روزگاری نه چندان دور در روزهای پرجنب و جوش قاجار سرنوشت کودکی چنان زیبا رقم می خورد که حتی کسی هم تصورش را نمی کرد. غلامعلی خان عزیزالسطان ملقب به ملیجک، کودکی زشت و بدقواره از خانواده ای معمولی که به خاطر شیرین زبانی اش نزد شاه، روزگاری عزیزکرده ی شاه قاجار شود و به حدی مورد لطف شاهانه قرار بگیرد که گویند ناصر الدین شاه به محض بیدار شدن از خواب ملیجک را نزد خود فراخوانده تا با دیدن روی او روز را آغاز نماید. اما جالب است بدانیم که ملیجک این بخت و سرنوشت خوبش را مدیون عمه اش اقدس گروسی یکی از سوگلی و امینان دربار قاجار بوده و چنان بخت با او یار بوده که اخترالدوله دختر ناصرالدین شاه را به همسری خود درمیاورد اما طولی نمی کشد بعد از مرگ ناصرالدین شاه این زندگی به پایان می رسد. با همگردی همراه باشید برای اطلاعات بیشتر از زندگی غلامعلی خان عزیزالسلطان و عمارت ملیجک.
مختصری از زندگی ملیجک
غلامعلی معروف به ملیجکِ دربار قاجار و ملقب به عزیزالسلطان که بعدها به سردار محترم شاه مشهور شد. ملیجک در کودکی مفتخر به دریافت شمشیر مرصع شده و دارای منصب امیر تومانی بوده. وی برادر زاده ی یکی از سوگلی های دربار بود که بدین وسیله به دربار راه پیدا کرده و روزگاری نه چندان دور عزیز شاه قاجار شده. غلامعلی در بیست و یکم ماه رمضان در سال 1257 در یکی از محله های تهران به نام عباس آباد متولد شده، پدرش میرزامحمد خان ملقب به امین خاقان معروف به ملیجک اول می باشد. روایت است روزی این کودک که تازه زبان کرده به همراه عمه ی خود در حضور شاه با دیدن کنجشکی ذوق می کند و به آن اشاره می کند و با لهجه زیبای گروسی می گوید: مِیلچک، مِیلچک و این شیرین زبانی اش سرنوشتی نیک برای وی رقم می زند و به دل ناصر الدین شاه می نشیند و لقب ملیجک را به او می دهد و از آن روز به بعد عزیز کرده ی ناصرالدین شاه می شود و به شاه نزدیک تر می شود تا روزی که ناصرالدین شاه در یکی از اتاق های کاخ زیر یک چلچراغ بر روی زمین خوابیده بود و این کودک با شیرین زبانی از شاه می خواهد که رختخوابش را جابجا کند و به جای دیگری برود و شاه به حرف این کودک شیرین زبان گوش می کند و جایش را عوض می کند و بعد از مدتی چلچراغ به زمین افتاده و از بین می رود و ناصرالدین شاه ملیجک را فرشته نجات خود می داند و از آن روز نزد شاه عزیزتر می شود و زمانی می رسد که هیچ کس نمی توانست به اندازه او محرم و نزدیک به شاه قاجار باشد. سال ها بعد به خواهش احتشام الدوله زندگی خویش را به نگارش درآورده و 6 سال بعد از ترور ولی نعمت، خاطرات خود را برروی کاغذ می آورد و زمانی که احمدشاه بر تخت می نشیند، قلم برزمین می گذارد و از نوشتن استعفا می دهد. از پایان زندگی ملیجک اطلاعاتی قابل قبولی در دسترس نیست و این طور روایت است که وی در آخرین روز پایانی زندگی اش در سن 60 سالگی، شبی از شب های سرد زمستان در یکی از کوچه های فرعی خیابان سعدی پایش در کاهگلی که در خیابان رها شده بوده فرو می رود و به علت سکته قلبی از دنیا می رود و در ده ونک در مقبره خانوادگی مستوفی به خاک سپرده می شود و هم اکنون قبر وی در وسط دانشگاه الزهرای تهران واقع شده.
عمارت ملیجک
عمارت زیبایی که با نام عمارت ملیجک از زمان قاجاریه در ذهن ها به یادگار مانده متعلق به شخصی به نام میزا حسن خان سپهسالار بوده و از بدی سرنوشت چون وارثی در این دنیا نداشته این عمارت زیبا را به شاه قاجار واگذار می کند و در روزگارانی نه چندان دور صدای ملیجک و خانواده اش از این عمارت زیبا به گوش می رسید. تاریخ ساخت این بنای زیبا را از لابه لای خاطرات ملیجک می توان فهمید و تاریخ آن به سال 1313 برمی گردد، سالی که ساخت این عمارت چنان آوازه اش در محله پیچیده بود که تمام ساکنین از زیبایی بی نظیرش صحبت می کردند. این بنا از املاک میرزا حسن خان سپهسالار بوده و از مرگ وی همسرش قمرالسلطنه تا سال 1309در این خانه زندگی می کند و بعد از مرگ ایشان عمارت به ناصرالدین شاه می رسد که در سال 1312 به عزیزالسطان از طرف شاه قاجار هدیه داده می شود و بعد از آن به عمارت عزیزیه مشهور و معروف می شود. در همین سال عزیزالسلطان با زیباترین دختر ناصرالدین شاه اخترالدوله ازدواج می کند و جهیزیه شاهزاده ی قاجاری به این عمارت منتقل می شود و تا سال 1328 همراه خانواده اش در خانه اقامت داشته اما نه با شاهزاده ی قاجاری. اخترالدوله بعد از ترور پدرش از ملیجک جدا شده و با ارشدالدوله ازدواج می کند و بعد از طلاق آنها، نوه ی ناصرالدین شاه دختر کامران میرزا به عقد ملیجک در می آید و عزیزالسطان با همسرش جدیدش در این عمارت زندگی می کند. اما در سال 1339 ساختمان را تخلیه و به شخصی بنام دکتر کردستانی واگذارمی شود. جای خوشحالی است که عمارت زیبایی که از دوره قاجار برای ما به یادگار مانده به فراموشی سپرده نشده و اکنون طبقه ی فوقانی آن در اختیار مجلس است و طبقه زیرین این عمارت در اختیار مرکز اسناد و معاونت مالی اداری کتابخانه ی مجلس شورای اسلامی و کتابخانه تخصصی انقلاب اسلامی می باشد.
معماری عمارت عزیز السلطان
عمارتی منحصر به فرد که روزگارانی یکی از عمارت های زیبا و مشهور بود. گچبری های بی نظیر با گل های برجسته، درهای چوبی زیبا و پله هایی از دوطرف با نرده های چوبی که زیبایی این عمارت را چندان برابر کرده. این عمارت زیبا سال های سال صاحبانی مشهور و نامی داشته که بیشتر آنها سیاستمدار بودند و هرکدام در بخشی از تاریخ سرزمین ایران نقشی داشته اند. برای دیدن این عمارت زیبا به خیابان سعدی جنوبی، پایین تر از چهارراه مخبرالدوله و کوچه بانک ملت بروید و خاطرات روزگاران خوش عزیزالسلطان را در ذهن تداعی کنید.