یا به میدان نیامد یا اگر هم به بازی گرفته شد در پست غیر تخصصی به میدان رفت. به قول مارکو تاردلی بزرگ، ایتالیا برای صعود به جام جهانی به 11 ایتالیایی احتیاج داشت...
کوارتا سکوئنزا: سوئد، این دوست داشتنی تنفر برانگیز!
سوئد. تیمی دوست داشتنی و در عین حال منزجر کننده! تیمی که برای رسیدن به اولین تورنمنت بدون زلاتان پس از 18 سال، هلند و ایتالیا را قربانی کرد. مردان یان اندرسون مانند گلادیاتورهای ایتالیایی مقابل آتزوری به میدان رفتند و 180 دقیقه دویدند و دویدند و دویدند. آنها حتی یک لحظه هم پا پس نکشیدند و سزاوارانه به روسیه رسیدند.
مردان یخی بازهم برای ایتالیا بدیمن بودند. جام جهانی 58 در این کشور برگزار شد و ایتالیا در همان جام غایب بود. سال 2004 سوئد با ایتالیا هم گروه بود و با گرفتن یک تساوی 1-1 از این تیم باعث حذف آتزوری در مرحله گروهی شد و حالا بازهم با دو نمایش کم نقص آنها را از رسیدن به جام جهانی بازداشتند. به نوعی می توان گفت در دوئل بین فراری و ولوو این کمپانی سوئدی بود که برنده شد تا بعد از دو دوره غیبت بازهم در جام جهانی حضور داشته باشند؛ البته بدون زلاتان...
کوئینتا سکوئنزا: فرا رسیدن دوران ایتالیای بدون بوفون
"بوفون جام جهانی را از دست نداد؛ این جام جهانی بود که بوفون را از دست داد" این بهترین توصیف برای بزرگمرد دوست داشتنی و تو دل بروی فوتبال ایتالیا بود. مسی، رونالدو، زیدان یا هر اسطوره و ستاره و قهرمان دیگری ممکن است دشمنان یا آنتی فن هایی داشته باشند؛ اما غیر ممکن است کسی وجود داشته باشد که جی جی را دوست نداشته باشد. اشک های سرافرازانه او بار دیگر جاری شد؛ این بار تراژیک تر. وقتی در اوج غم، بزرگی می کرد و جوانترها را در آغوش می کشید. جوانترهایی که باید برای او هم که شده بود سوئد را شکست می دادند؛ اما بوفون از آنها گلایه ای نداشت. با سری بالا به کنار زمین آمد؛ اما بغض لعنتی جلوی چشم میلیونها بینندهی بهت زده ترکید. او تنها نبود. خیلی ها گریستند. برای کاپیتانی که تنها بود. برای کاپیتانی که نمی توانست گل هم بزند. برای کاپیتانی که نمی توانست مربیگری هم کند. برای کاپیتانی که وقت رفتنش رسیده بود و باید در تلخ ترین شب سال خداحافظی می کرد. بوفون رفت و حالا باید به ایتالیای بدون او عادت کنیم. چه عادت تلخی...
سکوئنزا فینالّه: بفرمایید پیتزای بدون پنیر
سال1951 ویتوریا دسیکا کارگردان ایتالیایی فیلمی به نام "معجزه میلان" روی پرده برد که مورد استقبال زیادی قرار گرفت. فیلمی که با همکاری چزاره زاواتینی به نمایش درآمد و زندگانی فقر زده گروهی در جنگ جهانی دوم را روایت می کرد و در نهایت به واسطه معجزه میلان داستان به خوبی تمام شد؛ اما این بار این معجزه کار ساز نبود. تیم فقر زده ونتورا موفق نشد از جنگی که درش حضور داشت سربلند بیرون بیاید.
"No Italy No Party" تصور جام جهانی بدون ایتالیا سخت است. هر روز مسابقات از راه می رسند و ایتالیایی نیست تا ستاره هایش دیوانگی کنند. سرودهای دیوانه وار آنها را نمی بینیم. رگ های متورم ده روسی، سر شکسته کیه لینی، مشت های گره خورده جی جی غیر قابل رویت است. رویای خداحافظی بوفون با جام زرین، به کابوس مبدل شد. فاتح 4 دوره این رقابت ها جایی در بین 32 تیم حاضر در این رقابت ها ندارد. پاناما دارد، اما ایتالیا نه. شاید الان همه ما داغ هستیم و متوجه نیستیم چه اتفاقی رخ داده و نیاز به زمان داریم تا به عمق فاجعه پی ببریم. روسیه بد سلیقه ایتالیا را راه نداد.
بفرمایید روسیه؛ بفرمایید جام جهانی؛ بفرمایید پیتزای بدون پنیر...
نوید استادرحیمی