به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی- پژوهشی داستان پیش از ظهر امروز دوشنبه 20 آذرماه با حضور محمد رودگر استاد دانشگاه و رماننویس، کامران پارسینژاد منتقد ادبی و با اجرای هادی خورشاهیان در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.
کامران پارسینژاد در این نشست گفت: ما در سخنانمان به ارتباط بین دانشگاه و ادبیات معاصر کشورمان اشاره میکنیم در حالی که اصلاً چنین ارتباطی وجود ندارد و اساتید دانشگاه ما هم بیشتر با ادبیات کلاسیک و منظوممان آشنا هستند؛ همین باعث شده که از ادبیات داستانی روز عقب بیفتیم. عدهای میگویند ما وامدار ادبیات غرب هستیم درحالیکه خودمان با آثاری مانند «فرج بعد از شدت»، «کلیله و دمنه» یا «هزار و یک شب»، این پیشزمینه را داشتهایم و به نوعی ادبیات داستانی را در روزگار گذشته خود دارا بودهایم. تاریخ بیهقی نیز یک اثر منظوم بسیار ارزشمند در این حوزه است.
وی افزود: یکی از دلایل مغفول بودن ادبیات داستانی، بیتوجهی دستگاههای دولتی از ابتدا تا امروز است و در کشور ما بیشتر به شعر توجه شده است. همین الان که متوجه نقش ادبیات داستانی شدهایم ، باز هم به آن بیتوجهیم درحالیکه غرب دارد با توجه به این مقوله، کار خود را پیش میبرد؛ توجه به این نکته خیلی مهم است که شعر توانمندی داستان را ندارد. غربیها این نکته را مورد توجه قرار دادهاند و از داستان به خوبی استفاده میکنند. مثلاً وقتی آمریکا میخواهد به عراق حمله کند، از یک سال مانده آمارهای مربوط به مسلمانان، وجود سلاحهای هستهای در عراق و موضوعات مشابه، به بازار میآیند. امروز جنگ، جنگ ادبیات و رسانهها است و جنگ نظامی در مراحل بعدی قرار دارد. متأسفانه بعضی اوقات اساتید دانشگاه به من زنگ میزنند و میگویند نویسندههای معاصر را به ما معرفی کن؛ این خیلی بد است که اساتید ادبیات کشورمان یا اساتید رشتههای علوم انسانی هنوز رمان «سو و شون» یا «کلیدر» را نخواندهاند.
این منتقد ادبی در ادامه گفت: بارها نشستهای مشابهی برگزار شده است و یک نکته کاربردی یا رهنمون از آن بیرون نیامده است که اگر بیرون میآمد، شاهد تحول عظیمی در این زمینه بودیم. در جوانهای امروز ما هنوز سعدیها و بیهقیها وجود دارند. نمیخواهم مغرضانه و ناسیونالیستی سخن بگویم اما ما نسل خوبی را داریم ولی عدم حمایت مسئولین از این سرمایه به ادبیات و فرهنگمان ضربه میزند و میتوانم بگویم در زمینه پژوهش، کار کاملاً خوابیده است. همین عناوینی که برای چنین نشستهایی در نظر گرفته میشود، خودش یک مسئله پژوهشی است و البته با برگزاری یک نشست هم تمام نمیشود. مقوله مسئلهشناسی یکی از مباحث مهم علوم اجتماعی است و علوم اجتماعی هم فقط مربوط به اجتماع نیست بلکه یک بخشی از آن ادبیات است.
پارسینژاد در بخش دیگری از سخنانش گفت: بروکراسی هم یکی دیگر از مشکلاتی است که گریبان ما را گرفته است. بروکراسی در غرب باعث رشد و پیشرفت شد ولی وارد ایران که شد، ما را به زمین زد.
وی افزود: یکی از کمبودهای ادبیات ما، نبود نظریهپرداز است یعنی فردی که واقعاً نظریهپرداز باشد، آموزش دیده باشد، نظریه و متغیرها را هم بشناسد. رشتههای علوم انسانی با یکدیگر پیوند انداموار دارند ولی ما هنوز این را نمیدانیم. ما پژوهشگر نداریم، نظریهپرداز نداریم، الگوی مناسب پژوهشی نیز نداریم؛ بدتر از همه اینکه نویسندگانمان حاضر به پژوهش نیستند، تاریخ نخواندهاند، علوم اجتماعی را نمیدانند و نسلها را نمیشناسند. اینکه جشنوارهای برای ادبیات انقلاب اسلامی برگزار کنیم، خوب است ولی فقط یک بخش از قضیه است. باید کار پژوهشی شود و دولت هم حمایت کند. این روزها کشور امارات دارد کمکم مدعی ادبیات میشود. برای نویسندگان بزرگ جهان فرش قرمز میاندازند و آنها را به کشورشان میبرند. این کشور مدعی شده میخواهد در آینده نویسندههای بزرگ تحویل جهان بدهد. در چنین شرایطی ما با وجود پشتوانهای که داریم، خواهیم دید که چند سال دیگر از کشوری مانند امارات هم عقب افتادهایم.