به گزارش خبرنگار مهر، خداداد ابراهیمی، رئیس اسبق خانه مطبوعات ایران در قالب این یادداشت با عنوان «چرب وشیرین طرح رتبهبندی هم پیشکش کثرت طلبان!» به انتقاد از طرح رتبهبندی مطبوعات کشور پرداخت.
متن این یادداشت به شرح زیر است؛
نشاط و امیدواری درجامعه مطبوعات ایران وقتی پدیدارشد که طرحهای حمایتی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، با راهبردهای مؤثر کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت سیاستگزاری و اجرایی شد.
طرح اشتراک نیم بهای مطبوعات، طرح بیمه خبرنگاران، طرح خرید مجلات برگشتی، طرح نگاه ویژه به مطبوعات استانهای کم برخوردار و طرح رتبه بندی، از جمله اهم این طرحهاست که درآغاز، با استقبال عموم اصحاب مطبوعات مواجه گردید. اما به نظر میرسد معدودی از مدیران روزنامههای سیاسی کثیرالانتشار باهدف انحصار اقتصاد مطبوعات استانها و فَربِه ساختن نمایندگیهای خود، قانون را دور میزنند و پشت پرده اقدامات سیاسی خود، نوعی از مافیای انحصار اقتصاد مطبوعاتی را به نفع خود طراحی میکنند. این معدود افراد با ایفای نقش پدرخوانده هرازچندگاهی با هدف خارج ساختن روزنامههای استانی از سفره حمایت یارانه ای دولت، با ایجاد مزاحمتها و دخالتها در طرحهای حمایتی و نیز نفوذ پارلمانی وسیاسی خود، مانع توسعه وانتشار روزنامههای استانی میشوند تاجایی که رفته رفته طرحهای حمایتی درمرحله اجرا با چالشها، اعتراضها و نگرانیهایی روبرو شده اند.
دراین میان، ایجاد انحراف در اجرای طرح رتبه بندی به نفع روزنامههای ثروتمند و حزبی، با اعتراض شدید مدیران مطبوعات و خاصه روزنامههای استانها مواجه شده است. تلاش درراستای تضعیف رتبه روزنامههای نوپا و استانی با ایجاد تغییرات نامعقول و غیرمنطقی در شیوه نامه طرح مذکور، عدم پاسخگویی به اعتراض برخی معترضان نتایج رتبه بندی درسال جاری، کسب امتیازات نجومیمطبوعات کم عیار وابسته و متعلق به برخی از هیأت داوران، شائبههایی را در اذهان اصحاب مطبوعات کشور متبادرنموده است.
ضمن نقد و بررسی برخی زوایا وخفایای طرح رتبه بندی روزنامههای کشور، نگارنده، افکارعمومیوصاحبنظران حوزه مطبوعات را به داوری منصفانه دراین مهم دعوت میکند؛
عمدهترین بخش قابل انتقاد در این دوره از طرح رتبه بندی روزنامههای کشور، جرح وتعدیل خودسرانه برخی از مواد و بندهای شیوه نامه طرح مذکور به زیان روزنامههای استانی و نگاه جانبدارانه به روزنامههای ثروتمند است، تغییر خودسرانه بند اول شیوه نامه مبنی بر داوری شش شماره ازروزنامهها، نمونه این تغییرات شائبه برانگیزاست. چراکه دراین دوره فقط چهارشماره از روزنامههای کشور وآن هم فقط چاپهای دو ماه پایانی سال بررسی و داوری شده که با هیچ معیار علمیو داوری حرفه ای مطابقت ندارد. حال اگر یک روزنامه استانی به طور اتفاقی به علت خرابی چاپخانه شهرستان ویا دوری ازمرکز، نتوانسته باشد دوشماره ازچهار شماره مدنظرداوران را چاپ کند، فقط با دوشماره دیگرارزیابی میشود و عملا ازحمایتهای تابع طرح موصوف حذف خواهدشد.
آسیب دیگر این طرح این است که اصولا نباید روزنامههای استانی با روزنامههای کثیرالانتشارکشوری داوری شوند. چرا که درجدول شاخصها برای نشریات دوزبانه و مروجان زبان وفرهنگ بومیوسایر موارد خاص این دسته ازنشریات، هیچ امتیازی درنظرگرفته نشده است!؟
ازسوی دیگر متأسفانه هم درترکیب هیأت داوران و هم هیأت تجدیدنظر یکنفر ازمدیران مسئول روزنامههای استانی انتخاب نشده است و این موضوع سئوال برانگیزست.
با تعمیق درمفاد شیوه نامه و داوری طرح مذکور پی میبریم که ازنگاه تدوین کنندگان شیوه نامه وداوران محترم طرح رتبه بندی روزنامههای کشور، تکثر وتعدد «صفحات»، تخصص اثرگذار تلقی شده و نشریات باصفحات کمتر، کم ارزش وکم امتیاز تلقی شده است. هرچه صفحات بیشتر، هرچه زیاده گویی و زیاد کپی پیست کردن، امتیاز افزونتری خواهد داشت.
دربخش «پاسداشت زبان فارسی»، آیاهیأت داوران محترم، زمان مکفی دراختیارداشته که صدها صفحه ازنسخ روزنامههای کشور را بازبینی و در نگارش متون تعمیق و تدقیق داشته باشد!؟ چنانچه به طورمتوسط برای هرنشریه ده صفحه درنظر بگیریم. ازمجموع چهار شماره هر روزنامه چهل صفحه و اگر در حداقل یکصد روزنامه شرکت کننده درطرح رتبه بندی ضرب کنیم، داوران محترم ویا کارکنان محترم فرهنگستان زبان فارسی علیرغم مشغله کاری و پرداختن به وظایف اصلی خود، بایدحدود چهارهزار صفحه از روزنامههای عریض وطویل را درمدت زمان اندکی، خط به خط، پاراگراف به پاراگراف مطالعه، علائم سجاوندی را بررسی، توجه به نثر پخته وکمال یافته، توجه به زبان معیار، دقت عمل وامتیازدهی کرده باشند که به نظر میرسد این مهم میسور نبوده و این بخش هم فله ای داوری شده باشد.
در مبحث «جریان سازی»، چنانچه یک روزنامه خواه درراستای فرهنگ دینی، خواه در باب ادبیات بومیو تعمیق فرهنگ دفاع مقدس جریان سازی نماید، قطعا این مهم تنها درچهارشماره قابل اندازه گیری نخواهد بود بلکه جریان سازی یک فرهنگ ویا یک جریان مطلوب اجتماعی باید در تمام شمارههای یک روزنامه ودرطول سال تَسری داده شود.
درقسمت امتیاز «آگهی»، گناه یک روزنامه چیست اگر در چند شماره آگهی نداشته باشد!؟
آیا روزنامههای استانی که با وزیران و قدرتهای سیاسی لابی ندارند و از جذب آگهیهای شرکتهای بزرگ بی نصیب اند، مطبوعات ضعیفی تلقی میشوند؟ و باید از نگاه حمایتی معاونت مطبوعاتی حذف شوند؟
دربخش «بیمه»، کارکنان برخی روزنامهها اغلب معلمان و کارکنان بازنشسته سایر دوایر دولتی هستند و به بیمه روزنامهها نیازی ندارند. آیا ازدیدگاه صاحبنظران مطبوعات جهان، بیمه کردن فرد یا افرادی، درجه و اعتبار یک روزنامه را افزایش خواهد داد؟
به هرحال ازدیدگاه اکثر قریب به اتفاق مدیران روزنامههای استانها، مواد شیوه نامه طرح رتبه بندی ناقص و بر شاخصهای امتیازات آن ایرادهای فراوانی وارد است وقطعا به زیان روزنامههای استانی و به سود روزنامههای کثیرالانتشارثروتمند تدوین یافته و ازسوی دیگر روزنامههای استانی با رتبههایی نازل و ناعادلانه داوری شده اند. که این امر موجب شده تا برای همیشه روزنامههای ثروتمند، حزبی و سیاسی، بخش عظیمیاز بودجه یارانه مطبوعات کشور را ببلعند و همچنان روز به روز غنی تر و فربه تر شوند همان روزنامههایی که سالیان متمادی دور ازچشم سازمان بازرسی و دیوان محاسبات، یارانههای نجومیرا به انبارهای مملو از کاغذهای احتکارشده و چاپخانههای خریداری شده با سوبسید دلار هفت تومانی پیوست کرده اند.
درخاتمه به معاونت مطبوعاتی که خود نماینده مدیران مسئول مطبوعات درهیأت نطارت میباشند ودراین راستا مسئولبت شرعی و قانونی مضاعف دارند، توصیه میشود یا سایه مخرب این تعداد انگشت شمار از کثرت طلبان و مداخله گران سیاسی طرحهای حمایتی را از سَرِ مطبوعات استانها کم کنند و یا با نظرسنجی الکترونیکی از اصحاب مطبوعات کشور، درراستای جرح وتعدیل طرحهای حمایتی، دیدگاههای منطقی و مستدل صدها فعال مطبوعات استانها را مد نظر قراردهند.
در غیر این صورت معقول آن است که ما روزنامههای استانی و نوپا، چرب وشیرین این طرح را برای اهلش بگذاریم وبه نشانه اعتراض ازاین طرح خارج شویم. و برای استیفای حقوق صنفی خود، از کمسیون فرهنگی مجلس، دستگاههای نظارتی و قضایی استمداد بطلبیم!