سرویس سبک زندگی: نام شهید اول، نامی ماندگار در تاریخ فقه و فقاهت شیعه است. مردی از تبار علم و دین و عمل که سالها زندان را به جان خرید و در نهایت نیز به شهادت رسید. مسلماً شمسالدین محمد بن الشیخ جمالالدین مکی بن احمد عاملی نبطی جزینی، نه تنها نگین خاندان که نگین جبل عامل بود اما این از ارزش و جایگاه سایرین، حتی خانواده شهید، نمیکاهد. یکایک افراد خاندان شهید اول، عالمانی بود فاضل و فرهیخته؛ از سه پسر ایشان گرفته تا همسر و دختر او. مسلماً فرزندانی که پدری چون شهید اول دارند و در دامان مادری فاضله چون امعلی رشد میکنند، جز این هم نمیتوانند باشند. بانویی دانشمند، پارسا، فقیه و عابد که شهید از او تمجیدها کرده است و زنانی که مسأله و مشکلات خود را به او عرضه میداشتند، برای پاسخ به همسرش ارجاع میداد(1). در ادامه این یادداشت را به نقل از سایت مهرخانه میخوانیم.
در تکریم و یادبود مقام علمی و دینی و اخلاقی فاطمه، امالحسن همین نکته کافی است که در تشییع او، بیش از هفتاد مجتهد مسلم از جبل عامل در قریه جزّین شرکت کردند (2).
شهید مطهری در توصیف او و مادر بزرگوارش مینویسد: شهید سه پسر دارد که هر سه از علما و فقها بودهاند، همچنانکه همسرش ام علی و دخترشام الحسن نیز فقیهه بودهاند و شهید زنان را در پارهای از مسائل فقهی به این دو بانوی فاضله ارجاع میکرده است. در کتاب ریحانةالادب مینویسد: «بعضی از بزرگان، فاطمه دختر شهید را «شیخه» و«ست المشایخ» یعنی سیدة المشایخ لقب دادهاند» (3).
فاطمه که عمری شاگردی استادی چون پدر را کرده بود، حال نه تنها در کنار مادر مرجع پاسخگویی به زنان بود، که اجازه روایت نیز داشت؛ در امل الآمل آمده است: آن مخدره عالمه، فاضله، فقیهه، صالحه، و عابده بوده است که من از مشایخ و اساتید شنیدم مدح و ثناء بر او را. روایت میکند به اجازه از پدرش و از ابن معیّه شیخ پدرش، و پدر بزرگوارش همیشه او را تمجید میکرد و زنان را امر و سفارش میفرمود که به او اقتداء کنند و در احکام خاصه خود و نماز و امثال آن بدو رجوع کنند (4).
میرزا محمدعلی تبریزی نیز در مورد او چنین میگوید: ام الحسن، فاطمه بنت شهید اول، عالمهای است فاضله، عابده، صالحه و در کلمات بعضی از اجله به زبده الخواص و زینه اهل العلم و الاخلاص و فقیهه و شیخه الشیعه و ست المشایخ موصوف است و از مشایخ بسیاری استماع کرده و از والد ماجد خود و سید بن معیه استاد والدش اجازه روایت داشته است و والدش بسیارش میستوده و زنان را به اقتداء و مراجعه به او در احکام حیض و غیره امر میکرده و لفظ ستّ المشایخ که لقب مشهور اوست، مخفف سیده المشایخ است یعنی رییس روات و نقله آثار (5).
علاوه بر این که لقب فاطمه، ست المشایخ (سرور استادان حدیث)، در علاقه این بانوی فاضله به علم و علمآموزی کافی است اما به نکته دیگری نیز در منابع تاریخی اشاره شده و آن هبه معوضهای است میان او و برادرانش برای بخشیدن آنچه از پدر به او رسیده، در عوض گرفتن چند کتاب فقهی. نقل شده است: «اما بعد، پس بخشید سیده فاطمه امالحسن دو برادرانش ابیطالب و ابیالقاسم علی فرزندان سعید اکرم و فقید اعظم بزرگ مایه افتخار و یگانه روزگار، چشم بینای زمان و یکتای اوان، زندهکننده مراسم ائمه طاهرین سلاماللهعلیهماجمعین، آقای ما، آفتاب ملت و حق و دین، شمس الدین محمد بن احمد بن حامد بن مکی قدس سره که منتسب است به سعد بن معاذ سرور اوس قدّساللهارواحهم ـ همه آنچه را که مخصوص او بود از ارث پدری در حزین و غیر جزین، همه را به هبه شرعیه به رضای خداوند متعال و به امید ثواب جزیل او، در مقابل کتاب تهذیب شیخ رحمهالله و کتاب مصباح او و کتاب من لایحضره الفقیه و کتاب ذکرای پدرشان رحمهالله و قرآن مذهب معروف به هدیه علی بن مؤیّد، و هرکدام تصرف کردند و خداوند شاهد بر آنان است و این در روز سوم شهر رمضان المعظم سال 823 بود و خداوند بر آنچه گوییم وکیل و شاهد است» (6).
پینوشت
1. شیخ حرعاملی، امل الآمل، ج1، ص193.
2. شهید اول، مقدمه الدروس الشرعیه، ج1، ص40.
3. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج 14، ص430.
4. امل الآمل، ج1، ص193.
5. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج6.
6. امین عاملی، محسن، اعیان الشیعه ج9، ص388.