انسان در دنیای تضادها، گرفتار مشکلات فردی و جمعی و یا روانی و جسمانی بسیار است. کسی را نمیتوان یافت که از مشکلات و معضلات سخن نگوید و یا از آن ننالد. از این رو، شناخت و یافتن راهکارهایی برای رهایی از این مشکلات، دغدغه هر انسانی است. حتی کسانی که از راهکارهای موفقیت، سخن میگویند و طرحها و پیشنهادهایی را در این زمینه ارایه میدهند، در حقیقت به نوعی سخن از راههای برون رفت از مشکلات و دشواریهایی میکنند که مانع عمده در سر راه تحقق آرمانی است که از آن به عنوان موفقیت یاد میکنند. در ادامه این یادداشت را به نقل از تبیان بخوانید.
برخی از مشکلات و دشواریها به گونهای است که انسان حتی با عقل جمعی و مشاوره با دیگرانی چون استادان آگاه و کارشناسان نمیتواند راهی برای بیرون آمدن از آن بیابد. مواردی که به حق میتوان گفت که انسان در آن حالت از همه کس و همه چیز نومید میشود و همه درهای رهایی را به سوی خود بسته میبیند و به هر دری میزند به دنبال رمالان و طالع بینان میشوند دست به هر کار غیر عادی و غیر متعارفی میشوند و اگر هیچ راهی کارگر نشد دست به خودکشی میزنند که اینها همه بر خواسته از جهل و بی ایمانی است و گرنه یک انسان مؤمن میداند که خداوند بلند مرتبه در هر حالی مواظب اوست، خداوند این اوج نومیدی و یأس است که خداوند از آن به قنوط تعبیر میکند و در قرآن میفرماید: «وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُوسٌ قَنُوطٌ» (فصلت آیه 49)؛ هنگامی که به آنان شر و بدی میرسد (و گرفتار مشکلات و ناملایمات زندگی میگردند پس مأیوس و نومید میگردند). در جایی دیگر این افراد و اشخاص را انسانهایی گمراه میشمارد که حق و راه درست را نشناخته و بدان سو نمیروند: «قَالَ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ» (حجر آیه 56) ؛ و جز گمراهان کسی از رحمت پروردگارش مأیوس و نومید نمیشود.
براستی که این گمراهی آشکار است چرا که خداوند متعال جهان هستی را یک سره بر نظم آفریده و در دایره علت و معلولها امور جهان در جریان هستند و به انسان موهبتی به نام عقل ارزانی شده است که بواسطه آن به علوم و فنون گونانی دست یافته است.
بحث ما در مورد شرایط بحرانی است که شخص خو را در بن بستی ابدی تصور میکند به گونهای که مرگ را بر خود گواراتر میابد در این جا چاره این موارد چیست؟
بهترین و مطمئنترین راه راهی است که خداوند متعال برای بندگانش توصیه میکند تا علاوه بر حل و فصل معضلات و مشکلات خود گامی هم در مسیر انسانیت و کمال بردارند و به عبارت دیگر یک تیر و دو نشان.
علل بروز مشکلات از منظر قرآن
برای فهم درست راهکارهای قرآنی برای برون رفت از مشکلات و معضلات، شناخت عللی که قرآن برای مشکلات بیان می کند میتواند مفید باشد.
یکی از عللی که قرآن برای ایجاد مشکلات بیان می کند طبعیت دنیاست. دنیا به عنوان مکان تضاد به گونهای است که نمیتواند برای همگان یکسان عمل کند. اگر برای کسی که خشت میزند، آفتاب مفید و سازنده است برای دیگری که کشت و زرع دارد باران امری مفید شناخته میشود. از این رو برای فردی بارش باران موفقیت آور و سازنده است ولی برای دیگری مشکل آفرین و مضر شناخته میشود.
از علل دیگری که میتوان برای برای مشکلات بیان داشت، آزمونی بودن دنیاست. دنیا برای انسان به عنوان مکان تکلیف و بروز استعدادها و ظرفیتها عمل میکند. انسان تا دچار مشکلات و معضلات نگردد نمیتواند، ظرفیتهای و توانمندیهای سرشته در خود را آشکار و آزاد سازد. ظرفیتها و توانمندیهایی که قرآن از آن به اسما و جعل اسما میکند( بقره 32) هر نام و اسمی که در انسان سرشته و نهاده شده است یک توانمندی و قدرتی است که میتواند با آن بر خود و جهان سیطره کند و به عنوان آفریننده و پروردگار عمل نماید. این توان از آن رو در انسان سرشته شده است که انسان خلیفه خدا در زمین و هستی است و زمین و دنیا به عنوان قرارگاه موقت او عمل میکند تا در یک فرآیند به نسبت طولانی خود را آن چنان که هست بشناسد و نشان دهد.( مستقر و متاع الی حین) از این رو دنیا را آزمایشگاه انسان سازی دانستهاند که در میان تضادها و اختلافات و مشکلات میتواند ظرفیتهای خود را آزاد ساخته و به فعلیت رساند. مشکلات و دشواریهایی که پیش روی بشر قرار میگیرد، موجب میشود تا انسان برای رهایی از آن به تفکر و ابتکار و ابداع و اختراع دست زند و مشکلات را به خرد و عقل و ایمان خود به موفقیت تبدیل و تغییر نماید. به همین علت گفتهاند که نیاز و احتیاج مادر اختراع و ابتکاراست. نیاز در حقیقت چهره دیگری از مشکلات است که انسان با آن رو به روست. وقتی مشکلی ایجاد میشود نیازی پدید می آید و انسان برای رفع این نیاز و مشکل میکوشد تا راهکاریی را بیابد و این هنگام است که خلاقیت و تخیل دست به دست هم میدهند و راهی برای نیاز و مشکل پیدا میکنند.
از علل دیگری که قرآن آن را به عنوان علل مشکلات بیان میکند، نوع رفتار انسان با خود و طبیعت است. برخی از گرفتارهایی انسانی برآیند و نتیجه اعمال و رفتاری است که انسان نسبت شخصیت خود و یا نسبت به دیگران و یا جامعه و یا زمین انجام میدهد. قرآن در این باره میفرماید: « ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ »( روم آیه 41) ؛ فساد و مشکلات درخشکی و دریا به جهت دستاوردهای مردم پدیدار شد به سبب اعمال مردم، فساد در خشکی و دریا آشکار شد تا به آنان جزای بعضی از کارهایشان را بچشاند، باشد که بازگردند.
به این معنا که برخی از دستاوردهای بشر و مردم چیزی جز فساد در محیط زیست نیست. این گونه مشکلات و بدی هایی که به انسان به جهت اعمال و رفتار نادرست فردی و یا جمعی به خود و یا جامعه و حتی محیط زیست میرسد، بدیهایی هستند که میبایست انسان خود را سرزنش کند ولی با این همه نومید نگردد؛ زیرا خداوند حتی برای این گونه مشکلات که بازتاب عمل خودمان میباشد، راهکارهای برون رفتی را ارایه داده است.
راهکارهای قرانی برونرفت از مشکلات
قرآن برای برون رفت از همه مشکلات حتی آن هایی که بیرون از اراده و اختیار ماست و در حقیقت میتوان آن را مشکلات طبیعی دنیا دانست راهکارهایی را ارایه داده است. این راهکارها، افزون بر راهکارهایی است که قرآن به عنوان راهکارهای عادی و معمولی و از طریق بهرهگیری از ابزار و اسباب دنیوی ارایه میدهد. در اینجا به تعدادی از مهمترین راههای رهایی از مشکلات که در قرآن آمده میپردازیم:
1. استغفار: این واژه در اصطلاح قرآنی به معنای درخواست زبانی یا عملی آمرزش و پوشش گناه از خداوند به هدف مصونیت از آثار بدگناه و عذاب است. (کشف الاسرار ج 2 ص 46 و نیز التحریر و التنویر ج 4 ص 92). استغفار با توبه این تفاوت را دارد که استغفار آمرزش خواهی از گناهان برای پیراستن روح است و توبه اقدام برای آراستن روح به صفات پسندیدهای چون توحید میباشد.( المیزان ج 10 ص 140 )
حضرت امیرمومنان (ع) میفرماید: در روی زمین دو وسیله و ابزار امنیت از عذاب الهی وجود داشت: یکی از آن دو وجود پیامبر(ص) بود که با رحلت آن حضرت برداشته شد و انسانها از آن محروم شدند ولی دیگری که استغفار است همواره برای همگان تا قیامت وجود دارد. پس بدان تمسک جویید و چنگ زنید و آن گاه آیه 33 سوره انفال را خواند.(نهج البلاغه حکمت 88) استغفار تا آن اندازه مهم و ارزشمند نشان داده شده است که حتی عذاب یعنی کیفر اعمالی که در دنیا انسان به جهت تکوین و یا تشریعی بدان مبتلا و گرفتار میگردد، از وی و یا جامعه بر داشته میشود.
2. توبه: حضرت آدم پس از گرفتاری به دست ابلیس به درگاه خداوند توبه کرد و با بیان توبه خود را از بسیاری از بازتاب و پیامدهای عمل برهاند.(بقره آیه 37) حضرت یونس (ع) پس از گرفتاری در شکم ماهی که خداوند از آن به ظلمات تعبیر میکند با بیان توبه و اقرار به گناهان(البته میتواند اقرار به گناه در پیشگاه الهی به عنوان یک راهکار جداگانه مطرح گردد، چنان که حضرت موسی (ع) و برخی دیگری از پیامبران با این روش از مشکلات و پیامدهای طبیعی رفتار و اعمال خود رهایی یافتند)
3. توسل و شفاعت: هر چیزی است که انسان با قرار دادن آن به عنوان واسطه میکوشد تا از مشکلاتی که بدان گرفتار آمده است رهایی یابد. انسانی که خود از جایگاهی برخوردار نیست و نمی تواند به طور مستقیم اقدام کند به کمک افراد و اشخاصی که در نزد خداوند از وجاهت و مقام خاصی برخوردار میباشند کمک و یاری میجوید تا آنان واسطه شوند و به کمک کنند تا بتواند از مشکلاتی که به جهت رفتار و یا اعمال و یا حتی به طور طبیعی به عنوان آزمون و یا طبیعت تضادی دنیا بدان گرفتار آمده است رهایی یابد. این افراد میتوانند شهیدان و افراد صدیق و صالحان و پیامبران باشند؛ یعنی کسانی که خداوند به آنان نعمت خاص بخشیده است و جزو منعمان درگاه ایزدی هستند(نساء آیه 69) کسانی که ما هر روز در نماز و نیایش خویش از خدا میخواهیم ما را در راه آنانی قرار دهد که در راه مستقیم و صراط الهی هستند. این افراد کسانی هستند که میتوانند به عنوان شفیعان عمل کنند و ما را از مشکلات برهانند.
4. تقوا: در نگره قرآنی به عنوان یک راهکار نه برای رفع بلکه دفع مشکلات اشاره شده است. به این معنا که افزون بر رفع بلایی که واقد شده است میتواند بلا و یا بلایایی را دفع کرده و نگذارد صورت واقعیت و تحقق به خود گیرد. قرآن تقوا را به عنوان راهکاری برای هردو جنبه بیان میکند. در آیه: «إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَاناً (انفال آیه 29) بیان میکند که چه سان میتوان از بلایی واقعی رهید (و نیز زمر آیه 61 و نیز فصلت آیه 18) و گناهان انجام شده بخشیده و پوشش داده میشود(مائده آیه 65 و نیز طلاق آیه 5) و در آیه دیگری بیان میکند که چه سان با تقوا میتوان از پدید آمدن بلایی جلوگیری به عمل آورد و از بیماریهای روحی و روانی نجات یافت( اعراف آیه 35)؛ یا برای مشکلاتی که راه چارهای نمییابد برای آن راهکاری قرار میدهد تا از بن بست رهایی یابد (طلاق آیه 2) و کارهایی که سخت و دشوار است و به سادگی به سامان نمیآید به سادگی و آسانی حل نماید.( طلاق آیه 4 و نیز لیل آیه 5) قرآن یکی از روشهای کسب نعمتهای الهی و وفور آن را بهره گیری از عامل تقوا بر میشمارد و میفرماید: ولو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض...( اعراف آیه 96)؛ اگر اهل آبادیها ایمان آورند و پرهیزگاری و تقوا پیشه کنند ما برکات آسمان و زمین را بر ایشان میگشودیم. چنان که تقوا عاملی برای رهایی از مکر و کید دشمنان آدمی است به گونهای که مکر و فریب ایشان هیچ کارگر نیافتد.( آل عمران آیه 120) چنان که با تقوا میتوان از شر جنون و دیوانگی و افسردگیهایی که عامل آن انسانی و یا غیر انسانی است رهایی یابد و نجات پیدا کند(اعراف آیه 201) و تلاش زبانی و بیمار دلان بی اثر خواهد شد.(احزاب آیه 32)
آن چه بیان شد مهمترین راهکارهای قرآنی برای برون رفت از مشکلاتی است که به طرق عادی و اسباب معمولی نمیتوان از آنها رهایی یافت.