تعریف موفقیت حرفهیی برای افراد گوناگون، مختلف است. اما چیزی که تمام افراد موفق در آن مشترک هستند، «هر روز بهتر از روز قبل بودن» است. اگر شما نیز در پی موفقیت در زندگی حرفهیی هستید، با پرسیدن سؤالهایی از خود، این ویژگی را در خودتان چک کنید.
به دنبال یک شغل جدید هستید؛ برای شرکت خود به دنبال یک موقعیت استثنایی میگردید؛ در نردبان شغلی خود پلهی بعدی را جستجو می کنید؛ مهم این است که بازتاب کارهای خود را به طور منظم پیگیری کنید. شاید درمیان فشارها و شلوغی روزمره بسیاری از مسائلی که در این مقاله عنوان میکنیم نادیده گرفته شوند اما واقعیت این است که بدون آنها مدام درجا خواهید زد.
اگر میخواهید یک کارآفرین، مخترع، رهبر، کارمند، نقاش، راننده و یا فروشندهی خوب باشید، این سؤالات سخت را هر روز از خود بپرسید.
در جای درستی قرار گرفتهام؟
گاهی مسیری که برای زندگی حرفهیی سالهای قبل در نظر گرفته بودیم، به کار امروزمان نمیآید. اگر شور و اشتیاقتان را از دست دادهاید شاید مسیر تکراری سالهای قبل را طی میکنید؛ در جای درستی قرار نگرفتهاید و مسیر صحیح را گم کردهاید.
شناخت موقعیت کنونی میتواند به شما کمک کند تا اهداف زندگی حرفهیی خود را به خوبی تنظیم و پیگیری کنید. تعیین جایگاه درست، شانس شما را برای موقعیتهای طلایی پیش رو افزایش خواهد داد.
مقالات مرتبط:
بهتر شکست میخورم؟
تا کنون بارها سعی کردهاید و شکست خوردهاید؟ مهم نیست، دوباره سعی کنید. اما این بار بهتر شکست بخورید!
اگر برای رسیدن به اهدافتان تلاش میکنید و جایگاهی را برای بهدستآوردن درنظر گرفتهاید، بهترین پیشنهاد این است که ادامه بدهید، حتی اگر بارها شکست بخورید.
نباید از شکستهای احتمالی بترسید، باید از آنها درس بگیرید و نگاه انتقادی به اشتباهات گذشته داشته باشید: اینبار بهتر شکست خوردهاید و یا فقط شکست خوردهاید!؟
برای این کار سه مورد از بزرگترین اشتباهات خود را بنویسید و بر اساس آنها برای برنامههای بعدی خود تصمیمگیری کنید. شاید لازم باشد که برای این کار کلاس بروید، بیشتر مطالعه کنید و یا از یک مربی کمک بگیرید.
فراموش نکنید که اشتباهها فرصتهایی هستند که در لباس اشتباه پنهان شدهاند پس نگذارید این فرصتها از شما عبور کنند.
مقالات مرتبط:
هنوز میترسم؟
بدون ریسک، پاداشی وجود نخواهد داشت! تنها با رویارویی با ترسهاست که میتوانید بر آنها غلبه کنید. خود را در زندگی حرفهیی با ترسها و ریسکها به چالش بکشید تا محدودیتها را پشت سر بگذارید.
اگر چنین سیاستی نداشته باشید کمکم به سمت غرور در کار خود و کمکردن رابطههای حرفهیی خواهید رفت.
تلاش برای داشتن یک چالش حرفهیی، یک اشتباه است نیست بلکه فرصتی است که به شما یک هدف جدید و راه تلاش برای رسیدن به آن میدهد.
مقالات مرتبط:
برای رسیدن به هدف چه برنامهای دارم؟
شما برای صعود به قلهی اورست بدون برنامه حرکت نمیکنید؛ درست است؟ پس چرا بسیاری از ما در زندگی حرفهیی خود بدون تدوین یک استراتژی موفق برای اطمینان از پیروزی، پیش میرویم؟
همهی ما نیاز داریم پیش از شروع به جستجو برای کار و یا حتی مذاکره برای یک قرارداد جدید، از خودمان سؤالاتی بپرسیم: به دنبال چه هستیم؟ چرا شایستهی این کار هستیم؟ و مهمتر از همه اینکه به چه پلههایی برای دستیابی به هدف نیاز داریم؟
شاید اهداف شما در ابتدا برای دستیابی بسیار بزرگ به نظر برسند بنابراین نقشهی راه باید به گونهای باشد که آن را به قطعات قابل کنترل تقسیم کند. معمولاً اهداف در آغاز یک کسبوکار آنقدر غولآسا به نظر میآید که ممکن است پیش از آغاز احساس کنید در مسیر رسیدن غرق خواهید شد! میتوانید برای تمرکز بیشتر بر روی توسعهی یک چشمانداز مناسب برای شرکتتان، آن را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید، یک طرح کسبوکار بریزید و منابع مالی و سرمایهگذاران آن را بیابید. حالا شما به جای یک هدف بزرگ غیرقابلدسترس، تعداد زیادی هدف دردسترس دارید.
مقالات مرتبط:
خودم را باور دارم؟
قبل از آنکه به اهدافتان دست پیدا کنید، باید تواناییهای خود را باور داشته باشید. اگر باور نداشته باشید که میتوانید مسافت را طی کنید پس هرگز از خط پایان عبور نخواهید کرد. خود را باور ندارید؟ پس وقت بازبینی فرارسیده است: چرا چیزی که هستید را دوست ندارید؟ مهارتهای شما پوسیده و غیرکاربردی است؟ در کار خود تبدیل به یک آدم مغرور شدهاید؟
همهی این سؤالها را از خود بپرسید و در نهایت این موضوع را با خود تکرار کنید که تنها کسی که میتواند محرک شما برای حرکت روبهجلو در زندگی حرفهییتان باشد، خود شما هستید.