مروری بر آثار رازی و ابن‌سینا از نظر علم تغذیه

مقدمه: سالها استادان در مقدمه دروس علم تغذیه اشاره می‌نمودند که رازی و ابن‌سینا به موضوع تغذیه و نقش آن در سلامت و درمان بیماریها توجه داشته‌اند و ما هم سالها ضمن تدریس این جمله را برای دانشجویان خود تکرار می‌کردیم، به تدریج این سئوال در ذهن من پیدا شده بود که واقعاً توجه رازی و ابن‌سینا به موضوع تغذیه تا چه میزان بوده است و اطلاعات و اعتقادات تغ ...

مروری بر آثار رازی و ابن‌سینا از نظر علم تغذیه

مقدمه:

سالها استادان در مقدمه دروس علم تغذیه اشاره می‌نمودند که رازی و ابن‌سینا به موضوع تغذیه و نقش آن در سلامت و درمان بیماریها توجه داشته‌اند و ما هم سالها ضمن تدریس این جمله را برای دانشجویان خود تکرار می‌کردیم، به تدریج این سئوال در ذهن من پیدا شده بود که واقعاً توجه رازی و ابن‌سینا به موضوع تغذیه تا چه میزان بوده است و اطلاعات و اعتقادات تغذیه‌ای آنها دارای چه مبانی و تا چه حد بوده است؛ بخصوص که در چند مورد در مقدمه کتابهای تغذیه‌ای چاپ کشورهای خارجی به برخی از نظریه‌های این دو دانشمند اشاراتی راشده، به هرحال انگیزه‌ای پیدا شد که برای مطالعه آثار این دو دانشمند ایرانی به جستجوی منابع بپردازم در این تلاش به برخی کتابها و رساله‌های مربوط به این دو دانشمند دسترسی پیدا کردم و با یک مرور سریع و سطحی بر مطالب این منابع دریافتم که آثار بجا مانده از این دو دانشمند از نظر مطالب تغذیه‌ای بسیار غنی هستند و تعجب کردم که چرا تاکنون آثار آنها از دیدگاه علم تغذیه به طور شایسته مورد پژوهش قرار نگرفته است و مصمم شد در فرصتی که پیدا شده بود، به مطالعه دقیق‌تر آثار این دو دانشمند بپردازم و نتایج آن را تحت عنوان «مروری بر آثار رازی و ابن‌سینا از نظر علم تغذیه» به صورت مقاله‌ای ارائه نمایم.
برای درک اهمیت دیدگاههای تغذیه‌ای رازی و ابن‌سینا لازمست در ابتدا به زمان زندگی این دو دانشمند توجه نمائیم و برای این منظور مروری کوتاه بر آگاهی‌های تغذیه‌ای در دوران مختلف تاریخی خواهیم نمود.
تقسیم‌بندی تاریخ علم تغذیه براساس نظریه «شنیدر» (2) شامل سه دوره است.

الف- عصر طبیعی:

در این عصر عقاید مبهم و خرافی از قبیل قدرت معجزه و قدرت شفادهی و ارزش طبی نسبت به غذاها وجود داشته است.

ب- عصر تجزیه شیمیائی:

در این عصر تجربیات لاوازیه (3) در سال 1762 در مورد تنفس، اکسیداسیون و کالری سنجی منجر به کشف اکسیداسیون موادغذائی در بدن و تولید انرژی غذائی گردید و لاوازیه پایه‌گذار علم جدید تغذیه و پدر علم تغذیه نامیده شد.
در طول تقریباً صد سال بعد پیشرفت در علم شیمی منجر به شناختن عناصر کربن، هیدروژن و اکسیژن و ازت در مواد غذایی و لزوم وجود کربوهیدراتها، چربی و پروتئین در رژیم غذایی گردید.

ج- عصر بیولوژی:

مطالعاتی که از سالها قبل شروع گردیده بود در سال 1912 میلادی منجر به کشف اولین ویتامین گردید و علم تغذیه وارد دوره جدیدی گردید.
در فاصله 1940-1912 دوازده ویتامین و بعد از آن دو ویتامین دیگر کشف گردید. محققان علم تغذیه سپس دوره جدید دیگری را به دوره‌های تاریخ علم تغذیه افزوده‌اند که عصر ملکولی نامیده می‌شود.

عصر سلولی یا ملکولی:

از سال 1955 میلادی با پیشرفت در تکنولوژی امکان کاربرد میکروسکوپ الکترونی و التراسانتریفیوژ و همچنین کاربرد ایزوتوپ‌های رادیواکتیو، امکان مطالعه در مورد احتیاجات تغذیه‌ای و متابولیسم هر سلول و حتی اجزاء داخل سلولی پیدا شده است و امکان مطالعه بر روی آنزیمها، ژنها و عوامل مؤثر در حیات، سلامت و رشد را فراهم ساخته است.

معرفی مختصر رازی:

ابوبکر محمدزکریای رازی (251-313ق/865-925م)
اروپائیان او را (RAZES) و ایرانی‌ها او را باختصار رازی می‌خوانند. در شهر ری متولد شد و دوره جوانی را صرف تحصیل موسیقی، ادب، لغت، فصاحت، بلاغت، ریاضی، نجوم، صرف و نحو، علوم طبیعی و غیره و تحصیل طب را پس از 30 سالگی آغاز کرد.
رازی تحصیل علم طب را در بغداد شروع نمود و سپس مأمور بیمارستان در زادگاه خود شد و سپس به بغداد مراجعت نمود و ریاست بیمارستان عضدی را عهده‌دار شد. تألیفات رازی به زبان عربی هستند و عده‌ای او را طبیب عرب خوانده‌اند. رازی بر علوم زمان خود احاطه کامل داشته است و از عقاید، تجربیات و نظرات دانشمندان قبل و معاصر خود اعم از یونانی، مصری، کلدانی، هندی و ایرانی و دیگران آگاهی داشته و شخصاً اقدام به تحقیق و تجربه نموده و کشفیات و ابتکارات مخصوص به خود به خصوص در علوم پزشکی و شیمی داشته است و گفته‌اند که رازی هیچ موضوعی علمی و طبی را تا خود شخصاً مورد آزمایش و امتحان قرار نمی‌داد به نوشتن آن مبادرت نمی‌نمود. طبق نظر مورخان و محققان رازی 226 تا 273 جلد کتاب بزرگ و کوچک تألیف نموده است که در اینجا فقط به ذکر چند کتاب او می‌پردازیم.
کتاب الحاوی: این کتاب مهمترین، معتبرترین و مطول‌ترین کتاب مربوط به طب می‌باشد که توسط رازی نوشته شده است و به قول برخی از محققین این کتاب بعد از مرگ رازی و از روی نوشته‌های پراکنده رازی جمع‌آوری شده است. ظاهراً این کتاب شامل سی جلد است.
اولین بار در قرن شانزدهم کتاب الحاوی بوسیله فرگوت (4) از عربی به زبان لاتین برگردانده شد و چندین بار به چاپ رسید.

کتاب طب المنصوری:

که مربوط به کلیات علم طب و شامل ده جلد است. این کتاب مدتها در دانشکده‌های اروپا از جمله کتب کلاسیک علم طب بوده است. کتاب الجدری و الحصبه (آبله و سرخک): این کتاب اولین کتابی است که در طب راجع به این دو بیماری بطور جداگانه بحث نموده است.
کتاب من لایحضره الطبیب: این کتاب برای استفاده عموم و زمانی که دسترسی به پزشک وجود ندارد نوشته شده.

کتاب منافع الاغذیه و مضارها:

این کتاب اولین کتاب جامع تغذیه‌ای است که بیشتر برای استفاده عموم نوشته شده و ما در این مقاله بیشتر آن را مورد مطالعه و بحث قرار خواهیم داد.

رازی و علم تغذیه

رازی را به جرأت می‌توان پایه‌گذار علم تغذیه درمانی یا Dietetics دانست.
او رژیم غذایی را بر دستور داروئی ترجیح می‌داده است و این گفته معروف از اوست که:
تا ممکن است درمان با غذا و در غیر این صورت با داروهای ساده و در آخر با داروهای مرکب انجام می‌شود.
مهما قدرت ان تعالج بالاغذیه فلاتعالج بالادویه و مهماقدرت ان تعالج بداواء مرکب.
و در جائی دیگر گفته است:
هرگاه طبیب موفق می‌شود بیماریها را با غذا درمان کند پس به سعادت رسیده است.
توجه رازی به اهمیت رژیم غذائی در درمان بیماریها به این جملات قصار محدود نیست بلکه این توجه در تمام تألیفات و رسالات او کاملاً مشهود است و به جنبه‌های کاربردی رژیم درمانی توجه داشته است.
او علاوه بر شرح رژیم غذائی مناسب برای بیماریها، تعدادی از کتابها و رسالات خود را به بهداشت غذائی و رژیم غذائی اختصاص داده است از جمله:
کتاب منافع الاغذیه و مضارها این کتاب یکی از آثار برجسته رازی و اولین کتاب جامع در زمینه بهداشت غذائی است. رازی در فصل اول این کتاب و در سبب تألیف کتاب چنین می‌نویسد:
در نظر دارم کتابی جامع و کامل و محققانه تألیف نمایم و در آن راههای جلوگیری از زیانهایی که در نتیجه خوردن برخی خوراکها عرض می‌گردد بیان کنم... و بهتر دیدم علاوه بر بیان امور جزئیه و موارد خاصی که برای معالجه و دفع ضرر بعضی غذاها مورد بحث قرار می‌گیرد، فصلی را نیز راجع به قوانین کلی مربوط به تدبیر غذاها و نوشابه‌ها اختصاص دهم.
این کتاب مشتمل بر دو گفتار در نوزده فصل است که یک دوره کامل بهداشت غذائی است در گفتار اول هفده فصل را درباره انواع خوراکها شامل:
گندم، سایر غلات و حبوبات و انواع نان، آبها، شرابها، مشروبات غیرالکلی، گوشتهای تازه، گوشتهای خشک و نمک سود، گوشت ماهیها، احشاء و اندامهای خوراکی دامها، لبنیات، تخم طیور، اقسام سبزیها، میوه‌های تر، میوه‌های خشک، شیرینیها (حلواها)، ترشیها، ادویه‌ها و غذاهای گرم و سرد را شرح می‌‎دهد و خواص و منافع مصرف آنها و زیان‌های ناشی از مصرف بی‌مورد آنها و راه‌های جلوگیری و دفع زیان‌های آنها و راه‌های جلوگیری و دفع زیان‎های آنها را مورد بحث قرار می‌دهد.
در این کتاب 22 نوع نان، 17 نوع آب، 23 نوع شراب، 17 نوع گوشت، 50 نوع میوه مورد بحث قرار گرفته است که نشانگر وسعت و دقت‌نظر رازی در معرفی نقش مواد خوراکی در رابطه با سلامت و بیماریهای انسان است.
در گفتار دوم در کتاب منافع الاغذیه و امضارها رازی بشرح قوانین کلی صرف غذا و مطالب بسیار جالب تغذیه‌ای می‌پردازد مانند:
علل بی‌اشتهائی و طرز جلوگیری از آن، وقت غذا، تعداد وعده‌های غذا، غذا، حرکت و ورزش، غذا و آب خوردن، غذا و خواب، غذا و غم و اندوه، نوع غذا و قانون کلی در انتخاب غذا برحسب حالات مختلف و سن، ضرر و زیان و پرهیز زیاد و دائمی از غذا، قانون کلی در تغییر عادات غذائی، بهداشت حفظ مزاج از نظر غذا، بیان کلیات غذاهای مزه‌دار مفرده و نفع و ضرر هر یک از آنها نتیجه ترکیب آنها با هم و غیره.
رازی در گفتار دوم کتاب منافع الاغذیه و مضارها در بیان مسائل کلی و عمومی مربوط به تغذیه مطالبی را اینگونه مطرح می‌سازد:
حال که از ذکر جزئیات انواع مواد غذائی فارغ شدیم اکنون به بیان مسائل کلی و عمومی می‌پردازیم و گوئیم گاهی اتفاق می‌افتد که خوردن بعضی از غذاها گو اینکه خوب باشد موجب ضرر و زیان در بدن انسان می‌شود. این زیانها یا در اثر زیادی یا کمی غذا و یا به علت بی‌موقع خوردن آن پیش می‌آید.
خوردن غذا وقت معینی دارد، بعضی از اشخاص قبل از وقت و جمعی بعد از موقع مقتضی به واسطه نداشتن برنامه مرتب غذا صرف می‌کنند و همچنین شرایط دیگری را مانند:
حرکت و سکون پیش و بعد از غذا، خواب، جماع و بدی خوابگاه، منزل، رنگارنگی سفره، تنوع غذا، مدت زمانی را که در آن صرف می‌کنند. بعضی عوارض نفسانی و روحی مانند خشم و اندوه و امثال آن را رعایت نمی‌نمایند.
بعضی اوقات غذا سازگار با مزاج غذا خورد و وضع و حال به خصوص نیست و یا آنکه حرارت و برودت غذاها در آن موقع اعتدال ندارد، در این موارد باید به اختصار هر یک را برای خواستاران آن شرح دهیم به اندازه‌ای که با منظور ما از تألیف این کتاب مناسب باشد.

رازی و نظریات مربوط به خلطها و مزاجها

رازی معتقد به وجود خلطهای چهارگانه سازنده بدن انسان شامل صفرا، سودا، بلغم و خون و لزوم تعادل در خلط‌های بدن برای ایجاد مزاج متعادل و حالت سلامت بوده است. طب قدیم بر پایه این نوع اعتقادات استوار بوده است. براساس این نظریه خلط‌ها بر یکدیگر اثر متقابل دارند و در حالت عادی در افراد مختلف غلبه مختصر یکی از این اخلاط وجود دارد و برحسب نوع مزاج غالب فرد را صفراوی مزاج، سوداوی مزاج، بلغمی مزاج و یا دموی مزاج می‌سازد. که هر یک از این انواع مزاج‌ها نشانه‌هائی را در بدن پدید می‌آورند.
براساس همین نظریه غذاهای مختلف در ساختن اخلاط چهارگانه دخالت دارند و برای غذاها خصوصیت‌های گرم و سرد، تر (رطوبتی) و خشک یا ترکیبی از این خصوصیت‌ها قائل هستند.
در کتاب تاریخ پزشکی تألیف دکتر سیریل الگود آمده است که:
... با کمال تعجب دیده می‌شود که رازی از عوامل طبیعی مثل مزاج، ریح و خلط چیزی را بیان نداشته است.
شاید نظر نویسنده این کتاب آن بوده است که رازی در مورد کلیات این نظریات به طور اختصاصی مطلبی را ننوشته است (مشابه مطالبی که ابن‌سینا در این موارد به طور مفصل مورد بحث قرار داده است).
رازی در کتاب منافع الاغذیه و مضارها پایه و اساس بحث‌های خود را بر مبنای اعتقاد بر نظریه خلطها و مزاجها قرار داده است و از واژه‌های مزاج گرم و مزاج سرد، مزاج بلغمی، مزاج سوداوی و مزاج‌های ترکیبی از آنها استفاده نموده است و تناسب غذاها را برای افراد و حالات مختلف براساس تناسب خصوصیات سردی و گرمی، رطوبتی و یا خشکی غذا با مزاج فرد را مورد قضاوت قرار داده است.
در ادامه این بحث با انتخاب فرازهائی از کتاب منافع الاغذیه و مضارها با نظریات رازی در مورد مزاج‌ها و خصوصیات غذاها بیشتر آشنا می‌شویم:
رازی در مورد بهداشت حفظ مزاج از نظر انتخاب غذا بدین‌گونه نظر می‌دهد: بدن‌هائی که از نظر حرارت، برودت (سردی)، رطوبت و یبوست (خشکی) معتدل باشند با خوردن غذاهای معتدل بهداشت آنها رعایت شده است. مزاج‌هائی که اعتدال ندارند تا موقعی که بیمار نشده‌اند غذاهائی که به مزاج آنها سازگار است می‌توانند سلامتی آنها را حفظ نمایند. مثلاً برای مزاج گرم و خشک غذائی که از حیث اعتدال به طرف گرمی و خشکی متمایل باشد در صورت صحت بدن سلامتی را حفظ می‌کند و اگر مریض باشد ناچار باید غذاهای ضد آن را که در این حالت غذای سرد و تر است مصرف نماید و بر این قیاس در سایر مزاج‌ها باید بهداشت تغذیه را رعایت نمود. کسانیکه برگشتن مزاج خود را از بی‌عدالتی به اعتدال مشکل می‌پندارند باید به همین دستور عمل نمایند.
... اگر در مزاج شخصی صفرا به مقدار زیاد تولید می‌گردد باید غذاهای سرد و بی‌مزه مانند ماء الشعیر، خیار- کدو- سبزیها و میوه‌های ترش را انتخاب کند... و از مواد تلخ و می‌شور و تند پرهیز کند.
کسی که بلغم در مزاجش تولید می‌شود باید از خوردن غذاهای سرد و بی‌مزه و سنگین خودداری نماید و از غذاهای تند به طور معتدل مصرف کند.
کسی که در مزاجش خلط سودایی زیاد تولید می‌گردد باید در مصرف غذاهای گرم جانب اعتدال را بگیرد و از غذاهای می‌شور و ترش و تند و قابض پرهیز کند.
افرادیکه خلط خون در مزاجشان بیشتر تولید می‌گردد باید از خوردن غذاهای پرقدرت و شیرین (گرم) احتراز نمایند و غذاهای ترش و کم قوت بخورند.
نظر رازی در مورد زیانهای پرهیز زیاد و دائمی در غذا.
پرهیز زیاد و دائمی در موقع سلامتی و خودداری از خوردن آنچه شخص به آن مایل است و سختگیری بر بدن از نظر غذا به مقدار حاجت، بدن را لاغر نموده و گوشت و چربی و خون و مغز و بخارهای گرم و مرطوب را که در بدن وجود دارند و مرکب روح به حساب می‌روند می‌کاهد و به این جهت تمام حرکات نفسانی بدن ضعیف گردیده و به علت کم خون و ضعف بدن استعداد برای ابتلا به بسیاری از بیماریها در شخص ظاهر می‌گردد و به همین علت بهبودی و دفع بیماریها غیرممکن و یا مشکل می‌شود.
به خصوص اگر چنین شخصی که از غذاهای خود کم کرده است و به خوردن داروها مبادرت نموده و داروی زیاد بخورد در این صورت جان او در معرض خطر قرار خواهد گرفت و مدت زمانی زنده نمی‌ماند و اگر هم چندی زنده باشد زرد و ضعیف و ناتوان خواهد بود.
پس باید شخص مراقبت کامل نماید و چنین رویه‌ای را اتخاذ نکند و دوا را جز در موقع ضرورت نخورد و غذا را به قدر کفایت و در موقع سلامتی از بدن دریغ ندارد و حق بدن را تمام و کمال ادا کند و حتی مقداری هم به تدریج بر آن بیفزاید، چه فراوانی گوشت در بدن تا اندازه‌ای که شخص را خسته نکند و از حرکت او جلوگیری ننماید نشانی صحت و تندرستی است و هرکس باید در این امر باتمام توانائی خود کوشش نماید چه این موضوع براساس و پایه تندرستی هر فردی است و برای ادای حق مطلب و توضیح آن احتیاج به سخن زیاد است و ما در رساله مخصوصی به نام الحمیه المفرطه ضاربا البدن» (پرهیز زیاد به بدن زیان می‌رساند) این موضوع را روشن نموده‌ایم.
رازی برخی از کتابهای خود را با زبان ساده و برای استفاده عموم نوشته است از جمله کتاب من لایحضره الطبیب این کتاب برای استفاده عموم مردم در موقع عدم دسترسی به طبیب نوشته شده است. اصل این کتاب به زبان عربی می‌باشد و توسط جناب آقای دکتر ابوتراب نفیسی ترجمه شده است.
رازی در مقدمه این کتاب در باب انگیزه نگارش آن چنین می‌نویسد:
مردی بزرگوار و دانشمند و خیرخواه از من تقاضا کرد که مقاله‌ای مختصر راجع به معالجه بیماریها با خوراکیها و نوشیدنیهای موجود و مورد شناخته مردم که در دسترس همگان است بنویسم و در بعضی موارد که مجبور به ذکر نام داروئی می‌‌شوم... در اینجا به صورت ساده معرفی کنم تا امکان استفاده و کاربرد آنها برای بیشتر مردم در بیشتر موارد فراهم باشد.
همانطوریکه شیوه رازی بوده است در این کتاب نیز در درمان بیماریها بیشتر توجه به استفاده از رژیم غذائی شده است.
در فصل نوزدهم این کتاب رازی بحث مختصری راجع به چاقی و لاغری دارد.
در برخی از نوشته‌ها در مورد رازی آمده است که رازی رساله‌ای در مورد بیماری چاقی نوشته است که متأسفانه در هنگام نوشتن این مقاله نشانی از آن به دست نیامده است.
رازی در فصل پنجم کتاب الجدری و الحصبه (آبله و سرخک)، در احتراز از آبله قبل از ظهور و جلوگیری از زیاد شدن آن بعد از بروز، به شرح رژیم غذائی مناسب برای این بیماران برحسب حالات مختلف پرداخته است.

معرفی مختصر ابن‌سینا

شیخ‌الرئیس ابوعلی حسین بن عبدالله ابن سینا (370-428ه.ق) (980-1037م) ایرانیان او را به اختصار ابن‌سینا می‌نامند و در نزد اروپائیان به AVICENNA معروف است.
تحصیلات خود را در رشته‌های مختلف در سنین کودکی و نوجوانی شروع نمود و تألیفات زیادی در علوم طبیعی، ریاضی، موسیقی، نجوم، احکام، منطق از خود بجا گذاشته است.
بیشترین شهرت ابن‌سینا بعلت دو اثر جاودان وی یعنی شفا در فلسفه و قانون در طب است.
کتاب قانون در طب خود مشتمل بر 5 کتاب است، اصل این کتاب به زبان عربی نوشته شده است و در طول حدود 10 قرن که از تألیف آن گذشته به چند زبان اروپائی ترجمه شده است و در طول چند قرن در دانشکده‌های طب اروپا تدریس شده است و پایه‌ای برای بسیاری از پژوهشها و در نتیجه پیشرفت علم پزشکی بوده است.
تاکنون قسمتهائی از آن به فارسی ترجمه شده و تفسیرها و تخلیصهائی از آن به چاپ رسیده است، ترجمه کامل این کتاب اخیر به همت آقای عبدالرحمن شرفکندی و با همکاری گروهی از پزشکان و اساتید علاقمند تهیه و به چاپ رسیده است و خوشبختانه در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

ابن‌سینا و علم تغذیه

ابن‌سینا را نیز مانند رازی می‌توان از پایه‌گذاران علم تغذیه و تغذیه درمانی دانست، زیرا او در کتاب قانون موضوع مواد خوراکی، آشامیدنی‌ها و نقش آنها در سلامت و بیماریها و موضوع پرهیزهای غذائی و رژیم‌های غذائی مناسب در درمان بیماریها را مفصلا مورد بحث قرار داده است و برای موضوع تغذیه اهمیت ویژه‌ای قائل شده است.
ابن‌سینا موضوع علم تغذیه را در دامنه علم طب به شکل زیر بیان نموده است.
دامنه علم طب پژوهش درباره عناصر، مزاجها، خلطها، اندامهای ساده، اندامهای مرکب، روحها، قوای طبیعی و حیوانی و نفسانی، کنش‌ها، حالات تندرستی و بیماری، حدواسط بین آنها و علل آنها مانند خوردنی‌ها، آشامیدنی‌ها، آب و هوا، مناطق مسکونی، خانه‌های مسکونی تخلیه، احتقان، پیشه‌ها، عادات، حرکات بدنی و نفسانی، آرامش، سنین عمر، جنسیت، اثر عوامل خارجی بر جسم، انتخاب مواد خوراکی و آشامیدنی، استنشاق هوای مناسب، برنامه فعالیتها و استراحتها، معالجه به و سیله داروها و معالجات فیزیکی است.
از این مطلب در رابطه با موضوع تغذیه چنین استنباط می‌شود که:
الف- خوردنی‌ها و آشامیدنیها از عوامل خارجی هستند که در سلامت و بیماری انسان اثر می‌گذارند.
ب- انتخاب مواد خوراکی و آشامیدنیها (رژیم درمانی) بخشی از برنامه معالجه بیماران است.
ابن‌سینا این نظریه و عقیده خود را به صورت زیر بیان نموده است:
اساس تندرستی انسان بر ورزش، غذا و خواب قرار دارد.
- معالجه سه وجه دارد: بهداشت و تغذیه، استعمال دارو، معالجات فیزیکی و جراحی.
ابن‌سینا در کتاب قانون بعد از شرح هر بیماری و تجویز داروهای لازم به ذکر غذاهای مضر و رژیم غذائی مناسب برای مبتلایان به آن بیماری می‌پردازد و در بسیاری از موارد ذکر موارد تغذیه‌ای را مقدم بر تجویز داروها می‌داند که برای اطلاع بیشتر علاقه‌مندان می‌توانند به کتاب قانون در طب بخصوص جلدهای اول، سوم و چهارم مراجعه نمایند.
ابن‌سینا فقط به ذکر مطالب تغذیه‌ای در زمینه رژیم درمانی نمی‌پردازد بلکه نقش تغذیه در بدن در حالات سلامت و رابطه غذا و عوامل مختلف را بخصوص در کتاب اول که در زمینه کلیات علم طب است مورد بحث قرار می‌دهد.
عناوین تغذیه‌ای که ابن‎‌سینا مطرح نموده و مورد بحث قرار داده است در بسیاری از موارد هنوز در علم تغذیه مطرح و مورد بحث هستند مانند:
بهترین غذا برای تندرستی، وعده‌های غذا، مقدار غذا، عادات غذائی، گوارش، تغذیه در سفر، تغذیه در شیرخواران، تغذیه در نوجوانان، تغذیه و ورزش، غذای سالمندان.

دیدگاههای ابن‌سینا در مورد گوارش

بدان که عمل جویدن تا اندازه‌ای در هضم غذا دخالت دارد. زیرا که سطح دهان با سطح معده آنچنان پیوندی دارد که گوئی هر دو یک سطح هستند.
دهان نیز از آن نیروی هاضمه‌ای که در معده وجود دارد برخوردار است. وقتی غذا جویده شده به معده می‌رسد... و بعد از آنکه وارد معده شد کاملاً هضم می‌شود. این هضم تنها بوسیله حرارت معده نیست، بلکه گرمی اندامهائی که در پیرامون معده قرار دارند نیز در عمل هضم یاری می‌دهند. در جانب راست معده کبد و در طرف چپ آن طحال قرار دارد. و در قسمت بالا قلب بواسطه گرم کردن حجاب آن (هضم غذا) کمک می‌کند. پس همین که غذا هضم شد قسمت اعظم آن، خود به خود و به کمک آمیزه نوشیدنی به کیلوس تبدیل می‌شود.
«کیلوس» ماده‌ای است آبکی و در روانی و سفیدی غلیظ به آب‌جو می‌ماند. بعد از هضم غذا، ماده «لطیف» کیلوس از دیوار معده و روده‌ها جذب می‌شود و از طریق رگهائی که آنها را «مارساریقا» (رودبند یا مزانتر) می‌نامند روان می‌گردد... و وقتی کیلوس در رشته‌های این رگ‌ها منتشر شد مثل اینست که همه کیلوس به سرتاسر جگر رسیده است و به همین علت تأثیر جگر در آن شدیدتر و وسیع‌تر است و کیلوس می‌پزد.
«کیلوس» (در کبد) می‌پزد. در هر نوع پخته شدنی، بخشی کف مانند و قسمتی دُرد مانند وجود دارد. چنانچه زیاده از حد پخته می‌شود، حالتی شبیه سوختن روی می‌دهد و اگر کمتر از حد لزوم بپزد، حالت خام بودن در آن پیدا می‌شود. آن «کف» «صفرا» و آن «دُرد» «سودا» است و هر دو طبیعی هستند. آنچه می‌سوزد لطیفش صفرائی تباه و غلیظش سودائی تباه است و هر دو غیرطبیعی هستند. آنچه خام و نارسیده است «بلغم» است و آنچه از این مجموعه صاف شده و پخته است «خون» است... خون نیک و کامل از رگ بزرگی که از سطح محدب جگر بیرون می‌آید، به جریان می‌افتد و ... بعد به شاخه‌ها و سپس انشعابات فرعی و آخر به مویرگها می‌رسد و در خاتمه از دهان این مویرگها (خون) تراوش می‌کند و به اندامها می‌رسد و این به فرمان خدای شکوهمند و دانا است.
نظریات ابن‌سینا در مورد طبقه‌بندی انواع غذاها و اثر خوراک‌ها و نوشیدنیها بر بدن که اساس برنامه‌های رژیم‎های غذائی توصیه شده او را در بیماریها تشکیل می‌دهد در جلد اول قانون به صورت زیر بیان شده است.

انواع غذاها:

غذا بر سه قسم است: لطیف، غلیظ، معتدل
غذای لطیف غذائی است که از آن خون رقیق حاصل می‌شود و غذای غلیظ خون غلیظ را بوجود می‌آورد. هر قسم نیز دو حالت است:
یا ماده غذائی آن کم و یا ماده غذائی آن زیاد است.
و هر یک از اقسام این غذاها از دو حالت خارج نیست، یعنی:
یانیک کیموس است و یا بدکیموس

اثر خوراکی و نوشیدنی بر بدن:

تأثیرات خوراکی و نوشیدنی‌ها در بدن انسان در سه وجه خلاصه می‌شود: هیئت، عنصر، گوهر.
هیئت: ... یعنی (غذا) قبل از آنکه هم‌مزاج بدن شده باشد تأثیری دارد. (گرم یا سرد)
عنصر: ... غذا به مرحله‌ای می‌رسد که تغییر می‌یابد و جزئی از اندام بدن را می‌پذیرد. (در اثر تعادل مزاج انسان که جهت ماندن در حد اعتدال دارد).
گوهر: ... اثری که بقایای ماده تناول شده که به ماده هم شکل و اندام تغییر نیافته است.
ابن‌سینا در فن چهارم- انواع معالجات در بیماریهای «عمومی» در مورد ویژگیهای رژیم غذائی نظر خود را به صورت زیر بیان نموده است:
غذا عموماً دارای ویژگی‌هائی است. مثلاً باید اندازه را در غذا مراعات کرد، گاهی باید آن را از بیمار باز گرفت، گاهی کم کرد، گاهی افزایش داد و گاهی به مقدار متناسب به بیمار داد...
کاهش مقدار غذا دو نوع است: کاهش از حیث کمی و کاهش از لحاظ کیفی، و تو می‌توانی کیفیت و کمّیت را گرد هم آوری و حالت سومی را بوجود آوری...
ممکن است غذائی از لحاظ حجم زیاد و از لحاظ تغذیه کم باشد مانند سبزیجات و میوه. کسی که سبزی و میوه زیاد می‌خورد، حجم غذایش زیاد است ولی مقدار تغذیه بخشی آن اندک، ممکن است غذائی کم حجم و بسیار مغذی باشد مانند تخم‌مرغ.
گاهی باید کیفیت غذا تقویت می‌شود و کمیت آن کاهش یابد. مثلاً در موردی که نیروی هضم در معده چنان ناتوان شده است که یارای هضم غذای زیادی را ندارد...
ممنوع کردن خوراک و یا کاهش غذا را غالباً وقتی توصیه می‌کنیم که به معالجه بیماریهای سخت مشغول هستیم، در بیماریهای مزمن غذا را کاهش می‌دهیم ولی نه به آن اندازه که در بیماریهای سخت اعمال می‌کنیم، زیرا در حالت بیماری‌های مزمن نیاز به ماندگاری نیرو بیشتر است...

نظریه ابن‌سینا در مورد تغذیه شیرخوار:

شیر مادر برای نوزاد از هر شیر دیگری بهتر است، زیرا بیشتر از هر غذای دیگر به گوهر غذائی نوزاد که در زندگی جنینی به او می‌رسد شباهت دارد... و نوزاد با آن بیشتر مأنوس است و آن را با اشتهای بیشتر می‌خورد.
حتی به تجربه ثابت شده است که در دهان گرفتن نوک پستان مادر در دفع آزار شیرخوار سودمند است... در مواقعی که شیر مادر ناتوان و یا تباه (فاسد و بیماریزا) شناخته می‌شود، باید برای شیردهی شیرخوار زن شیردهی را برگزید.
ابن‌سینا در مورد طریقه از شیر گرفتن کودک می‌گوید:
وقتی کودک را از شیر باز می‌دارند غذایش باید با (می‌شوربای) تهیه شده از گوشتهای سبک شروع شود.
از شیر گرفتن کودک باید به طور تدریجی- و نه آنی- صورت گیرد.
ابن‌سینا در فصل مداوای بیماریهای کودک می‌گوید:
در معالجه بیماری کودک قبل از هر چیز باید از سلامت و تندرستی زن شیرده اطمینان حاصل کرد.
ابن‌سینا در فصل سوم از گفتار چهارم جلد سوم کتاب قانون در مورد بیماری شب کوری می‌نویسد که:
شب کوری- حالتی است که چشم در شب نمی‌بیند و در روز می‌بیند و بعداً ضعیف می‌شود. این بیماری از بسیاری رطوبت چشم و غلظت آن یا از رطوبتی بودن غلظت روان بیننده است. شاید علتی در خود چشم یا به شراکت در مغز و معده باشد که علامت‌ این‌ها را می‌دانی.
ابن‌سینا در فصل مربوط به ورزش می‌گوید:
اساس تندرستی بر ورزش، غذا و خواب قرار دارد. ورزش حرکتی است تابع اراده که در آن تنفس بلند و بزرگ و پی درپی می‌آید.
... ما مجبوریم غذا بخوریم و تندرستی ما با غذائی است که مناسب مزاج ما باشد، یعنی غذائی که در کیفیت و کمیت معتدل است.
تمام غذائی که ما می‌خوریم همه‌اش کنش غذایی ندارد، بلکه در هر مرحله از مراحل هضم بخشی از آن به صورت ماده زائد در می‌آید و طبیعت می‌کوشد آن را از بدن دفع کند، لیکن باید دانست که طبیعت نمی‌تواند مواد دفعی را به کلی از بدن براند و بعد از هر هضمی مقداری از این مواد زائد باقی می‌ماند.
وقتی این مقادیر اندک زیاد شدند و جمع آمدند، مواد دفعی زیاد می‌شوند و به تن آزار می‌رسانند...
چاره‌ای جز این نیست که مواد دفعی جمع شده در بدن را از بدن بیرون برانیم. بیرون راندن این مواد به چند طریق ممکن است (از جمله استفاده از دارو و ورزش) اگر آنها را به وسیله داروی سمی از بدن دفع کنیم خود داروی سمی زیان‌بخش است...
ورزش چیزی است که ما را از استعمال دارو بی‌نیاز می‌سازد و البته ورزش باید به صورت صحیح انجام می‌شود و فوائد دیگری هم دارد.

نتیجه:

رازی و ابن‌سینا از نظر تقسیم‌بندی تاریخ علم تغذیه مربوط به دوره و عصرطبیعی هستند. ولی آثار این دو دانشمند از نظر علم تغذیه نشان از پیشرفته بودن دانش آنها از علم تغذیه نسبت به عصر طبیعی دارد.
عناوینی را که آنها در کتابها و رسالات خود مورد بحث قرار داده‌اند در بسیاری از موارد همان عناوین مورد بحث و سئوال امروز در علم هستند.
بدون آنکه اطلاعی از یافته‌های دوره‌های تجزیه شیمیائی، عصر بیولوژی، عصر مولکولی و بدون آنکه دسترسی به ابزارها و تکنولوژی پیشرفته امروزی داشته باشند. این امر نبوغ این دو دانشمند ایرانی و اسلامی را می‌رساند که بر اساس تجربه و دقت نظری که داشته‌اند به مطالبی پی برده‌اند و در آثار خود به ثبت رسانیده‌اند. براساس می‌شواهد تاریخی و نظر محققان و مورخان تا قرن‌ها بعد از آنها مطالب جدیدی به عقاید و روشهای آنها اضافه نشده است و بدون شک آثار این دو دانشمند عالیقدر در جهت دادن به پژوهشهای علمی در دوره‌های بعدی نقش عظیمی داشته است.
منابع تحقیق :
1- مبانی تغذیه- تألیف دکتر هـ- اگتری- ترجمه دکتر مینو فروزانی- انتشارات شرکت سهامی چهر- تهران، 1363.
2- تاریخ طب در ایران پس از اسلام- دکتر محمود نجم آبادی- انتشارات دانشگاه تهران شماره 1397/2 سال 1366.
3- منابع الاغذیه و مضارها- ابوبکر محمدبن زکریای رازی- ترجمه دکتر سیدعبدالعلی علوی نائینی- شرکت چاپ تابان- تهران 1343.
4- استاد محمدبن زکریای رازی و برداشتهای دانشمندان علوم پزشکی دهه‌های آخر قرن بیستم از او. تألیف پروفسور سیف الدین نبوی- ناشر: اقبال سال، 1366.
5- کتاب الجدری و الحصبه (آبله و سرخک)- ابوبکر محمدبن زکریای رازی به سعی و اهتمام دکتر محمود نجم آبادی- انتشارات دانشگاه تهران- شماره /10040 تهران 1344.
6- من لایحضره الطبیب- ابوبکر محمدبن زکریای رازی- ترجمه دکتر ابوتراب نفیسی- ناشر: دفتر جهاد دانشگاهی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران.
7- قانون در طب- شیخ الرئیس ابوعلی سینا- ترجمه عبدالرحمن شرفکندی (هه‌ژار) انتشارات سروش 1364.
8- خواص خوردنیها و آشامیدنیها طی قرون و اعصار در بین ملل مختلف جهان تألیف: دکتر ابوتراب نفیسی، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی اصفهان- سال 1369
9- شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا- دکتر محمدحسن ادیب- مجله نظام پزشکی سال هشتم شماره 5 سال 1361.
10- طب اسلامی اثر ادوارد براون- ترجمه مسعود رجب‌نیا- بنگاه نشر کتاب سال 1351 تهران
11- تاریخ پزشکی ایران تألیف سیریل الگود- ترجمه دکتر باهر فرقانی- انتشار مؤسسه انتشارات امیرکبیر- تهران-1356.

پی‌نوشت‌ها:

1- دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی ایران
2- Schneider
3- Lavoisier
4- FERGUIH

منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان، (1394) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان