توسط نشر افق؛

«تیمبوکتو»ی پل استر جیبی شد/ زندگی یک سگ در میان آدم‌ها

نسخه جیبی رمان «تیمبوکتو» نوشته پل استر با ترجمه شهرزاد لولاچی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

«تیمبوکتو»ی پل استر جیبی شد/ زندگی یک سگ در میان آدم‌ها

به گزارش خبرنگار مهر، نسخه جیبی رمان «تیمبوکتو» نوشته پل استر با ترجمه شهرزاد لولاچی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است.

پیش از این کتاب، رمان‌های «شب پیشگویی»، «سفر در اتاق تحریر»، «شهر شیشه‌ای» و «دیوانگی در بروکلین»، «اتاق در بسته»، «ارواح» و «ناپیدا» در قالب مجموعه جیبی آثار پل استر در قطع جیبی منتشر شدند و روند چاپ آثار این نویسنده در قطع جیبی ادامه داشته تا به «تیمبوکتو» رسیده است. روند چاپ قطع جیبی این کتاب‌ها از زمستان سال 94 آغاز شده است.

پل استر نویسنده پست مدرن آمریکایی، متولد سال 1947 در نیویورک است که اواخر سال‌های تحصیل در دبیرستان به اروپا سفر کرد و چندسال از زندگی‌اش را در کشورهای مختلف اروپایی گذراند. او بعد از بازگشت به آمریکا، وارد دانشگاه کلمبیا شد و در حوزه ادبیات تطبیقی به تحصیل پرداخت. بعد از سرخوردگی از دانشگاه دوباره به اروپا و به شهر پاریس سفر کرد و مدتی طولانی در این شهر اقامت کرد. او دوباره به نیویورک برگشت و تحصیلات دانشگاهی‌اش را از سر گرفت. در همین سال‌ها بود که نوشتن دو رمان «کشور آخرین‌ها» و «مون پالاس» را شروع کرد. او تا سال 1980 چند کتاب شعر چاپ کرد که بعدها مقدمه ورودش به حوزه نثر و داستان نویسی شدند.

استر نزد مخاطبان ایرانی، به عنوان یکی از نویسندگان معروف بین المللی شناخته می‌شود و علاوه بر رمان‌هایش، به خاطر نوشتن چند زندگی نامه خودنوشت، محبوبیت دارد.

این نویسنده در رمان «تیمبوکتو» حکایت پراحساس زندگی یک سگ به همین نام را روایت می‌کند که در دنیای انسان‌ها حضور دارد. ترجمه لولاچی از این رمان، برای اولین بار در سال 86 به چاپ رسید. ترجمه لولاچی از این رمان که پیش تر با قطع رقعی منتشر شده بود، زمستان سال 94 به چاپ سوم رسید و حالا نسخه جیبی آن منتشر شده است.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

سه روز دوید و در همه این مدت زیاد توقف نکرد که بخوابد یا چیزی بخورد. وقتی مستربونز ایستاد، جایی در ویرجینیای شمالی بود و در مرغزاری در صد و بیست و شش کیلومتری غرب حیاط پشتی خانه چاو ولو شد. تقریبا در دویست متری جلوی او، خورشید داشت پشت ردیفی از درختان بلوط غروب می‌کرد. یک دوجین پرستو در فاصله‌ای نه چندان دور به جلو و عقب می‌پریدند و در جست و جوی مگس بر فراز محوطه ای پرواز می‌کردند. در تاریکی شاخه‌های پشت سر او، پرنده‌هایی آوازخوان آخرین نغمه‌های شبانه شان را سر داده بودند. مستر بونز میان علف‌های بلند دراز کشیده بود، به نفس نفس افتاده بود، سینه اش به سرعت بالا و پایین می‌رفت و زبانش از دهانش آویزان شده بود، در همان حال در این فکر بود که اگر چشمانش را ببندد چه می‌شود. اگر این کار را می‌کرد، آیا می‌توانست صبح روز بعد چشمانش را دوباره باز کند یا نه. خسته و گرسنه بود و مسافت درازی که دویده بود بر شدت خستگی و گرسنگی‌اش افزوده بود.

به نظرش ممکن بود که اگر بخوابد دیگر هیچ وقت دوباره بیدار نشود، خیلی راحت.

به خورشید نگاه کرد که پشت درخت‌ها غروب می‌کرد. همان طور که دور و برش تاریک تر می‌شد بیشتر تلاش می‌کرد تا چشمانش را باز نگه دارد. یکی دو دقیقه بیشتر نتوانست خودش را نگه دارد، اما قبل از اینکه از خستگی به خواب رود ذهنش مشغول ویلی شد.

این کتاب با 208 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 12 هزار و 500 تومان منتشر شده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر