ماهان شبکه ایرانیان

نگاه اجتماعی به توانبخشی افراد دارای معلولیت

محمد کمالی: توانبخشی چه از جنبه علمی و چه از نظر ارایه خدمات به افراد دارای معلولیت در ایران بسیار جوان است. نخستین فعالیت‌ها در این زمینه به اواسط دهه ۴۰ شمسی بر‌می‌گردد.

نگاه اجتماعی به توانبخشی افراد دارای معلولیت

سلامت نیوز:محمد کمالی: توانبخشی چه از جنبه علمی و چه از نظر ارایه خدمات به افراد دارای معلولیت در ایران بسیار جوان است. نخستین فعالیت‌ها در این زمینه به اواسط دهه 40 شمسی بر‌می‌گردد.

به گزارش ، اعتماد نوشت: خدمات ساخت ارتز‌ها و کفش طبی در جمعیت هلال‌احمر (شیر و خورشید سابق) آغاز شد. رشته فیزیوتراپی در دانشگاه تهران در سال 1345 و مدرسه عالی توانبخشی در تهران با سه رشته گفتاردرمانی، کاردرمانی و فیزیوتراپی در سال 1352 افتتاح می‌شود. همزمان انجمن توانبخشی هم آغاز به کار می‌کند که زیرنظر وزارت بهداری اداره می‌شود و بیمارستان شفا یحیاییان به عنوان مرکزی که خدمات توانبخشی را به صورت روزانه ارایه می‌کند در دسترس افراد دارای معلولیت قرار می‌گیرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تجمیع معاونت بهزیستی وزارت بهداری و نهادها و سازمان‌های غیر دولتی در سازمان بهزیستی کشور، خدمات توانبخشی به صورت متمرکز ارایه می‌شوند. متاسفانه در فرصت حضور سازمان بهزیستی در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، به حدکفایت بهره مندی افراد دارای معلولیت از سطوح پیشگیری، درمان فراهم نشد و توانبخشی مبتنی بر جامعه که از طریق خانه‌های بهداشت و شبکه مراقبت‌های بهداشتی اولیه، از طریق بهزیستی به اجرا درآمده بود، در شبکه ادغام نشد.

در هنگام بررسی لایجه نظام جامع رفاه اجتماعی موضوع نزدیکی سلامت و رفاه اجتماعی به درستی شناخته نشد و بعدتر انفکاک سازمان بهزیستی کشور از وزارت بهداشت و پیوستن آن به وزارت رفاه اجتماعی دوری بیشتری بین نهاد سلامت و نهادهای اجتماعی به وجود آورد. توانبخشی یک فعالیت نیست، یک فرآیند است که در همه ابعاد پزشکی (جسمی، ذهنی، روانی)، آموزشی، حرفه‌ای و اجتماعی صورت می‌پذیرد. توانبخشی نه تنها به فرد می‌اندیشید بلکه از جنبه‌های حقوق انسانی نیز فرد را تحت توجه خود قرار می‌دهد. این توجه به آنجا می‌رسد که باید مداخلاتی در سیستم‌های موجود در جامعه انجام پذیرد تا الحاق و بازگشت مجدد فرد به جامعه تسهیل شود و فرد دارای ناتوانی و معلولیت بتواند به همه امکانات جامعه دسترسی داشته باشد و از حقوق یکسان با سایر شهروندان برخوردار شود. همه اینها موید آن است که توانبخشی نه تنها جنبه پزشکی دارد بلکه سایر جنبه‌ها از جمله حیطه اجتماعی را به صورتی پر‌اهمیت در بر می‌گیرد. توجه همه‌جانبه به زندگی افراد دارای ناتوانی و معلولیت ضرورت هماهنگی بیشتری بین نهاد تامین سلامت جامعه و نهاد تامین رفاه اجتماعی را بیش از پیش ضروری ساخته است. این امر نه تنها در موضوع توانبخشی مطرح است که در کلیت موضوع سلامت اجتماعی قابل بررسی و طرح است. تشکیل معاونت اجتماعی در وزارت بهداشت با درک این مهم است که جنبه‌های اجتماعی سلامت هر روز به صورتی گسترده‌تر در زوایای زندگی مردم به ایفای نقش می‌پردازند و کیفیت زندگی مردم را بیش از پیش متاثر می‌سازند.

هر‌چند هنوز تعریف‌ها از سلامت اجتماعی از تنوع و گونه‌گونی زیادی برخوردار است لیکن توجه به این مقوله در وزارت بهداشت بسیار حائز اهمیت است. همچنین توجه به موضوع توانبخشی و به خصوص توانبخشی پزشکی به عنوان یکی از وظایف برجای مانده در وزارت می‌تواند مکمل خدمات دریافتی افراد دارای معلولیت از نهادهای دیگر باشد. بدین‌ترتیب زنجیره خدمات دریافتی می‌تواند تکمیل شود و سلامت افراد دارای معلولیت با اطمینان خاطر بیشتری تامین شود.

در متن حکم وزیر محترم بهداشت در انتصاب اینجانب برای سرپرستی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به «اهتمام لازم برای تامین، حفظ و ارتقای سطح سلامت مردم به ویژه افراد دارای معلولیت، محرومین و نیازمندان» اشاره شده است که مسیر تامین آن از طریق «کمک به تبیین و تدوین برنامه‌های ملی مرتبط با توانبخشی، رفاه و سلامت اجتماعی» و «همکاری سازمان‌یافته با نهادهای متولی ارایه خدمات توانبخشی، رفاه و سلامت اجتماعی در کشور جهت مشارکت در سیاستگذاری‌های مرتبط با این حوزه‌ها» و «برنامه‌ریزی و اجرا برای رصد، مدیریت و مطالبه اصلاح مولفه‌های اجتماعی برای پیشگیری و کنترل تهدیدهای سلامت و اعمال رویکرد اجتماع‌محور سلامت از طریق توانمندسازی تشکل‌های مردم نهاد و توسعه، تقویت خیریه‌های سلامت و توانبخشی» در نظر گرفته شده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان