ماهان شبکه ایرانیان

چگونه مُچ دروغگو ها را بگیریم؟ تشخیص دروغ با مشاهده زبان بدن

تا این‌جای کار که دروغگوها از خواندن متن ما حسابی کیف کرده‌اند. اما خیال‌تان راحت

چگونه مُچ دروغگو ها را بگیریم؟ تشخیص دروغ با مشاهده زبان بدن

انسان‌ها به این جهت با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند که محتویات داخل مغزشان را به همدیگر بگویند. برای بیان چیزهایی که در مغز می‌گذرد راه‌های مختلفی داریم. صحبت کردن، نوشتن، استفاده از دود، شمشیر، قمه، چماق و نانچیکو و … در نهایت استفاده از حرکات بدن. ما می‌توانیم حالات مختلف روحی خود را هم با استفاده از این ابزار برای سایر انسان‌ها بازگو کنیم. با این حال هنگامی که به صورت حضوری با کسی ملاقات می‌کنیم به نظر می‌آید بیشتر از ابزار کلامی برای برقراری ارتباط استفاده می‎کنیم. چیزی که ما را از سایر حیوانات متمایز می‌کند. یعنی زبان پیچیده‌ی انسانی. هر کدام از ماها که تعداد زبان‌های بیشتری بلد باشد می‌تواند با افراد بیشتری ارتباط برقرار کند و سر از محتویات مغزشان در بیاورد. اما زبان تنها عضوی نیست که می‌تواند منظور انسان را به افراد دیگر منتقل کند. اعضای دیگر بدن انسان هم قادرند معانی و مفاهیم انتزاعی مختلف را به زبانی قابل فهم در بیاورند. در واقع جالب است بدانیم که زبان سرخ که داخل حلق قرار دارد مستعدترین عضو بدن برای بیان مفاهیم ذهنی است به طوری‌که گفته می‌شود 45 درصد از کار بیان مفهوم ذهنی از طریق این عضو کوچک انجام می‌شود. در واقع انسان طوری در بیان کردن مفاهیم از طریق زبان حرفه‌ای شده است، که می‌تواند خیلی بیشتر از بیان صِرفِ محتویات مغزش، از آن کار بکشد. کارهای پیچیده و هوشمندانه‌ای مثل دروغ گفتن از طریق زبان انجام می‌شود. با این حال، همان‌طور که گفتیم بقیه اعضای بدن نیز حرف می‌زنند و در اصل 55 درصد از منظورهای ما را بیان می‌کنند اما از آن‌جا که انسان‌ مدت‌هاست (منظور از مدت‌ها یعنی زمانی بسیار بیشتر از 10هزار سال) از زبان به‌صورت تخصصی استفاده می‌کند دلیلی نداشته تا یاد بگیرد چطور از بقیه اعضا بدن هم به همان قدرت برای بیان مفاهیم استفاده کند. (هر چند وجود زبان‌های اشاره در بین سرخپوست‌ها نشان می‌دهد که انسان تا حدود کمی راه‌های ارتباطی غیر کلامی را هم گسترش داده است). در هر صورت انسان نسبت به انتقال معنی از طریق حرکات بدن خیلی پیشرفت نکرده است و نسل بشر هنوز انقدر تکامل پیدا نکرده و هوشمند نشده که بتواند تمام توان خود را در فعالیتی مثل دروغ گفتن به کار بگیرد. به زبان خیلی ساده یعنی هر چقدر زبان انسان در موذی‌گری پیشرفت کرده است، چشم و دست و پا و … در انتقال مفاهیم خیلی ساده هستند. هر چقدر همکاری مغز و زبان در ساختن و پرداختن دروغ دقیق و بدون نقص باشد اما دیگر اعضای بدن در این گاوبندی تازه کار هستند و به احتمال زیاد گند می‌زنند به کار.

liar-by-jacopo-comanducci

تا این‌جای کار که دروغگوها از خواندن متن ما حسابی کیف کرده‌اند. اما خیال‌تان راحت. قصد ما نه این است که یک دلیل علمی برای فخر فروختن دروغگوها بتراشیم و نه این‌که نحوه دروغ گفتن مؤثر را آموزش دهیم. در واقع می‌خواهیم کار دروغگوها را حسابی سخت کنیم. پس از خواندن این مقاله متوجه می‌شوید که دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند به این راحتی به شما دروغ بگوید. هر چند که اگر می‌خواهید نظر شخصی من را بدانید باید بگویم هوشمندی غرورانگیزتری در راست گفتن وجود دارد که هوش به کار رفته در دروغگویی باید جلوی آن لنگ بیندازد.

البته این حرف‌ها به این معنی نیست که بخواهیم مردم را به دو دسته دروغگوها و راستگوها تقسیم کنیم. همه‌ی ما در زندگی گاهی پیش آمده که بنا به دلایلی از جمله ترس، سیاست، رفاقت و یا اصلاً برای خنده، حقیقت را پنهان کرده و دروغ گفته‌ باشیم. اگر لفظ دروغگو به کسی اطلاق شود معنی‌اش این است که آن فرد عادت دارد در هر موقعیتی فرت و فرت دروغ بگوید. اما برای افرادی که از دروغ متنفرند نیز ممکن است پیش بیاید که دروغ بگویند. چیزی که ما در این‌جا به شما می‌گوییم را نه تنها می‌توانید برای تشخیص انواع دروغ‌ها – چه دروغ‌های حرفه‌ای و چه آماتوری – به کار ببرید، بلکه می‌توانید با یادگیری آن سایر کارهای خود نظیر مصاحبه شغلی، خواستگاری، معامله پراید چپی و خرید طوطی سخنگو از مولوی، را نیز هَندل کنید.

How-to-catch-liars

…..

ما مثل ریگ دروغ می‌گوییم. ( البته دور از جان آن کسانی که مجری تلویزیون ازشان می‌پرسد “آیا تابحال دروغ گفته‌اید؟” و جواب می‌دهند “اصلاً، ابداً، حتی یکبار”… فقط مشخص نیست که چرا مجسمه این افراد را در وسط میادین اصلی شهر نصب نمی‌کنند تا الگوی همه مردم شوند. )
می‌بینید… خود ما هم روی‌مان نشد همان اول کار حقیقت را مثل مرد بکوبیم روی میز… در واقع وقتی که با یک آدم غریبه سر صحبت را باز می‌کنیم احتمال این‌که در 10 دقیقه اول حتماً یک دروغی از خودمان در بیاوریم، بسیار بالاست. نیازی هم نیست همه دروغ‌های‌مان قلمبه سلمبه باشد. اغلب اوقات کسی که دروغ می‌گوید یا می‌خواهد وجهه بهتری از خود بسازد یا از ترس درگیری دست به این کار می‌زند. اما کسی که مخاطب دروغ است دوست دارد واقعیت را بشنود و اگر بفهمد به او دروغ گفته‌اند فکر می‌کند که او را احمق فرض کرده‌اند. همان‌طور که گفتیم زبان دروغگوی فوق العاده‌ای است در حالی‌که اعضای بدن خیلی افتضاح دروغ می‌گویند. این‌جاست که هنر خواندن ” زبان بدن ” خودش را نشان می‌دهد.


مقالات مرتبط:
◄ با یادگیری زبان بدن، شرلوک هُلمز شویم
◄ راهنمای ساعت بیولوژیک بدن: چه کاری را، چه موقع، انجام دهیم؟
◄ 14 اشتباه رایج در معاشرت که روح‌مان از آن‌ها بی‌خبر است
◄ چگونه دست یک دروغگو را رو کنیم (تا مجبور شوند راستش را بگویند)

مبانی زبان بدن

lying-25

اگر می‌خواهید زبان بدن را متوجه شوید باید دنبال علائم ریلکسی و اضطراب باشید. هر کسی راحت و طبیعی رفتار کرد یعنی احتمال بسیار قوی راست می‌گوید و هر کسی علامتی از اضطراب در رفتارهایش بروز کرد به این معنی است که احتمالاً دروغ می‌گوید. ابتدا بگذارید نشان‌تان دهیم اگر یک فرد احساس راحتی کند بدنش چه واکنش‌هایی از خود نشان می‌دهند. چند تا از رایج‌ترین واکنش‌های بدن یک آدم ریلکس را با هم مرور می‌کنیم :

زبان بدن مثبت :

body-language

  • فرد گوینده خیلی راحت به شما نزدیک می‌شود
  • حالت دستانش ریلکس است، دست‌ها از همدیگر باز هستند
  • می‌تواند برای مدت طولانی به صورت شما نگاه کند
  • هیچ نشانه‌ای از خجالت کشیدن ندارد، به کف زمین نگاه نمی‌کند
  • خنده‌اش واقعی است

زبان بدن منفی:

body-language-header

  • فرد گوینده از نزدیک شدن به سمت شما اجتناب می‌کند
  • دست‌ها یا پاهایش به صورت ضربدری یا بسته قرار گرفته‌اند
  • بجای این‌که به صورت شما نگاه کند سرش دائم می‌چرخد
  • نوک پاهایش به سمت شما نیست
  • موقع صحبت کردن با شما گوش، چشم، بینی و یا دست و گردنش را می‌خاراند

یک علامت کوچولو می‌تواند معانی خیلی زیادی را در بر داشته باشد. برای مثال، دست به سینه ایستادن که جزو علائم زبان بدن منفی به شمار می‌رود، می‌تواند به این دلیل باشد که طرف واقعاً سردش شده است، گاردش را بسته است و یا اصلاً این‌که حوصله‌اش از بحث سر رفته است. شاید هم یک دلیل ساده‌ای مثل بیش از حد غذا خوردن دارد. نکته این‌جاست که هر کدام از این نشانه‌ها، به تنهایی، می‌توانند گول زننده باشند از این رو برای حدس زدن درباره احوال درونی فرد مقابل، باید وقوع چند علامت را بررسی کنید. همیشه با سنجش موقعیت و نگاه کردن به چند علامت است که می‌توانید حدس قوی‌تری بزنید. مثلاً اگر وارد یک عروسی شدید و دیدید دو خانم دائم به یکدیگر می‌گویند ” تو چه خوشگل شدی ” ، ” این لباسه چقدر بهت می‌آد ” یا ” عزیزم، کدوم آرایشگاه رفتی؟” و در آن واحد سرشان را به این‌طرف و آن‌طرف می‌چرخانند و پشت گوشان را می‌خارانند و ابروهای‌شان خیلی بالا و پایین می‌رود بدانید که به احتمال 99 درصد، دارند همدیگر را به‌طور نامحسوس مسخره می‌کنند.

تشخیص آدم دروغگو

یکی از بزرگترین مزایای بلد بودن زبان بدن این است که متوجه می‌شوید طرف مقابل‌تان چه مقدار از حرف‌هایش صحت دارد. البته هیچ‌گاه نمی‌توانید 100 درصد مطمئن باشید که راست و دروغ افراد را کاملاً تشخیص می‌دهید اما با کمی تمرین می‌توانید مو را از ماست بیرون بکشید و گول حرف مفت دروغگوها را نخورید. ابتدا باید توجه داشته باشید که از چه تاکتیک‌هایی برای خواندن زبان بدن طرف استفاده می‎کنید زیرا دروغ‌های بزرگ و دروغ‌های کوچک با هم فرق دارند. چیزی که ما در این‌جا به شما خواهیم گفت تکنیک‌های تشخیص دروغ‌های گنده است. دروغ‌هایی که حسابی گوینده خود را دچار استرس و نگرانی می‌کنند. روش‌های ارائه شده توسط ما به درد تشخیص دروغ‌های کوچک نمی‌خورند. برای تشخیص دروغ‌های سبک‌تر باید مبحث Micro Expressions را بخوانید که در طی آن متخصصان می‌توانند فرد را تا حدی زیر نظر بگیرند که با آنالیز واکنش‌های بسیار کوتاه احساسی او، که به صورت ناخودآگاه در کسری از ثانیه رخ می‌دهند، از راست و دروغ حرف‌هایش سر در بیاورند. این متخصصان همیشه از افرادی که فکر می‌کنند می‌توانند ماشین دروغ‌سنج را شکست بدهند استقبال می‌کنند.

پاملا می‌یر (Pamela Meyer) نویسنده کتاب “تشخیص دروغ” (Lies potting) در این‌باره تحقیق مفصلی انجام داده است تا الگوهای رایج رفتاری زبان بدن در بین دروغگوها را پیدا کند. در طی این مطالعه پاملا دریافت که دروغگوها در حین بیان کردن دروغ‌های‌شان، رفتاری از خود بروز می‌دهند که تنها می‌توان نمونه‌ی آن‌را در بین افراد معذب پیدا کرد. البته با قارچ و پنیر اضافه…

ببند اون نیشتو .. !

یکی از سخت‌ترین کارها این است که بخواهی به دروغ خنده واقعی تحویل بدهی. در واقع همچین کاری رسماً غیرممکن است. یکی از دلایل این‌که آدم رویش نمی‌شود عکس‌های خانوادگی را نشان بقیه بدهد همین خنده‌های مصنوعی افتضاح است. دهان را که نگاه می‌کنی اندازه کاپوت کادیلاک سویل باز شده است اما هر چه بیشتر به عکس نگاه می‌کنی می‌بینی که خنده مصنوعی‌تر می‌شود. دلیل مصنوعی بودن خنده را در چشمان‌تان جستجو کنید نه در دهان. وقتی که به‌صورت طبیعی می‌خندید زیر چشمان‌تان چروک می‌شود زیرا بر اثر یک خنده‌ی واقعی لُپ‌های‌تان ناگهان بطور اتوماتیک باز شده و پوست زیر چشم را به بالا هُل می‌دهد و چروک می‌اندازد. حالا متوجه شدید که چرا می‌گوییم این کار غیرممکن است؟ خنده واقعی از درون می‌آید.

ماسمالی نکن

Lie-Detector

کسی که دروغ می‌گوید خودش هم متوجه می‌شود که مثل حالت عادی‌اش صحبت نمی‌کند، بنابراین متوجه می‌شود که باید طوری این قضیه را جبران کند. بنابراین سعی می‌کند که زیاد تکان نخورد و مثل جغد در چشمان شما زُل بزند تا اصلاً به او شک نکنید. در حالی که یک آدم نرمال خیلی ریلکس با بدنش حرکت می‌کند و نیازی هم ندارد تا برای طولانی مدت در چشم‌ هم‌صحبتش خیره شود. مضاف بر این موارد، آدم معذب یا گردنش را می‌خاراند و یا چشمانش را می‌مالد و خیلی سریع طرفینش را نگاه می‌کند. بدن به‌صورت طبیعی خیلی آرام و ریلکس رفتار می‌کند، اما هنگامی که ذهن مغشوش باشد و استرس به آدم وارد شود حرکات غیرنرمال خودشان را نشان می‌دهند. اگر به شانه آدم دروغگو دست بزنید انگار که به او برق وصل کرده‌ باشید. از جایش می‌پرد چون احساس راحتی نمی‌کند. همین‌طور نگاه مداوم چشم‌ها که می‌تواند بر ترس فرد از رو شدن دستش دلالت داشته باشد.

ماله نکش

LyingCreativity

همه این سوتی‌های غیرکلامی به کنار، زمینه سازی طرف را هم زیر نظر بگیرید. اغلب، آدم‌های دروغگو سعی دارند تا داستان‌شان با رعایت جزئیات دقیق بیان شود و اگر مورد اتهام باشند، مجازات‌هایی به مراتب بدتر از آنچه شما در نظر گرفتید را لایق ” مجرم واقعی ” می‌دانند. سؤال شما را با سؤال پاسخ می‌دهند تا برای خودشان زمان لازم برای ماله کشی و لاپوشانی جور کنند. بعضی‌های‌شان انقدر به بحث شاخ و برگ می‌دهند و بحث را فرسایشی می‌کنند که از ادامه صحبت خسته شوید و مشکل اصلی را فراموش کنید. این رفتارها را با سوتی‌های زبان بدن منفی ترکیب کنید، تا خیال‌تان راحت شود که طرف راست می‌گوید یا دروغ. معمولاً ترکیب این دو جواب درستی می‌دهد.

دوباره تأکید می‌کنیم که پارامترهای شما برای باز کردن مُچ یک دروغگو بررسی ریلکسی یا معذبی یک فرد است. بنابراین اگر فردی بنا به عادت شخصی رفتارهایی را از خود بروز می‌دهد که در مورد شخص او عادی است، نباید این‌ها را به حساب دروغگویی بگذارید. مثلاً فردی که به تازگی با او آشنا شده‌اید موقع حرف زدن تیک عصبی دارد و کار عجیب و غریبی می‌کند که در نگاه اول فکر می‌کنید این نشانگر معذب بودن و استرس داشتن و در نتیجه دروغگو بودن اوست. اما بعد از چند وقت متوجه می‌شوید که بنده خدا تیک دارد. همیشه به رفتار اطرافیان‌تان دقت کنید تا خنده و گریه واقعی آن‌ها را ببینید. اگر در برهه‌ای از زمان متوجه شدید که رفتار عادی یکی از نزدیکان شما دچار نوسان شده است، بدانید که مسئله‌ای او را عذاب می‌دهد. مثلاً اگر به رفیق‌‎تان که هیچ‎وقت فوتبال نمی‌بیند زنگ زدید و او با لحنی عجولانه از شما پرسید نتیجه بازی متالیست خارکیف و اف سی خورونتوخاروس در جام یاشاردُقُل چند چند شد؟ مطمئن باشید که او را بوکوحرام گروگان گرفته و می‌خواسته به شما آمار بدهد. البته قبل از این‌که برای نجاتش شماره آتشنشانی یا اورژانس را بگیرید توجه داشته باشید که ممکن است زود قضاوت کرده باشید. حداقل صبر کنید تا صدای خِس خِس نفس زدنش پشت تلفن را بشنوید بعد اقدام کنید. این‌همه تأکید می‌کنیم که تنها با مشاهده چند علامت به کسی مشکوک شوید به خاطر این است که نروید یقه‌ی آدم بی‌گناهی را بگیرید و پس از شرمنده شدن به او بگویید “تقصیر من نبود، در مجله بامیلو این چیزها را نوشته بودند.” از ما گفتن. در غیر این‌صورت به سر خود گول مالیده‌اید که فکر می‌کنید با دیدن یک علامت، فرق بین واقعیت و افسانه را کشف کرده‌اید.

مصاحبه شغلی و استفاده از زبان بدن

Interview

مصاحبه شغلی چیزی از خواستگاری رفتن کم ندارد. فقط در صورت موفقیت به جای این‌که یک دختر خوشگل گیرتان بیاید، دلیلی برای کوک کردن زنگ سر ساعت 6 صبح نصیب‌تان می‌شود. نکته‌ی مشترک بین مصاحبه شغلی و خواستگاری این است که شما باید کاری کنید تا ازتان خوش‌شان بیاید. در هر دو مورد، طرفین مقابل دارای قدرت تصمیم‌گیری بیشتری هستند. در هر صورت می‌خواهیم نکاتی را از زبان بدن درباره مصاحبه شغلی به شما بگوییم که شاید به کارتان بیاید. در مصاحبه شغلی می‌توان گفت که مصاحبه شونده هیچ قدرتی ندارد و از این رو محیطی پدید می‌آید که در آن متقاضی کار معذب‌ است. کافی است تحت تأثیر این محیط قرار بگیرید و زبان بدن منفی از خودتان به نمایش بگذارید تا کارتان خراب شود. بهترین کاری که شما می‌توانید بکنید این است که با شناخت زبان بدن به صورت آگاهانه، اجازه ندهید تا حرکات غیر کلامی منفی از شما سر بزند.

شروع با جذبه از شما می‌تواند تعیین کننده باشد زیرا اثر روانی اولیه‌ای که شما بر روی مصاحبه کننده می‌گذارید شدیداً بر روی تصمیم‌گیری‌اش تأثیر می‌گذارد. لبخند بر لب داشتن، محکم دست دادن و با کلاس برخورد کردن در کنار زبان بدن مثبت که قبلاً خدمت‌تان عرض کردیم، صحنه را آماده می‌کند تا شما یک مصاحبه‌ی راحت در پیش داشته باشید. شما هیچ‎وقت نمی‌دانید که مصاحبه کننده قرار است چه‌طور شما را در مخمصه گیر بیندازد، بنابراین این‌کار هیچ‌وقت بد نخواهد بود که از حالت منفعلانه کامل دست بکشید، ابتکار عمل را در دست بگیرید و جذبه شخصی خود را به نمایش بگذارید.

انجام دادن حرکات زبان بدن مثبت که در بالا خدمت‌تان ارائه کردیم انقدر هم سخت نیست. در واقع بخشی از اضطرابی که در اتاق مصاحبه به شما وارد می‌شود مربوط به عدم آمادگی است. حتی اگر تمرکز خود را در انتهای مصاحبه از دست بدهید و حرکات زبان بدن منفی را انجام بدهید، سعی کنید اولش با اعتماد به نفس وارد شوید تا تأثیر اولیه خوبی از خود بر جای گذاشته باشید. برای آماده شدن و کاستن از اضطراب مخرب، از قبل درباره شرکتی که می‌خواهید در آن مصاحبه بدهید تحقیق کنید. می‌توانید چند سؤال مرسوم در مصاحبه‌های شغلی را به خاطر بسپارید. هر چیزی که از شما فرد ویژه‌ای ساخته است را قبل از ورود به اتاق پیش خود تکرار کنید. مطمئناً این چند حرکت اعتماد به نفس شما را بالا خواهد برد و این‌طور احساس نخواهید کرد که دست خالی وارد اتاق مصاحبه شده‌اید.

BodyLanguage1

اگر از نگاه کردن در چشمان مصاحبه کننده احساس مزخرفی به شما دست می‌دهد بهتر است چند درجه بر روی میز خم شوید تیزبینانه به دهان طرف نگاه کنید. دست زدن زیر چانه و خمار کردن چشم‌ها و فوت کردن به زُلف موها را بگذارید برای آتلیه عروسی. اگر مثل عقاب به طرف نگاه کنید آن‌گاه ظاهر یک شنونده‌ی خوب را خواهید داشت و اگر هم کمی اضافه بر سازمان حرف زدید، چهره‌ی عقابی‌تان آن‌را جبران خواهد کرد. اگر سؤالی از مصاحبه کننده پرسیدید باید به او وقت بدهید تا جواب شما را بدهد. این وقت دادن را می‌توانید با اعضای بدن‌تان نشان دهید. با قرار دادن قسمتی از انگشتان یا دست، بر روی دهان‌تان می‌توانید خیال طرف را راحت کنید که گوش‌تان به اوست و قرار نیست وسط حرفش بپرید.

یک چیز دیگر را هم بگوییم که خیال‌تان راحت‌تر شود. هیچ کدام از مصاحبه‌کننده‌ها از مریخ نیامده‌اند و همه‌شان زمانی مصاحبه شده‌اند. بنابراین برای‌شان طبیعی است که فرد مصاحبه شونده مقداری اضطراب داشته باشد. بنابراین مقدار کمی دستپاچگی کارتان را خراب نخواهد کرد. شاید بهتر باشد این‌طور بگوییم که مصاحبه کننده از شما انتظار دارد حداقل یک‌ مقدار اضطراب داشته باشد، اصلاً اگر زیادی اعتماد به نفس داشته باشید و بیش از حد ریلکس باشید ممکن است دل مصاحبه کننده را بزنید.

علی ایحال، آن قسمت از کار که مربوط به خودتان است را درست انجام دهید و امیدوار باشید تا بقیه‌اش هم برای‌تان خوب پیش برود. هر چه باشد بخش دیگر کار مربوط به انسان دیگری است و شما در مورد آن هیچ کاری نمی‌توانید بکنید. شاید همه کارهای شما درست باشد اما آن‌ها دنبال یک آدم جوان‌تر یا پیرتر باشند. از مدل کفش شما خوش‌شان نیاید یا ته ریش دوست نداشته باشند. شما که نمی‌دانید هر آدمی چه ملاک‌هایی در ذهن خود دارد. کلاً خارج از مصاحبه شغلی هم هیچ‌وقت ذهن‌تان را درگیر کارهایی که از عهده شما خارج است نکنید. فقط بر روی آن قسمتی تمرکز کنید که کاری از دست‌تان ساخته است. شناخت زبان بدن و استفاده از آن کاری است که از دست شما بر می‌آید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان