خبرگزاری فارس: در جدیدترین برنامهی زندهی اینترنتی «آهنگ» علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مهمانِ برنامه بود تا در آخرین روزهای حضورش در این مقام در گفتوگو با تنکابنی از تمامی اتفاقاتِ حوزهی موسیقی سخن بگوید. در این برنامه «ساسان فاطمی»، سخنگوی طیف منتقدانِ خانهی موسیقی و معاونت هنری ارشاد و همچنین «محمد سریر» در گفتوگویی زنده حضور پیدا کردند و دربارهی تمام نقاط اختلافِ اهالی موسیقی سخن گفتند.
قرار هم نیست ما تا ابد در این پست باقی بمانیم
در ابتدای این برنامه «بهرنگ تنکابنی» دربارهی شایعهی رفتنِ مرادخانی از این پست از او پرسید: هیچ امری در جهان امروز دائمی نیست و قرار هم نیست ما تا ابد در این پست باقی بمانیم. واقعیت این است که من قولی به آقای جنتی داده بودم اما اساسا قصد ورود به حوزه کار اجرایی را بعد از مرکز موسیقی نداشتم؛ اما با توجه به رفاقت سی ساله با آقای جنتی نتوانستم به ایشان پاسخ منفی بدهم. بعد از این که ایشان از وزارتخانه رفتند، من نیز همان لحظه قصد رفتن داشتم؛ اما به چند دلیل منصرف شدم. در واقع تعهد نسبت به کارم و هنرمندانی که سال هاست با آنها زندگی می کنم مانع رفتن من شد. وقتی آقای صالحی امیری تشریف آوردند، به ایشان گفتم اگر می خواهند تغییری در این زمینه ایجاد کنند، من استقبال می کنم ولی هیچ گاه پیش قدم نشدم که بگویم «دیگر نمی خواهم کار کنم.» این کار من چند دلیل داشت؛ نمی خواستم هنرمندان بگویند «علی مرادخانی کنار کشید» اما کار کردن هم شرایطی را می طلبد و همه چیز باید مستعد وقوع یک اتفاق مثبت باشد.
او دربارهی شرایط در دوره کنونی دولت نیز توضیح داد: دولت فعلی، دولتی جدید با نظرات خاص خود و برنامه های ویژه است.ما همیشه همراه با آقایان مسجدجامعی و کاظمی و دوستان دیگر کارهایی را انجام می دهیم، چه در این حوزه ها، مدیریت اجرایی داشته باشیم و چه نداشته باشیم. تغییرات در دولت به صورت کم و بیش در راه خواهد بود و من امیدوارم تغییرات مثبتی باشد. اگر قرعه به نام مجموعه ما افتاد هم می رویم و در آینده کمک هایی خواهیم داشت.
سنگ بنای خانه موسیقی را در دوره اول فعالیت من گذاشتیم
مرادخانی در ادامه در پاسخ به این سوال که در این مدت با چه چالش هایی در حوزه موسیقی مواجه بودید؟ توضیح داد: معمولا در حوزه هنر از این مباحث به وجود می آید و نباید این اتفاق را یک امر نادر فرض کنیم. از زمانی که بنای خانه موسیقی را در دوره اول فعالیت من در مرکز موسیقی گذاشتیم. صحبت من با دوستان حوزه موسیقی این بود که «شما باید مکانی را داشته باشید تا بتوانید به عنوان یک صنف از خودتان، کارهای تان و دغدغه های تان حرف بزنید و آثارتان را بروز و ظهور دهید و از منافع گروهی و صنفی یک مجموعه در حال فعالیت دفاع کنید. دولت هم کمک می کند که شما بتوانید این کارها را به خوبی به سرانجام برسانید.» بر همین مبنا بسیاری از بزرگان حوزه را دعوت کردیم از جمله مرحوم تجویدی، آقای فخرالدینی، آقای روشن روان و ... تشریف آوردند و در اتاق مخصوص در تالار وحدت جلساتی برگزار کردیم.
در ادامهی این بحث سردبیرِ مجلهی اینترنتی آهنگ به این مساله اشاره کرد که به نظر می رسد مهم ترین اتفاق چهار سال اخیر، رخداد نه چندان خوشایند سال 1394 و تقابل جمع گسترده ای هنرمندان با خانه موسیقی بود که به جاهای باریک کشیده شد. این اتفاق، موضع گیری تند و تیز طرفین را به دنبال داشت و با شکایت خانه موسیقی از دکتر ساسان فاطمی همراه بود. او در ادامه از مرادخانی خواست در این باره توضیح دهد: «من پیگیری های لازم را انجام دادم تا خانه موسیقی شکل گرفت. وقتی این اتفاق افتاد قطعا نظرات مختلفی مطرح می شود. در این سال ها افراد زیادی آمدند مانند مرحوم فریدون ناصری که زحمات زیادی را در دوره خود کشیدند. دوستان دیگری مانند آقای علیزاده، شریفیان و دیگران به فراخور حال در مجموعه قرار گرفتند و کارهایی را انجام دادند تا به دوره فعلی رسیدیم که دوره طولانی تری نسبت به گذشته است.
لغو جلسه ضرباصول نظر خانه موسیقی بود نه من!
وی افزود: من مدتی بنا به دلایلی ارتباط زیادی با دوستان نداشتم اما ارتباطم با خانه موسیقی و اهالی فن برقرار بود. در سال 1392 وارد وزارتخانه شدم که چند مطلب پیش آمد. اول این که بین بعضی از هنرمندان و کارهای انجام شده، اختلاف نظراتی وجود داشت. اختلاف نظر برای ارتقای کیفیت، خوب است و نباید از این مسئله وحشت کرد. همه باید حرف بزنند و نظر بدهند. دوستان صحبت هایی انجام دادند اما بیشترین بحثی که با دوستان داشته ام و دارم، این است که اگر در زمینه های مختلف، اختلافاتی وجود دارد، به عنوان عضوی از جامعه مدنی حرف های مان را بزنیم تا دیگر افراد هم با دقت نظارت کنند و در نهایت کارها پیش برود. بخشی از ماجرایی که بین دوستان اتفاق افتاد، به نظر خودشان برمی گشت و نظر ما به عنوان دولت این نبود که بخواهیم وارد ماجرا شویم.
در این بین تنکابنی به لغو ناگهانی و مشکوک، نشست منتقدانِ موسیقی در فرهنگسرای ارسباران اشاره کرد و اینکه گفته شد مدیران خانه موسیقی برای لغو این برنامه، رایزنی کرده بودند و عملا جرقه مجادله را زدند؛ مرادخانی اما در این خصوص توضیح داد:«این مسئله می تواند آغازگر مجادله باشد اما نکته هایی در این میان وجود داشت. وقتی این اتفاق افتاد، پیگیری های زیادی انجام دادم. البته اعتقاد داشتم وجود این صحبت ها بسیار خوب است و حتی در یکی از برنامه های دوستان شرکت کردم. دوستان ما در سوی دیگر نیز حرف شان این بود که اگر قرار است مورد نقد و بررسی قرار بگیریم، حداقل خودمان را هم دعوت کنند. در جایی که ما حضور نداریم، انصاف نیست که نقدمان کنند.
اما او در پاسخ به این سوال که: چون در جلسه حضور نداشتند، باید رایزنی می شد که نشست لغو شود؟» توضیح داد: این موضوع بیشتر به نظر خانه موسیقی و کسانی که باید در این زمینه کار کنند، برمی گشت. بعدتر که در این خصوص صحبت کردیم، گفتم «در این شرایط هر کسی که می تواند در این زمینه ها نظری داشته باشد را دعوت کنید و یک میزگردی داشته باشید تا همه بتوانند حرف های شان را بزنند.» سپس آن اتفاقات افتاد و دیگران در جلسات شرکت کردند و بحث هایی مطرح شد. گاهی اوقات می بینید در حوزههای هنر، صحبت های زیادی مطرح می شود و حواشی روی یک سری از مباحث اصلی تأثیر می گذارد. ممکن است این مسائل هم بی تأثیر نبوده باشد.
انتخابات خانه موسیقی با نظارت وزارتخانه انجام شد
تنکابنی دربارهی تخلف در هیأت مدیره خانه موسیقی نیز از معاونِ هنری وزارت ارشاد پرسید: در این میان دو بحث در این میان مطرح بود؛ یکی این که تاریخ مورد نظر درست است یا غلط. بعضی ها اعتقاد دارند از لحظهای که تصمیم گرفته می شود، تاریخ، مجری است و بعضی دیگر می گویند که از لحظه ثبت را مبنا قرار می دهند.
در ادامه تنکابنی توضیح داد یک صورتجلسه منسوب به مجمع عمومی خانه موسیقی از طریق هیأت مدیره در روزنامه رسمی منتشر شد که تاریخ برگزاری جلسه تا ثبت سند بیش از یک سال فاصله زمانی داشت. تاریخ ثبت سند 12 اردیبهشت 1393 است و جلسه در سال 1391 برگزار شده است! منتقدان موسیقی که تعدادشان در نامه نگاری ها از هزار نفر تجاوز کرد، می گفتند چنین مجمعی اصلا برگزار نشده است. او در نهایتِ از «مرادخانی» خواست تا واقعیت ماجرا را توضیح دهد: ما سعی کردیم یک معدل بین نظرات بگیریم چون اگر بخواهیم هر طرف را به یک معنا وارد قضیه کنیم، شاید به نتیجه نرسیم. ما حتی با دکتر فاطمی و دوستان دیگر هم به نتیجه رسیدیم. البته این موضوع، رسوباتی هم داد. شاید یک سری مباحث وجود داشته باشد و برخی دوستان بحث و تحلیل دیگری ارائه دهند اما مهم این بود که ما از وزارتخانه، حوزه حقوقی، مجامع و کسانی که می توانستند در این زمینه حضور داشته باشند، دعوت کردیم تا موضوع را بررسی کنند. ما مسئله را به نحوی در یک جمع بندی کلی، تمام کردیم تا اگر هم مشکلی پیش از این بوده، از این به بعد دیگر نباشد تا بتوانند انتخابات را برگزار کنند و کارها را انجام دهند. این انتخابات هم با نظارت وزارتخانه انجام شد و کارها به سرانجام رسید.
حکایت وعدهای که محقق نشد
سردبیر مجلهی اینترنتی آهنگ در ادامه دربارهی به کاربردن لفظ هنرجو برای منتقدان موسیقی و همچنین شکایت از ساسان فاطمی از «مرادخانی» سوال پرسید: انتقاد و مطرح کردن مسائل، کار بسیار خوبی است و هیچ اشکالی ندارد که آدم حرفش را بزند چون منجر به یک سری اتفاقات خوب در آینده خواهد شد اما بخشی از ماجرا به بازخوردهایی برمی گردد که در خود خانه موسیقی وجود دارد. همین حالا که ما اینجا نشسته ایم، در خانه موسیقی اتفاقات گوناگونی شکل می گیرد اما بعضا بعد از اتفاقات به ما مراجعه می شود. مهم ترین چیزی که برای ما در آن لحظه مهم بود، این بود که اجازه ندهیم چالش های بیهوده ایجاد شود و به همین دلیل دو طرف را به همکاری دعوت کردیم.
در ادامهی بحث «ساسان فاظمی» - منتقد و پژوهشگر- در گفتوگوی تلفنی مهمان برنامهی آهنگ بود: تمام تلاش هایی که ما انجام دادیم خیلی فرساینده بود، یعنی تمام نامه نگاری ها ما در طی یک سال و نیم نتیجه ای در بر نداشت. من تعجب می کنم از این که آقای مرادخانی چنین صحبت هایی را مطرح می کنند. ایشان می گویند همچنان حاضر به پیگیری هستند. ایشان در تابستان سال 1394 که با بنده، استاد طلایی، آقای عبدالحسین مختاباد، آقای رضا مهدوی و آقای عباس سجادی در فرهنگسرای نیاوران جلسه ای را برگزار کردند، همین قول را به ما دادند. اگر شکایتی از خانه موسیقی صورت گرفت به خاطر وعده ای بود که جناب آقای مرادخانی به ما دادند. ایشان صراحتا به ما گفتند اگر شکایتی از خانه موسیقی دارید، مکتوب کنید و ارائه دهید.»
او همچنین توضیح داد: شکایت ما در مورد تخلفاتی بود که به نظر ما آمد و اسنادش نیز موجود است. خانه موسیقی تخلفاتی را با توجه به اساسنامه انجام داده بود. آقای مرادخانی به ما گفتند شکایت خود را مکتوب کنید و برای هیأت نظارت بر موسسات فرهنگی و هنری که در وزارت ارشاد قرار دارد، بفرستید. این هیأت موظف به پیگیری این قضایاست و خودشان هم به ما قول پیگیری دادند. ما یک سال تمام به دنبال این قضیه بودیم و نهایتا بعد از این که شکایت انجام شد و در ادامه شکایت را پس گرفتند، انتخابات خانه موسیقی برگزار شد. البته پیش از این که از من شکایت کنند، با آقای مرادخانی و بسیاری از مسئولان و مشاوران وزیر محترم جلسه داشتیم. در این جلسه به نتیجه رسیدیم که یک هیأت ناظر بی طرفی از سوی اهالی موسیقی بر انتخابات خانه موسیقی نظارت کند اما این اتفاق نیفتاد.
به حدی اعمال نفوذ کردند که خیلی از رسانه ها حرف های ما را پخش نمی کردند
فاطمی ادامه داد: نهایتا این گونه شد که در اردیبهشت سال 1395 به من از طرف هیأت نظارت بر موسسات فرهنگی و هنری زنگ زدند و گفتند «در فلان جا انتخابات فلان کمیته خانه موسیقی برگزار می شود و شما بروید نظارت کنید.» گفتم «مگر قرار بود من نظارت کنم؟ قرار بود یک هیأت ناظری تشکیل شود و بر روند انتخابات و تعیین کاندیداها نظارت کند.» در حالی که در روز انتخابات یکی از کانون ها به من زنگ زدند. گفتم «این کار مسخره است. حداقل به من حکمی از سوی وزارت ارشاد بدهید.» گفتند «حکم هم نمی دهیم.» گفتم «من عضو خانه موسیقی هستم و می توانم بروم تماشا کنم. تماشا کردن که نظارت نیست.» نتیجه وعده هایی که آقای مرادخانی به ما دادند این چنین بود. ایشان جلوی همه اساتید به من گفتند شکایت کنید. من به خاطر حرف ایشان، شکایت نامه را نوشتم و عده زیادی نیز زیرش را امضا کردند. بعد از یک سال به من از سوی هیأت نظارت زنگ زدند که برو نظارت کن.
این پژوهشگر موسیقی بیان کرد: من در حسن نیت آقای محمدی هیچ شکی ندارم چون خیلی تلاش کرد حق ما را بگیرد ولی متأسفانه موفق نشد. فکر می کنم سر آخر هم خجالت کشید به من زنگ بزند و به همین دلیل به فرد دیگری گفت با من تماس بگیرد. من هنوز پیغام این شخص را روی پیغامگیر تلفن خود دارم. اصلا قرار ما این نبود، قرار ما تشکیل یک هیأت ناظر بی طرف از سوی اهالی موسیقی، چند نفری از خانه موسیقی و یک نفر از وزارت ارشاد بود تا همه بر روند برگزاری انتخابات نظارت کنیم، نه این که تنها بر روز انتخابات نظارت کرده باشیم. تازه بدون حکم هم چنین درخواستی را داشتند. آقای مرادخانی به من گفتند اگر شکایت نکنید، نمی توانیم کاری انجام دهیم.
او ادامه داد: ما در این مدت اصلا تریبون در اختیار نداشتیم. به حدی اعمال نفوذ کردند که خیلی از رسانه ها حرف های ما را پخش نمی کردند. در جلسه ما با آقای مرادخانی، خانم حیدری (مدیرکل اداره حقوقی) و مشاوران وزیر بودند که با ما اظهار همدردی می کردند. من به صراحت می گویم که اسناد ارائه شده توسط ما مورد تأییدشان بود، هر چند هیچ گاه رسما چنین چیزی را اعلام نکردند. آقای مرادخانی وقتی از ما خواست شکایت نامه خود را برای هیأت نظارت بر موسسات فرهنگی و هنری ارسال کنیم، چگونه نمی دانست این هیأت امکان حقوقی ندارد که شکایت ما را بررسی کند؟ اگر امکان حقوقی نداشتند چرا به ما گفتید نامه بنویسیم؟ اگر گفتید که نامه بنویسیم پس امکان حقوقی وجود داشته است. ما می پذیریم که وزارت ارشاد از نظر حقوقی نمی تواند کاری انجام دهد ولی در آن جلسه که وکلای ما و خانه موسیقی نیز بودند در نهایت به این نتیجه رسیدیم که یک هیأت مرضی الطرفین که جمعی از معترضین، خانه موسیقی و وزارت ارشاد را در خود داشته باشد، بر روند انتخابات نظارت کند اما این اتفاق رخ نداد.
از منافع دوستان منتقد دفاع کردیم
«علی مرادخانی» بعد از صحبتهای «فاظمی» توضیح داد: باید دید منظور از نتیجه چیست. جایی که ما باید پیگیری میکردیم، کار خود را در تعامل با حوزه حقوقی و مجموعه حوزه انجام دادیم. افراد آمدند و نظرات خود را اعلام کردند. وقتی این اتفاقات افتاد، من هم به عنوان عضوی از دبیرخانه، قضایا را با طرف مقابل پیگیری کردم. خانه موسیقی به هر صورت هویت دولتی ندارد؛ اما دولت از منافع افراد در آن جا در صورت لزوم دفاع می کند. ما از منافع دوستان منتقد دفاع کرده و خانه موسیقی را موظف کردیم به این دوستان پاسخ دهد و مسائل را حل و فصل کرده و حتی اگر لازم شد، مواردی را اصلاح کند. بخش حقوقی ما این مسائل را پیگیری کرد. حالا اگر آقای فاطمی و دوستان دیگر نظراتی دارند که تصور می کنند باید پیگیری شود، به من منتقل کنند و بنده در خدمت شان خواهم بود. در خانه موسیقی در حال حاضر، هیأت مدیره جدیدی حضور دارد. من به خانه موسیقی گفتم «اگر افراد عضو خانه موسیقی هم نباشند، ممکن است نظراتی داشته باشند. شما باید نظرات را بشنوید و با آنها ارتباط برقرار کنید و در هر صورت خانه را به سمتی ببرید که بتواند به بهترین نحو، مسائل را اداره کند.» فکر می کنم شرایط کنونی، قضایا را به نتیجه نزدیک کرده است اما اگر نظراتی هم وجود دارد که موارد باید اصلاح شوند، من استقبال می کنم تا باز هم پیگیر باشم.»
تنکابنی ادامه داد: دکتر فاطمی معتقد است شما به ایشان گفتید شکایت خود از خانه موسیقی را به صورت مکتوب ارائه دهید و قول پیگیری هم در سال 1394 دادید...» که پاسخ مرادخانی به او به این شکل بود: معاوت هنری، بخش حقوقی نیست و بر روند انتخابات نظارت می کند اما نکته ای در این میان وجود دارد. ایشان به من گفتند «ما حرف هایی داریم» که من هم گفتم «حرف های تان را بزنید.» این طور نبود که من بگویم شکایت کنند. کاربرد واژه ها بسیار مهم است. ما وارد عمل شدیم و تمام مواردی که دوستان مطرح کردند را به حوزه های مختلف منتقل کردیم تا پیگیری شود. ضمنا دخالت های وزارتخانه، حدودی دارد و نمی توانم برای خانه موسیقی تعیین تکلیف کنم اما سعی کردیم بین دو طرف توافق ایجاد کنیم. پیگیری های لازم را انجام دادیم تا منجر به نتیجه شود و این نتیجه به معنایی حاصل شد. هیأتی آمد و بر انتخابات نظارت کرد؛ اتفاقی که پیش از آن رخ نمی داد.
او همچنین ادامه داد: شخصا چند جلسه در فرهنگسرای نیاوران و حتی اتاقم در معاونت هنری با ایشان برگزار کردم اما اتفاقاتی افتاد که به جای حل ماجرا، به پیچیدگی موضوع اضافه کرد. آقای فاطمی مطالبی را به دقت نوشته بود. مثلا این که تاریخ سند به این دلیل با تاریخ برگزاری جلسه سازگاری ندارد پس بنابراین تخلف کرده اند و تصمیمات شان هم مورد سوال است. طرف مقابل هم پاسخ داد که «مجمع برگزار شده و چنین تصمیمی گرفته است. وقتی هم مجمع تصمیم گرفته، کار ما می تواند قانونی باشد» اما آقای فاطمی معتقد بود مجمع در آن جلسه نمی تواند برای این موضوع خاص تصمیم بگیرد. این مسائل تبدیل به موارد حقوقی می شود و ماجرا را پیچیده تر می کند. نمی توان گفت آقای فاطمی و دوستان شان هیچ نتیجه ای نگرفته اند. همین که موضوع در این تریبون و جاهای دیگر مطرح شده، اتفاق مثبتی است. همچنین دوستانی از وزارتخانه برای اولین بار روی انتخابات خانه موسیقی نظارت کردند. آقای فاطمی معتقد است خانه موسیقی به مطالبات شان پاسخ نداده است ولی ما به عنوان کسانی که مورد پرسش قرار گرفتیم، خانه را در این زمینه موظف به پاسخگویی کردیم. شاید نتیجه کم بوده اما صفر نبوده است.
خانه موسیقی را به پاسخگویی موظف کردیم
در ادامهی برنامه «محمد سریر» عضو سابق هیات مدیرهی خانهی موسیقی نیز به صورت تلفنی مهمانِ «بهرنگ تنکابنی» شد که در این باره گفت: به نظرم که در این فعالیتها باید با حسن نیت بیشتری به هم نگاه کرد؛ به خصوص اینکه کسانی که در حال فعالیت هستند؛ نفع خاصی از این مقوله نمیبرند و هدف تنها خدمت به موسیقی است. در این دورانی که من در جریان بودم؛ خانهی موسیقی به صورت کموبیش فعالیتها و حضوری داشته است که خود را در جامعه معرفی کرده است. من همواره به این مسایل با نگاه مثبتی داشتهام و فکر میکنم که باید اینطور باشد و اگر نگاههای موقعیتطلبانهای باشد نباید به آن مجموعهی کلی نسبت داد. کسانی نظراتی دارند که باید آن را اصلاح و هموار کرد تا همه با یکدیگر کار کنند و اصل و هدف ارتقای فعالیتهای هنری باشد.
«علی مرادخانی» وارد بحث شد و گفت که منتقدان بر این اعتقاد هستند که خانه به مطالبات آنان پاسخ نداده است. ما خانهی موسیقی را به پاسخگویی موظف کردیم؛ اما دوستان میگویند که این پاسخها کافی نبوده است و نتیجهی مطلوبی رخ نداده است؛ اما ما میگوییم که تاثیراتِ حداقلی داشته است.
در ادامه تنکابنی خطاب به «محمد سریر» اعلام کرد که در سالِ 95 شورای عالی تشکیل و اعلام شد که عالیترین مقام تصمیمگیری شورای عالی است؛ در حالی که این شورا جلسهای تشکیل نداده است. «محمد سریر» در پاسخ به این سوال گفت:نگاه ما در این قضیه این بود که آقای شجریان حالِ بهتری داشته باشند تا جلسه تشکیل شود. ایشان یک هدایتگری عامی داشتند و فعالیت شورای عالی با کسالت ایشان مختل شد؛ اما جلسهای تشکیل شد. منظور از تشکیلِ خانهی موسیقی فضایی برای حسن نیت و همکاری بود. این همنظر شدن در جامعهی ما بسیار سخت شده است و نمیتوانیم در حوزههایی با یکدیگر همسو شویم. به همین خاطر من احساس کردم که حضورم نمیتواند مثمر ثمر باشد و به همین خاطر فاصله گرفتم. همیشه فکر کردم این همکاریها باید تقویت شود.
در پایانِ این بحث «علی مرادخانی» به این نکته اشاره کرد که مسئله ما در معدل گیری از یک موضوع همیشه همین بوده که معدل هیچ گاه عدد دلخواه شما نیست. شما به دلایلی ناچار می شوید عدد میانگینی را انتخاب کنید که به دو طرف به نحوی پاسخ بدهد. دوستان به عدد معدل ما اعتقادی ندارند و باید روی این موضوع کار کنیم.
بعد از صحبتهای پیرامون خانهی موسیقی «علی مرادخانی» دربارهی موضوعاتِ دیگری نیز سخن گفت: ما در این سالها در مرکز موسیقی تلاش کردیم تا برای اجراهای صحنهای آییننامه بنویسیم که نتایج خوبی داشت و بر آن اساس افراد در جاهای مختلف پاسخگوی کارِ خودشان بودند. علاوه بر در صدورِ مجوزِ آثار صوتی نیز چالشهایی داشتیم که بر اساسِ آن شوراهایی تشکیل شد که بتوانند اجماعی دربارهی آن نظر دهند. در سالهایی که من وارد مرکز موسیقی شدم، تنها یک شورا وجود داشت که ما آن را به شوراهای متعددی افزایش دادیم. در این میان «کیهان کلهر» کاری با یک نوازندهی هندی انجام داده بود که برای آن مشکلاتی پیش آمد که من آن را به آقای درویشی ارایه دادم و مجوز کار ارایه شد.
مرادخانی در ادامهی این برنامه این مساله را متدکر شد که کسی در حال حاضر ممنوعالفعالیت نیست: در این سالها تمامی آثار آقای شجریان مجوز اجرا گرفته است و انشاالله بعد از بهبودی، اجرای صحنهای ایشان را نیز شاهد خواهیم بود. ما چالشی اساسی جز موسیقی رپ و غیره نداریم که آن نیز میتواند چهارچوبهایش مشخص شود.
بهرنگ تنکابنی دربارهی این ماجرا که یک شورا چگونه میتوان خوب و بد یک موسیقی را تشخیص دهد از مرادخانی پرسید که او چنین پاسخ داد: موسیقی در کشور ما شرایط خاصی دارد و همچنان برخی با آن مخالفتهایی دارند؛ به همین خاطر ما هم از موسیقی و هم از هنرمندان باید صیانت کنیم. وقتی یک هنرمند مجوزِ اثر خود را دریافت میکند دیگر کسی نمیتواند به او تعرضی کند. ما هماکنون خودِ مدیران سالن را موظف کردهایم که مسایلی چون مسالهی ترافیک و کیفیتِ صدا و رفتو آمد را حل کنند و این مسایل به هنرمند ارتباطی نداشته باشد.