قاسم میرزایی نیکو طی سخنانی درمراسم گرامیداشت 16 آذر در دانشگاه صنعتی شریف درخصوص عملکرد کمیته حصر فراکسیون امید اظهار کرد: زمانی که آقای کروبی در بیمارستان بستری شد بنده و آقایان حیدری و هاشمزایی از نمایندگان تهران به ملاقات ایشان رفتیم که به ما اجازه ملاقات داده نشد و با همسر ایشان هم صحبت کردیم. بعد از این مساله به این جمعبندی رسیدیم که ما حرکتی را در داخل فراکسیون در این زمینه انجام دهیم. نهایتاً کمیتهای تشکیل و مقرر شد ابتدا با سران قوا و سپس شورای عالی امنیت ملی کشور و وزارت اطلاعات هم صحبتهایی انجام شود.
اهم اظهارات میرزایی نکو به شرح زیر است:
* بنده یکی از اعضای کمیته حصر هستم و با عنوان دبیر کمیته پیگیریهایی را انجام دادیم. ابتدا نیروهای امنیتی از منزل آقای کروبی به بیرون رفتند و بعد از آن هم ملاقاتهایی انجام شد. البته در مورد آقای موسوی تا حدودی وضعیت فرق میکند و زمانی هم که میخواستم با ایشان صحبت کنند ماموران در کنار او بودند.
* ما به دنبال این نیستیم که بگوییم این کار توسط شخصی خاص یا فراکسیون خاصی انجام شده اما در مورد آقای کروبی شرایط با یک سال یا شش ماه قبل تفاوت پیدا کرده و ایشان میتواند اسامیای که درخواست ملاقات را دارند را ارائه کنند. همانطور که میدانید آقای ذوالنور نماینده قم به دیدن آقای کروبی رفت. اما نکتهای که همواره به مورد تذکر بوده این است که اگر تمام این موارد رسانهای شود ممکن است شرایط سختتری را ایجاد کند. اجازه دهید که در چارچوب خاص خود به پیش برود. لذا مطالب را بیان نمیکنیم نه از ترس شورای نگهبان بلکه از ترس جان این عزیزان.
*{در پاسخ به سوالی در مورد عملکرد فراکسیون امید}: باید در نظر داشته باشیم حزب با فراکسیون فرق میکند. یکسری افراد گفتهاند که عضو فراکسیون امید هستند اما به قولی زنبیل را گذاشتن و جای دیگری غذا خوردند. فراکسیون امید فراکسیون عده و عدهدار نیست. خیلیها از ترس شورای نگهبان سکوت میکنند و اگر بخواهیم نمره قبولی دهیم آن هم با تکماده نمره خوبی نیست.
* آقای خاتمی و همه بزرگان اصلاحطلب، اصلاحات را فرآیند میدانند و اینگونه نیست که در انتخابات استفاده کنیم و بعد تمام شود. به هر حال وضعیت بهگونهای است که باید از دولت آقای روحانی حمایت کرد زیرا اگر شکست بخورد شکست خیلی از مسائل است و مطمئن هستم که اگر باز هم از آقای خاتمی سوال شود حتما تکرار کرده و حمایت میکند.
همه کارهای شهردار تهران منفی نبوده است
همچنین عبدالله رمضان زاده در نشستی که به مناسبت روز دانشجو از سوی انجمن اسلامی دانشگاه شریف برگزار شد، گفت: بنده جزو موافقان حضور بانوان در دانشگاهها هستم اما واقعیت آن است که حکومت و دولت فقط به خواستههای ما روشنفکران جواب نمیدهد و اولویتهای دیگر جامعه را در نظر می گیرد که یکی از مهمترین آنها رفع بیکاری است.بر همین اساس آقای روحانی اولویتش را تامین نیازهای اولیه برای رفع فقر مطلق گذاشته است. آقای روحانی هر کاری که باعث تنش و مانع از دستیابی به این هدف می شود را پرهیز می کند. بنده از منتقدان دولت روحانی هستم اما معتقدم اولویت بندی های درستی را در پیش گرفته است.
* آقای روحانی از ابتدا برجام را در پیش گرفت و آن را عملیاتی کرد چون به دنبال تامین منابع برای رفع فقر مطلق است، فقر مطلق یعنی حاشیه نشینی کودکان کار، زنان بیکار، طلاق و اعتیاد. ما مجبوریم اولویت بندیهای دولت را بپیذیریم چون شرایط جامعه چنین چیزی را به ما تحمیل می کند.
*اگر از هزار خانواده اولویت هایش را بپرسیم قطعا بین رفع حصر و رفع بیکاری به رفع مشکل بیکاری تاکید می کند چون خانواده هایی وجود دارد که در آن مادر، پدر و فرزندان بیکار هستند. در چنین شرایطی اگر دولت دنبال اولویت های دسته دوم رود شرایط کشور به سمت تنش پیش می رود، نتیجه تنش، عدم سرمایه گذاری، فرار سرمایه و فرار نخبگان از کشور است، این یعنی روحانی باید از این موارد پرهیز کند.
* جزو منتقدان روحانی هستم، بنده در عین انتقاد، اولویت بندی های روحانی را قبول دارم. واقعیت این است که ما در کشور کمبود منابع مالی، انسانی و اجتماعی برای توسعه کشور داریم.
* بعد از 18 تیر 78 شاهد بالا و پایین شدید جنبش دانشجویی بودیم، دلیل آن نوع رفتار حاکمیت بود که در برخی مقاطع گشایشی در فعالیت های دانشجویی ایجاد کرد و در مقاطع دیگر فشارهای امنیتی بیشتر شد به طوریکه بعد از 78، اوج مداخلات دانشجویان را در سیاست در سال 88 دیدیم که به موجب آن خیلی از فعالان سیاسی و دانشجویان را بازداشت، محاکمه و دستگیر کردند، این نوع رفتار باعث کند شدن نبض حرکات دانشجویی شد. البته این روزها شاهد تحولات مثبتی هستیم.
* نوع محدودسازی نسبت به تشکل های دانشجوی معنادار بوده به طوری که در برههای فقط به تشکل های همسو با نهادهای قدرت اجازه فعالیت میدادند و تشکیل چنین اجتماعاتی بعید بود. اکنون نیز به محض باز شدن فضا، جنبش دانشجویی تلاش می کند خود را به سطح بالاتری از فعالیت های سیاسی برساند.
* از طرف دیگر نظرسنجی ها حکایت از آن دارد که ضریب اعتماد مردم به حداقل رسیده یعنی 75 درصد مردم همدیگر را دروغگو می دانند و چنین ذهنیتی نسبت به آنها حکم فرماست، نتیجه آن است که نمی توانند کار جمعی انجام دهند و آخر این می شود که همه رهبران سیاسی ایران بعد از انقلاب محکوم به فساد و تخلف شده و از سوی دیگر شاهد فرار نخبگان هستیم.
* در چنین شرایطی جنبش دانشجویی میتواند با تشکیل حلقه های اعتمادساز کوچک منشاء اعتمادسازی شود. ما به جنبش دانشجویی نیاز داریم که این نیاز در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. جنبش دانشجوی و دانشگاه ها باید دوباره به عنوان مرجع اعتمادساز شکل گیرند که این یک ضرورت برای کشور محسوب می شود.
* متاسفانه امروز جنبش دانشجویی این وظیفه را انجام نمی دهد کما اینکه احزاب و نخبگان سیاسی نیز این کار را نمی کنند. جنبش دانشجویی در اوج خود نیست که امیدواریم مجددا به اوج بازگشته که این نیاز جامعه محسوب می شود.
* باید به واقعیات مجلس توجه کرد، اکثریت مجلس دست اصولگرایان یا به اصطلاح مستقلین هستند. دوستان اصلاح طلب ما یعنی آنهایی که در فراکسیون امید نام نوشته اند حداکثر 120 نفر بوده که از این تعداد حداکثر می توان به 100 نفر اعتماد که در بزنگاه ها رای اصلاح طلبی بدهند پس آنها هر چه اراده کنند را نمی توانند در مجلس به کرسی بنشانند.
* این واقعیت امروز مجلس ماست، علیرغم همه تلاش های صورت گرفته تعدادی از فیلتر شورای نگهبان گذشتند و در نهایت این تعداد توانستند به عنوان اصلاح طلب به مجلس راه پیدا کنند کما اینکه برخی از آنها از ترس فیلتر شورای نگهبان حرف خود را نمی زنند، پس باید تلاش کنیم که در دورههای بعد تعداد اصلاح طلبان بیشتر شود.
* ما در مجلس ششم که مجلس اصلاح طلبان نیز بود شاید تنها می توانستیم در بزنگاه ها رای 80 نفر را کسب کنیم، نمونه آن است که وزیر اصلاح طلب در مجلس ششم نتوانست رای به دست آورد. بر این اساس بنده از کسانی هستم که معتقدم فراکسیون امید در حد انتظار ظاهر شد. باید محدودیت ها از حیث تعداد نمایندگان و فشارهایی که به آنها آورده می شود را در نظر بگیریم. در همین چند روز به چند نماینده مجلس برای سخنرانی در دانشگاه ها اجازه سخنرانی ندادند، این واقعیت وضعیت سیاسی کشورمان است بنابراین انصافا نیروهای اصلاح طلب در مجلس در حد توان شان ظاهر شدند.
*استراتژی اصلاح طلبان در دو پایه بهبودخواهی کشور و گسترش بدنه اجتماعی حاکم است. ما باید درباره بهبودخواهی به دنبال بهتر شدن وضعیت جامعه با حاکمیت هستیم. در همین رابطه سال گذشته موضوع آشتی ملی را مطرح کردیم که علیرغم همه حسن نیت ها با دیوار سنگی روبرو شد. چانه زنی را از پایین نیز ادامه می دهیم در عین حال که در جهت تعامل با حاکمیت قرار داریم.
* ما در شرایط فعلی سه راه سکوت و خانه نشینی، انقلاب و اصلاح امور را در پیش داریم. نشان داده ایم که سکوت نمی کنیم، اهل انقلاب هم نیستیم، یک بار انقلاب کردیم و آن را کافی می دانیم بنابراین به دنبال اصلاح نتایج حاصل از انقلاب هستیم حال اینکه شما طرفدار یا مخالف انقلاب از لحاظ تئوریک باشید هیچ فرقی نمی کند. بهترین راه برای اصلاح نتایج، گفت وگو است. می توان تنها از راه گفت وگو با حاکمیت به نتایج مطلوب رسید.
* اصلاحات مسیر قانونی برای بهبود روابط حاکمیت با مردم برای بهبود وضعیت است که برای آن چانه زنی و گفت وگو می کنیم. امیدواریم عقلانیت در مجموعه ساختار سیاسی کشور وجود داشته باشد تا در نهایت کارها به نفع کشور تمام شود.
*{ درباره انتقادات و عملکرد نجفی در شهرداری تهران}: این یک واقعیت است که تعداد کارمندان شهرداری تهران از زمان آقای کرباسچی به میزان حداکثر 32 هزار نفر به 135 هزار نفر رسیده است آن هم در شرایطی که شهرداری حداقل 25 هزار میلیارد تومان بدهکاری دارد و خط هفت مترو را بدون تهویه، سیگنال امنیت و سایر موارد ضروری افتتاح شده تحویل گرفته است.
*نباید بگوییم که همه کارهای آقای نجفی منفی بوده است. معتقدم که برخی انتصابات ایشان اشتباه بوده که باید اصلاح شود اما در عین حال در چینش معاونان و شهرداران درست عمل کرده و برنامه ریزی و اتاق فکر درستی دارد. باید امیدوار باشیم که مشکلات زیاد را بتواند حل کند چون جامعه ما دچار بحران در ساختار تصمیم گیری است، باید کمک کنیم که تصمیمات عقلانیتر و عاقلانهتر اتخاذ شود.
29214