ماهان شبکه ایرانیان

مشارکت ابوالقاسم زهراوی در جراحی اعصاب نوین

با وجود آن که در زمینه تاریخچه جراحی اعصاب به نام بسیاری از پیشتازان برخورد می‌کنیم، هاوری کوشین پدر جراحی اعصاب قلمداد می‌شود

مشارکت ابوالقاسم زهراوی در جراحی اعصاب نوین
با وجود آن که در زمینه تاریخچه جراحی اعصاب به نام بسیاری از پیشتازان برخورد می‌کنیم، هاوری کوشین پدر جراحی اعصاب قلمداد می‌شود. قبل از وی جراحان عمومی بوده‌اند که کمکهای خاصی به رشته جراحی اعصاب کرده‌اند. یکی از این دانشمندان که در زمینه جراحی اعصاب فعالیت داشت پزشک مسلمانی است که ابوالقاسم خلف ابن‌عباس الزهراوی (با نام لاتین ابوالکاسیس) نامیده می‌شود. وی در شهر الزهرای اسپانیا به دنیا آمد و از سال 936 تا 1013 میلادی زندگی کرد.
ابوالقاسم کتابی بنام «کتاب التصریف لمن عجز عن التصریف» در زمینه پزشکی به رشته تحریر درآورده که شامل سی جلد است. در حالی که قسمتهایی از متن بر پایه آثار نویسندگان قبل از وی است ولی، همچون مشاهدات دست اولی توصیف هموفیلی برای اولین بار در این کتاب وجود دارد.
متن اصلی این کتاب در کتابخانه عمومی شرق، هندوستان است. ترجمه ادبی عنوان آن «کتاب توان دهنده‌‎ی کسی که نمی‌تواند با مشکلات سازش پذیرد» و به صورت ضمنی بر این نکته اشاره دارد که تمام شاخه‌های پزشکی را در بردارد. جلد سی‌ام و آخر آن که درباره جراحی است به سه قسمت تقسیم می‌شود و حاوی بخشهایی درباره جنبه‌های متفاوت جراحی عمومی، جراحی ارتوپدی و جراحی اعصاب است.
آخرین فصل رساله جراحی وی، حاوی بیش از دویست تصویر از وسایل جراحی است که به نظر می‌رسد، اولین اثر مصور و مستقل در جراحی باشد. از نکات قابل توجه وجود وسایلی مانند اسکالپر و ... است. این کتاب به مدت تقریباً پانصد سال تا قرن هفدهم کتاب اول در زمینه جراحی در اروپا بود. این کتاب به دلیل روشن بودن مطالب نسبت به آثار کلاسیک دیگر مانند اثر جالینوس ترجیح داده می‌شد.
ابوالقاسم بر اهمیت علوم پایه تأکید می‌کرد. (.... قبل از طبابت شخص می‌بایست با علم کالبدگشایی و اعمال دستگاههای مختلف آشنا باشد). وی بویژه در ضرورت دانستن دقیق کالبدگشایی تمام قسمتهای مغز، جمجمه و نخاع که بر روی آنها می‌باست عمل جراحی صورت پذیرد، تأکید می‌کرد.
زهراوی جراح بسیار ماهری بود. وی سنگهای مثانه، توده‌های پستانی، تومورهای تیروئید را برداشته و روش تراکئوستومی، برداشت اجسام خارجی گوش، روش سخت‌زایی را توصیف نموده است.
اگرچه وی با سبب شناسی باکتریایی عفونت آشنا نبود، اما ضرورت پاکیزگی محل عمل جراحی را تشخیص داد. الکلی از مشروبات برای پانسمان استفاده می‌کرد که احتمالاً به عنوان ضدعفونی کننده عمل می‌نمود. وی هم‌چنین درد در طی عمل جراحی را مورد ملاحظه قرار داد و شکلی از افیون و مهر گیاه را برای بیهوشی بکار برد.

جراحات سر و شکستگیهای جمجمه

ابوالقاسم شکستگیهای جمجمه را به دو نوع تقسیم کرد: نفوذ کننده و له کننده، شکستگیهای له کننده بنوبه خود به آنهایی که منطقه را پاره کرده و آنهایی که نسبتاً سطحی (مرکب و ساده) باقی می‌ماند، تقسیم نمود. ولی به طور دقیق نوع «پپینک نیک» شکستگی در کودکان را تعریف کرد: «شکستگی بواسطه افتادن یا ضربه یک سنگ و یا جسمی مشابه، دندانه‌ای در سطح استخوان و یک ناحیه‌ای توخالی در محل بوجود می‌آورد آنطور که در کاسه برنزی هنگامی که ضربه‌ای بدان وارد شود ناحیه‌ای از آن به داخل می‌رود. این امر اغلب در سرهایی اتفاق می‌افتد که استخوانهایش نرم است، مانند سرهای کودکان».
ابوالقاسم تأکید نمود که پزشکان می‌بایست به علایم و نشانیهای بیمار دارای جراحت سر توجه دقیق نمایند «استفراغ، تشنج، ناراحتی دماغی، از دست دادن قدرت صحبت کردن، سستی، تب بالا، تورم و التهاب چشمها، یافته‌های بدی هستند». برداشت استخوان تو رفته و آسیب دیده در بیمارانی که می‌توانستند تحمل نمایند، توصیه شده بود.
اگر با یک آبسه یا خونریزی برخورد شود، ناحیه تمیز شده و با شراب و روغن گل رز خیس می‌شد. هنگامی که خطر بیشتری از خونریزی وجود ندارد استخوان مربوطه را می‌توان برداشت. این روش اغلب در مدت هفت روز هنگام تابستان و چهارده روز در هنگام زمستان که هوا سردتر است صورت می‌پذیرفت. روش سوراخ کردن استخوان در اطراف ناحیه آسیب دیده به صورت ذیل توصیف شد:
سوراخهایی در اطراف آن با مته‌هایی که مته‌های «سطحی» نامیده می‌شوند، ایجاد کنید. این مته‌ها یقه کوچک یا به عبارت دیگر چرخی در بالای سر نیز دارند که مانع از آن می‌شود که بیش از ضخامت استخوان در آن فرو روند «مته را بر روی استخوان گذارده و آنرا با دست بچرخانید تا هنگامی که مطمئن گردید وارد استخوان شده است، مته را به محل دیگری منتقل نموده و فاصله میان سوراخها را تقریباً برابر ضخامت وسیله در نظر بگیرید. استخوان میان سوراخها را با نهایت دقت و با استفاده از پیش بیرون بیاورید. با نهایت احتیاط مطمئن شوید که نه مته و نه پنس با هیچ نقطه‌ای از غشا تماس نیابند. تمامی برآمدگیها در استخوان باقیمانده را توسط یک چاقوی بسیار ظریف تراشیده و بیرون آورید تا صاف گردد».
پس از عمل فوق، ابوالقاسم توصیه می‌کند که به نظافت در پانسمان زخم توسط پانسمانهایی که در شراب و روغن گل رز برای مبارزه با عفونت خیسانده می‌شود، توجه دقیق گردد.

جراحات نخاع

ابوالقاسم مطالب نسبتاً گسترده‌ای درباره‌ی شکستگی و جراحات نخاعی به رشته تحریر درآورد. روشهای بی‌حرکت کردن و کشیدن را شرح داده است. وی فصلی خاص درباره جا انداختن مهره‌های شکسته و جابه جا شده‌ی گردن و پشت نگاشت. وی مشاهده نمود که:
«... هنگامی که یک شکستگی در استخوان‌های گردن روی می‌دهد و شما مایلید بدانید که آیا این حالت بهبود می‌یابد و یا خیر ببینید که آیا دستها شل هستند. اگر بی‌حس بودند و بیمار قدرت حرکت دادن، باز کردن، یا بستن آنها را نداشت و هنگامی که دستها را بین دو انگشت خود می‌فشارید و یا به آنها سوزن می‌زنید، بیمار احساس درد نمی‌کند، به عنوان یک قانون کلی، بیمار بهبود نخواهد یافت. اما اگر آنها را حرکت می‌داد و در موارد فوق الذکر احساس درد می‌نمود. بصل النخاع سالم مانده و با درمان بیمار بهبود می‌یابد».
«... اگر هر چیزی با این ماهیت برای مهره‌های پشت اتفاق افتاد شما مایلید بدانید که آیا بهبودی حاصل می‌شود، به پاهای وی توجه نمائید. اگر شل هستند، نمی‌بایست امیدی به بهبودی داشت».
ابوالقاسم سپس دو علامت دیگر در پیش آگهی جراحات پشت را ذکر می‌کند که دفع بی اراده باد شکم و مدفوع هنگامی که بیمار به جلو خوابیده و عدم توانایی در ادرار کردن هنگامی که بیمار به پشت خوابیده است.
هیدروسفالی جریانهای تحت سخت شامه‌ای و تحت گالئال
به نظر می‌رسد که ابوالقاسم جریانهای زیر سخت شامه‌ای و زیر گالئال را تحت عنوان هیدروسفالی مورد ملاحظه قرار داده است. ولی یادآور شد که گاهی اوقات مایع میان پوست و استخوان، و گاهی اوقات میان استخوان و پرده‌های مننژ تجمع می‌یابد، مایع میان استخوان و پرده‌های مننژ مورد نیاز است. سپس پانسمان محکمی می‌بایست به منظور جلوگیری از تجمع دوباره مایع به کار گرفته شود.
روشن نیست که آیا هیدروسفالی، بدان صورت که امروز تعریف می‌شود توسط برش به داخل فضای مایع مغزی، نخاعی درمان می‌شده است.
سردردهای میگرنی، درد عضلات گیجگاهی، و دیگر سردردهای مزمن توسط استخراج از شریان گیجگاهی سطحی درمان می‌شدند.
ابوالقاسم همچنین استفاده از کوتر دو تیغه ساخته شده از فلز و حرارت دیده در شعله را برای داغ کردن شریان شرح داده است.

داغ کردن

کتاب اول ابوالقاسم به روشهای داغ کردن برای کنترل خونریزی اختصاص دارد. وی از موم و الکل برای متوقف کردن خونریزی از جمجمه در طی جراحی سر استفاده می‌کرد.
روشهای داغ کردن با الکتریسته نیز از روشهای اولیه داغ کردن منشأ گرفته‌اند. حتی استفاده امروزی از اشعه لیزر به منظور داغ کردن و جدا کردن بافت (انعقاد به وسیله حرارت) هم منشأ در روشهای قدیمی داغ کردن دارند.
فلجی، صرع، تورمورها و بی‌حسی با داغ کردن محلهای متفاوتی از سر تراشیده بیمار یا بالای زواید نخاع مهره‌ای درمان می‌شدند. در مواردی که اندامها به بی‌حسی مبتلا باشند داغ کردن زواید نخاعی در محل خروجی عصبی که آن قسمت از بدن را فعال می‌کند، انجام می‌شود. ابوالقاسم در مورد چنین روشهایی هشدار داد که نمی‌بایست انجام شوند مگر توسط کسی که دانش کافی از آناتومی اندامها و محلهای خروج اعصابی که بدن را به حرکت در می‌آورند، داشته باشند.
نکته جالب توجه درمانی بود که در مورد فلج صورت بکار می‌برد. اگر یک طرف صورت فلج می‌شد، وی این حالت را توسط فلج کردن طرف دیگر صورت از طریق داغ کردن یکی یا تعداد بیشتری در محل وصل شدن لبها، درمان می‌نمود. و به طور آشکاری این امر عصب صورتی یا شاخه‌های آن را متأثر می‌ساخت و انقباض کمی زیر گیجگاه یا در طرف الزمان صورت را کاهش می‌داد تا آنرا به نظر طبیعی‌تر بنمایاند.
در طی دوران ابوالقاسم، جراحی در جهان اسلام تخصصی مقدس گردید که توسط پزشکان قابل احترام صورت می‌پذیرفت. چنانچه تفاوت بسیار زیادی با تکنیکهایی که امروزه در جراحی اعصاب بکار می‌رود، ندارد. نظریاتی که توسط وی عنوان شد حدود پزشکی را گسترش داد و در پیشرفت جراحی اعصاب مؤثر بود. بنابراین، ابوالقاسم زهراوی را می‌توان به واقع یک جراح بزرگ و یکی از پیش‌کسوتان جراحی اعصاب دنیای امروز نامید.

پی‌نوشت‌ها:

1- دانشکده پزشکی و بیمارستان نیشتار- پاکستان

منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان، (1394) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان