این روزها بحث درباره فیلمهای بد مسعود کیمیایی داغتر از آثار خواستنی و بهیادماندنی اوست. کیمیایی هم شبیه به دیگر کارگردانان موفق اولین نسل از فیلمسازان انقلاب، تبدیل به نردبانی شده تا جوانترها با پا گذاشتن بر روی آنها و کوبیدنشان اسمی برای خود بخرند و بر سر زبانها بیفتند. کما اینکه برای مسعود کیمیایی این قضیه به دلیل شکل خاص فیلمسازی او و ایستادگیاش بر سر مواضع و موتیفهایی که حالا ابزار تمسخر و مضحکه کردن است(رفاقت،چاقو)، پتانسیل بیشتری را در اختیار اینان میگذارد. حقیقت ماجرا هم اینست که کیمیایی در کنار آثار بهیادماندنی که دارد، که بازنمایی سالها مبارزه اعتقادی سخت و جدی خود فیلمساز و هممسلکانش است و یا یادآور روزهای تیرهوتاری از تاریخ معاصر این سرزمین، فیلمهای بدی هم در کارنامهاش دارد که بعضاً باورنکردنیاند. تصور اینکه شخصی مانند کیمیایی پشت دوربین چنین فیلمهایی قرار داشته نهتنها سخت که بسیار ناامیدکننده است. کیمیایی از ان دست فیلمسازانی بوده که همیشه انتقادهای بیشتری به سویش شلیکشده تا تعریف و بعضی از این فیلمها دقیقاً به این دلیل بسیار بد هستند که جوابیهای به این انتقادات تند، بیرحمانه و در بسیاری از موارد ناعادلانه میباشند. در اینجا نگاهی انداختهایم به ضعیفترین فیلمهای مسعود کیمیایی درگذر این سالها که اتفاقاً اکثرشان به دوره متأخر فیلمسازی او تعلق دارد. 5ـ «رئیس»بعد از «حکم» که خیلیها را دوباره به کیمیایی و فضای فیلمسازی جدیدش امیدوار کرده بود، «رئیس» ناامیدکنندهترین فیلمی بود که میتوانست ساخته شود تا حس و حال خوب و امید بازیافته پس از «حکم» را بشورد و با خود ببرد. «رئیس» را میتوان یکی از ضعیفترین و بیسروتهترین فیلمهای کیمیایی دانست. همانطور که او از ستاره فیلمهای بعد از انقلابش یعنی فرامرز قریبیان مجدداً استفاده کرد، انگار که در پی این بود فیلم را هم شبیه به فیلمهای آن دوران خود و با رویکرد قدیمی مربوط به آن سالها بسازد. همین مسئله «رئیس» را به چنین فیلم ضعیف و تاریخمصرف گذشتهای تبدیل میکند. فیلمی که با حضور فرامرز قریبیان و بازگشتش به تهران پس از سالیان متمادی قرار است در ادامه «ردپای گرگ» و آن دوره از سینمای کیمیایی باشد و از طرف دیگر با حضور ستارههایی مانند مهناز افشار با الگوهای جامعه جدید و سینمای جدید و نو ایران همخوانی داشته باشد. این سردرگمی و تاب خوردن میان قدیم و جدید، پسند فیلمساز و پسند منتقدان، «رئیس » را به یکی از بیهدفترین و پادرهواترین فیلمهای کیمیایی بدل کرده است. ضمن اینکه سکانس پایانی فیلم جایی که داریوش ارجمند در نسخه اصلی با قاتل خود و در نسخه نهایی با دوربین صحبت میکند و مونولوگی بیربط را به اجرا درمیآورد یکی از بدترین صحنههایی است که در سینمای کیمیایی میتوان دید. 4ـ «ضیافت»«ضیافت» را میتوان در کنار «تجارت» آغازگر دوران افول کیمیایی دانست. بعد از ساخت فیلمهایی مانند «سرب»، «ردپای گرگ» و «دندان مار»، «ضیافت» فیلمی بهشدت محافظهکارانه و ساده انگارانه به نظر میرسد. هرچند که مضمون فیلم مانند همیشه حول محور رفاقت و درستی آدمها در رفاقت میچرخد اما بیان و لحن اعتراضی مسعود کیمیایی، چه در فیلمهایش و چه در کاراکتر خودش بسیار محافظهکارانه به نظر میآید. «ضیافت» شروع محکم و دلنشینی دارد. عدهای رفیق قبل از انقلاب قرار میگذارند که چند سال بعد در همان رستورانی که پاتوق همیشگیشان است جمع شوند.(خدا میداند چند اکیپ دوستی تحت تأثیر این فیلم بعدتر چنین قراری باهم گذاشتهاند.) انقلاب میگذرد و تاریخ موعود میرسد و سروکله همهشان ، اکثراً با بنزهای متفاوت و گرانقیمت پیدا میشود. «ضیافت» تا اینجا که دوباره دورهم جمع میشوند خوب جلو میرود و تضاد طبقاتی را (بهعنوان سوژه موردبحث در آثار فیلمساز) در رفاقت میان این آدمها جستوجو میکند اما از جایی که تلاششان برای نجات زندگی یک نفر غایب آغاز میشود مسیری تخیلی و نچسب در پیش میگیرد و همه پیش ساختههای فیلم را هم زیر سؤال میبرد. شاید در نگاهی کلی «ضیافت» آنطور که «رئیس» یا «تجارت» ضعیف و بیسروته هستند، نباشد اما آغاز نوعی از محافظهکاری در فیلمهای کیمیایی ست که در ادامه مسیر فیلمسازیاش ضعفهای بسیار بزرگتری را پدید میآورد. 3ـ «قاتل اهلی»آخرین ساخته مسعود کیمیایی که هماکنون بر پردههای سینما در حال اکران است را میتوان یکی دیگر از آثار بسیار ضعیف کارنامه سینمایی او دانست. هرچند قاتل اهلی در مقایسه با فیلم قبلی او یعنی «متروپل» حداقل واجد یک شور بصری و داستانی کنجکاوی برانگیز است اما صرف حضور اینها نمیتواند فیلم را از ورطه هبوط نجات دهد. بزرگترین ضعف «قاتل اهلی » در اینست که همزمان میخواهد حلال یا در تقلیلگرایانهترین حالتش نمایشدهنده خیل عظیمی از مشکلات روز جامعه ایران، از فسادهای کلان اقتصادی و اختلاسها تا زمینههای فرهنگی بسیار متفاوتتری مانند لغو کنسرتها باشد. مسلماً یک فیلم برای چنین بازه گستردهای بسیار کمظرفیت مینماید و همین باعث میشود تا کیمیایی مجبور شود برای فهماندن مفهوم و مقصودش از همه این داستانها به دامن شعار و تزویر چنگ بزند. «قاتل اهلی» یک فیلم سوپر شعارزده است با داستانی کهنه و کلیشهای که هیجانی به پا نمیکند. محافظهکاری کموبیش فیلم در نمایش فسادهای جریان اقتصادی و مافیابازی که پشت سر آن جای دارد ، زبان فیلم را فلج کرده. پرداختن به موضوع لغو کنسرتها و سیاست زده شدن جامعه فرهنگی ایران که حقیقتاً هیچ با موضوع اصلی فیلم همخوانی ندارد هم نهتنها به پربارتر شدن فیلم کمکی نکرده که آن را در بسیاری از لحظات از تبوتاب و ریتم میاندازد و به جهان بیربطی پرتاب میکند. پرویز پرستویی در اولین همکاری خود با مسعود کیمیایی نتوانسته موفق عمل کند و کماکان در هیبت دکتر سروش، رویه «حاج کاظم» (قهرمان «آژانس شیشهای» ) را حفظ کرده یا به بیان درستتر نتوانسته از آن عبور کند. همین عدم سنخیت دکتر سروش یا پرستویی با جهان آثار کیمیایی، «قاتل اهلی» را آشفتهتر و غیرقابلپذیرشتر هم کرده است. 2ـ «اعتراض»«اعتراض» جایی در میان «ضیافت» و «قاتل اهلی» قرار میگیرد. فیلم در دوره حساسی از تاریخ بعد از انقلاب و جریانهای موسوم به دوم خرداد میگذرد. موضوعی که در زمان ساخت فیلم حتی بسیار حساستر از امروز به نظر میرسیده است. «اعتراض» ایدههای بلندپروازانه ای دارد. پیش از هر چیز این موضوع فیلم و تندرویش در برخی از زمینههاست که هیجانانگیز مینماید. عدهای جوان دوم خردادی درگیر و دار انتخابات و فرصتی برای بروز احساسات سیاسیشان در پی سکوت و سرکوب سیاسی ویژه آن سالها سخت تلاش میکنند. این ایده بهخودیخود برآشوبندِ و قوی مینماید اما آنچه ایده «اعتراض» را از این هم جذابتر میکند دلبستگی عاطفی میان دو شخصیت اصلی از این اکیپ دوستانه است که عاشق یکدیگر هستند، یکی از طبقه کارگر و فرودست و دیگری دختری از طبقه بالادستی. اضافه کردن چنین نزاع طبقاتی به ایده اولیه فیلم شاید کلیشهای به نظر برسد اما بسیار راهگشاست و در سینما ایران هم نمونه خوب پرداختشدهاش چندان موجود نیست. «اعتراض» یک ایده اولیه قوی و رادیکال دارد اما پرداخت بسیار بدش این ایده را بر باد میدهد. داستانهای فرعی فیلم مانند داستان دو برادر دیگر محمدرضا فروتن و اتفاقی که برایشان افتاده و میافتد اصلاً به فیلم نمیچسبد و لحن آن را میکشد. «اعتراض» بیش از هر چیز برای ایدهی خوب و تلفشدهاش و همه شعارهای سطحی نگرانه ای که میدهد یکی از بدترین فیلمهای کیمیایی لقب میگیرد. 1ـ «متروپل»هنگام ساخت «متروپل» انتظار زیادی برای آماده شدن و نمایش فیلم وجود داشت. اطلاعات ناقص و جستهگریختهای که از فیلم داشتیم، اینکه در سینما «متروپل» میگذرد و یک زن قهرمان اصلی آن است کنجکاویها و امیدها را برای اینکه «متروپل» هم مانند «جرم» شگفتزدهمان کند، به وجود میآورد. اما کمتر کسی فکر میکرد متروپل به حدی فیلم بدی باشد که در صدر لیست بدترین آثار مسعود کیمیایی قرار بگیرد. «متروپل» حتی از این هم بدتر است. فیلمی شدیداً سرگردان که نهتنها تکلیفش با خودش مشخص نیست که اصلاً حرف حسابش هم معلوم نیست. فیلمی سراسر از صحنههای بدی که هیچ ربطی با داستان اصلی ندارند و حتی زیبایی و شوری هم برنمیانگیزند که حضورشان در فیلم قابلپذیرش باشد. مانند صحنه زایمان اسب وسط فرار زنی از دست زورمندان! «متروپل» پر از صحنههایی است که نه در منطق جهان واقع، نه منطق سینما و نه حتی منطق جهان فیلمهای کیمیایی جایی ندارد. زمین خوردنهای پیدرپی زن در پی فرارش ، پیچیده شدنش لای فرش توسط دشمنان و رسیدنش به سینما متروپل همگی میلنگند. فیلم نهتنها یادبود و مرثیهای بر سینما «متروپل» نیست که زنگ خطری ست بر از دست رفتن سینمای کلاسیک مسعود کیمیایی.جایی که استاد عطا و لقای سینما و تاریخ را به بهایی اندک میفروشد. اما به چه چیزی؟
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
محل تبلیغ شما (یک ماهه 90 هزار تومان - جهت هماهنگی کلیک کنید )
کارشناس رسمی دادگستری
باروس
استروئید
جعبه لمینتی
خرید آنلاین کتاب تاپ ناچ ویرایش سوم
the real world
خرید فالوور اینستاگرام
خرید نهال انگور قرمز بی دانه
زیرپوش مردانه
مانتو پاییزه
کاغذ دیواری سفید
کاغذ دیواری مشکی
Locksmith
ปั้มไลค์
Chiropractor
تجارتخانه آراد برندینگ
دانلود روبیکا
خرید تاج گل - تاج گل - تاج گل تسلیت - تاج گل ترحیم
خرید پیپ دست ساز ایرانی
خرید توتون پیپ
آینه کنسول
کت شلوار با پیراهن مشکی
دتکتور گاز
ابزار دقیق و سطح سنج راداری
ابزار دقیق آداک فرآیند سپهر
امداد خودرو سایپا کرج
ثبت شرکت در کیش چگونه است؟
وام اینترنتی بدون ضامن
کاغذ دیواری کربن
خرید تاج گل
خرید قسطی لوازم خانگی
جوراب شلواری شیشه ای
بهترین ارز های دیجیتال برای خرید
آموزشگاه آرایشگری زنانه
다낭풀빌라 바나나풀하우스
بلک فرایدی 1403
لیزر زگیل تناسلی در یک جلسه
باحال مگ
cyprus-newlife
Cyprus کجاست